انصاری، عبدالله بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو'
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد')
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو')
خط ۶: خط ۶:
|-
|-
|نام های دیگر  
|نام های دیگر  
|data-type='authorOtherNames'| انصاری، ابو اسماعیل
|data-type='authorOtherNames'| انصاری، ابواسماعیل


خواجه عبدالله انصاری
خواجه عبدالله انصاری
خط ۵۷: خط ۵۷:
عبدالله انصارى، به ابوالحسن خرقانى ارادت زيادى داشت و او را با نثر آهنگين مسجع اين‌طور توصيف كرده است: «عبدالله، مردى بود بيابانى، مى‌رفت به طلب آب زندگانى، ناگاه رسيد به ابوالحسن خرقانى، چندان كشيد آب زندگانى كه نه عبدالله ماند و نه خرقانى».
عبدالله انصارى، به ابوالحسن خرقانى ارادت زيادى داشت و او را با نثر آهنگين مسجع اين‌طور توصيف كرده است: «عبدالله، مردى بود بيابانى، مى‌رفت به طلب آب زندگانى، ناگاه رسيد به ابوالحسن خرقانى، چندان كشيد آب زندگانى كه نه عبدالله ماند و نه خرقانى».


خواجه بارها به نيشابور كه در آن وقت، مهد ادب و عرفان بود، سفر كرد و از نزد اساتيد بزرگوار، چيزها آموخت. با ابوسعيد ابى الخير، ملاقات كرد. خواجه نظام الدين طوسى، وزير مقتدر و دانشمند ملك‌شاه سلجوقى به وى ارادت داشت. عبدالله، با ذكاوت و حوصله‌مندى از نزد شيخ عمو، شيخ طاقى، شبرى سكزى، جراحى، محمد باشانى، احمد الحاجى، ابوعلى زرگر، بارودى، ابوعلى بوته‌گر، اسماعيل باس و ابوحضض كورتى بسى آموخت. گويند كه در اعتقاد، استاد خواجه، ابو عبدالله طاقى بوده است. پير هرات در علم حديث، تفسير و فقه يد طولايى داشت.
خواجه بارها به نيشابور كه در آن وقت، مهد ادب و عرفان بود، سفر كرد و از نزد اساتيد بزرگوار، چيزها آموخت. با ابوسعيد ابى الخير، ملاقات كرد. خواجه نظام الدين طوسى، وزير مقتدر و دانشمند ملك‌شاه سلجوقى به وى ارادت داشت. عبدالله، با ذكاوت و حوصله‌مندى از نزد شيخ عمو، شيخ طاقى، شبرى سكزى، جراحى، محمد باشانى، احمد الحاجى، ابوعلى زرگر، بارودى، ابوعلى بوته‌گر، اسماعيل باس و ابوحضض كورتى بسى آموخت. گويند كه در اعتقاد، استاد خواجه، ابوعبدالله طاقى بوده است. پير هرات در علم حديث، تفسير و فقه يد طولايى داشت.


عبدالله انصارى، به مريدان و شاگردانش بيشتر درس تفسير قرآن شريف و وعظ مى‌داد و تا آخر عمر به آن تداوم بخشيد؛ به قول استاد زرين‌كوب: «مجالس تفسير خواجه درس معرفت و درس ذوق و حال بود».
عبدالله انصارى، به مريدان و شاگردانش بيشتر درس تفسير قرآن شريف و وعظ مى‌داد و تا آخر عمر به آن تداوم بخشيد؛ به قول استاد زرين‌كوب: «مجالس تفسير خواجه درس معرفت و درس ذوق و حال بود».


از شاگردان خواجه مى‌توان از عبدالاول سگزى، ابوالفتح عبدالملك كروخى، ابو جعفر محمد صيدلانى، ابوجعفر حنبل بن على البخارى، ابوالفخر قاينى، عبدالصبور بن عبدالسلام، حسين الكتبى، احمد قلانسى و ابوالفضل رشيد الدين الميبدى نام گرفت.
از شاگردان خواجه مى‌توان از عبدالاول سگزى، ابوالفتح عبدالملك كروخى، ابوجعفر محمد صيدلانى، ابوجعفر حنبل بن على البخارى، ابوالفخر قاينى، عبدالصبور بن عبدالسلام، حسين الكتبى، احمد قلانسى و ابوالفضل رشيد الدين الميبدى نام گرفت.


در اوايل سلجوقيان، خواجه در اثر پافشارى مخالفان، مجبور به ترك هرات شد و چند ماهى از زادگاهش دور گرديد. همچنان در سنه 458، وى به اصرار اشاعره و به اشارت خواجه نظام الملك براى مدتى از هرات به بلخ تبعيد شد.
در اوايل سلجوقيان، خواجه در اثر پافشارى مخالفان، مجبور به ترك هرات شد و چند ماهى از زادگاهش دور گرديد. همچنان در سنه 458، وى به اصرار اشاعره و به اشارت خواجه نظام الملك براى مدتى از هرات به بلخ تبعيد شد.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش