الوصول إلی كفاية الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد'
جز (جایگزینی متن - 'سيد محمد حسينى شيرازى' به 'سيد محمد حسينى شيرازى')
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد')
خط ۵۵: خط ۵۵:
جلد دوّم، از مقدمه واجب شروع شده و تا«فى اقتضاء النهى للفساد» ادامه دارد. به نظر شارح، بحث مقدّمه واجب از مسائل اصولى است، نه فقهى، زيرا داراى ملاك مسئله اصولى است و ملاك مسئله اصولى آن است كه در استنباط احكام خمسه، كبراى قياس قرار مى‌گيرد.
جلد دوّم، از مقدمه واجب شروع شده و تا«فى اقتضاء النهى للفساد» ادامه دارد. به نظر شارح، بحث مقدّمه واجب از مسائل اصولى است، نه فقهى، زيرا داراى ملاك مسئله اصولى است و ملاك مسئله اصولى آن است كه در استنباط احكام خمسه، كبراى قياس قرار مى‌گيرد.


جلد سوّم، از مقصد سوّم كه در باره مفاهيم است، آغاز شده و تا حجيّت شهرت ادامه دارد. در باب تجرّى و انقياد، شارح، تصريح مى‌كند كه همان عقلى كه در باب اطاعت و عصيان به‌طور استقلال حكم به استحقاق مثوبت و عقوبت مى‌كند، همان عقل در باب انقياد و تجرّى حكم مى‌نمايد كه عبد منقاد، مستحق مدح و مثوبت و عبد متجرّى، مستحق ذم و عقوبت است، زيرا عبد متجرّى در صدد طغيان نسبت به مولا برآمده است.
جلد سوّم، از مقصد سوّم كه در باره مفاهيم است، آغاز شده و تا حجيّت شهرت ادامه دارد. در باب تجرّى و انقياد، شارح، تصريح مى‌كند كه همان عقلى كه در باب اطاعت و عصيان به‌طور استقلال حكم به استحقاق مثوبت و عقوبت مى‌كند، همان عقل در باب انقياد و تجرّى حكم مى‌نمايد كه عبدمنقاد، مستحق مدح و مثوبت و عبدمتجرّى، مستحق ذم و عقوبت است، زيرا عبدمتجرّى در صدد طغيان نسبت به مولا برآمده است.


جلد چهارم، از حجيّت خبر واحد بوده و تا بحث قاعده لا ضرر ادامه دارد. به نظر مصنف و شارح، اشكالى در سند قاعده لا ضرر وجود ندارد و معناى ضرر در مقابل نفع است و بين آن دو، تقابل عدم و ملكه است، مانند اعمى و بصير، پس در موردى عنوان ضرر اطلاق مى‌شود كه شأنيّت براى عدم ضرر وجود داشته باشد، لكن بالفعل ضرر محققّ است، نه عدم الضرر. ضرار بر اساس شواهدى كه در دست است، به معنى ضرر و براى تأكيد آمده است، نه براى فعل بين الاثنينى.
جلد چهارم، از حجيّت خبر واحد بوده و تا بحث قاعده لا ضرر ادامه دارد. به نظر مصنف و شارح، اشكالى در سند قاعده لا ضرر وجود ندارد و معناى ضرر در مقابل نفع است و بين آن دو، تقابل عدم و ملكه است، مانند اعمى و بصير، پس در موردى عنوان ضرر اطلاق مى‌شود كه شأنيّت براى عدم ضرر وجود داشته باشد، لكن بالفعل ضرر محققّ است، نه عدم الضرر. ضرار بر اساس شواهدى كه در دست است، به معنى ضرر و براى تأكيد آمده است، نه براى فعل بين الاثنينى.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش