ابوعروبه، حسین بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو'
جز (جایگزینی متن - 'ابن عساكر' به 'ابن عساكر')
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو')
خط ۴۴: خط ۴۴:
او از نظر مكتب فقهى، در زمره اصحاب حديث به شمار مى‌رفت و آگاهى بر علم حديث را براى فقاهت، شرطى لازم و اساسى مى‌دانست. وى به عنوان محدثى كه خود، شيوخ پرشمارى را درك نموده بود، به بازگفتن شنيده‌هاى خود پرداخت و محدثان بسيارى از نقاط گوناگون به استماع از او روى آوردند كه در ميان آنان، مشاهيرى چون ابوحاتم ابن حبان، ابواحمد بن عدى، سليمان ابن احمد طبرانى، ابوبكر ابن سنى، ابوالشيخ اصفهانى، ابوبكر محمد بن على قفّال و ابوبكر ابن مقرى ديده مى‌شوند.
او از نظر مكتب فقهى، در زمره اصحاب حديث به شمار مى‌رفت و آگاهى بر علم حديث را براى فقاهت، شرطى لازم و اساسى مى‌دانست. وى به عنوان محدثى كه خود، شيوخ پرشمارى را درك نموده بود، به بازگفتن شنيده‌هاى خود پرداخت و محدثان بسيارى از نقاط گوناگون به استماع از او روى آوردند كه در ميان آنان، مشاهيرى چون ابوحاتم ابن حبان، ابواحمد بن عدى، سليمان ابن احمد طبرانى، ابوبكر ابن سنى، ابوالشيخ اصفهانى، ابوبكر محمد بن على قفّال و ابوبكر ابن مقرى ديده مى‌شوند.


ابن عدى و ابو احمد حاكم، از رجال‌شناسان بنام اهل سنت، او را به‌گونه‌اى بليغ مدح كرده‌اند و ابن حبان، احاديث او را در صحيح خود درج كرده است؛ در واقع ابوعروبه، خود اهل جرح و تعديل بود و شاگردانش، ابن عدى و ابن حبان، در آثار رجالى خود، الكامل و المجروحين از او بهره بسيار گرفته‌اند.
ابن عدى و ابواحمد حاكم، از رجال‌شناسان بنام اهل سنت، او را به‌گونه‌اى بليغ مدح كرده‌اند و ابن حبان، احاديث او را در صحيح خود درج كرده است؛ در واقع ابوعروبه، خود اهل جرح و تعديل بود و شاگردانش، ابن عدى و ابن حبان، در آثار رجالى خود، الكامل و المجروحين از او بهره بسيار گرفته‌اند.


در مورد مذهب اعتقادى او، جمله‌اى از [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] نقل شده است كه غلوّ او در تشيع و دشمنى وى را با بنى‌اميه مى‌رساند، ولى [[ذهبى]] ضمن رد اين گفتار، احتمال داده است كه منشأ اين نسبت، تنها دشمنى وى با مروانيان بوده باشد. اگرچه در آثار رجالى كهن شيعه، تأييدى بر تشيع وى ديده نمى‌شود، ولى نمى‌توان نسبت تشيع به او را به سادگى خطا تلقى كرد، زيرا در كتب حديث اماميه، رواياتى مندرج است كه بر نوعى ارتباط ميان وى و عقيده اماميه دلالت دارد. بارزترين نمونه از اين دست، روايت «نسخه‌اى از موسى بن عيسى بن عبدالرحمن افريقى» توسط اوست كه در آن به تفصيل از حقانيت دوازده امام(ع) با ذكر نام فرد فرد ايشان سخن رفته است. به علاوه در منابع شيعه، احاديث ديگرى نيز به نقل از او در تأييد مواضع اماميه مورد استناد قرار گرفته است، همچون حديث «نقباء اثناعشر»، حديث «حب علىّ حسنة لا تضر معها سيئة» و حديث «من لم يستبشر برؤية على(ع) فعليه لعنة الله».همچنين ابن بابويه در الخصال حديثى از او نقل كرده كه اسنادى شيعى دارد.
در مورد مذهب اعتقادى او، جمله‌اى از [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] نقل شده است كه غلوّ او در تشيع و دشمنى وى را با بنى‌اميه مى‌رساند، ولى [[ذهبى]] ضمن رد اين گفتار، احتمال داده است كه منشأ اين نسبت، تنها دشمنى وى با مروانيان بوده باشد. اگرچه در آثار رجالى كهن شيعه، تأييدى بر تشيع وى ديده نمى‌شود، ولى نمى‌توان نسبت تشيع به او را به سادگى خطا تلقى كرد، زيرا در كتب حديث اماميه، رواياتى مندرج است كه بر نوعى ارتباط ميان وى و عقيده اماميه دلالت دارد. بارزترين نمونه از اين دست، روايت «نسخه‌اى از موسى بن عيسى بن عبدالرحمن افريقى» توسط اوست كه در آن به تفصيل از حقانيت دوازده امام(ع) با ذكر نام فرد فرد ايشان سخن رفته است. به علاوه در منابع شيعه، احاديث ديگرى نيز به نقل از او در تأييد مواضع اماميه مورد استناد قرار گرفته است، همچون حديث «نقباء اثناعشر»، حديث «حب علىّ حسنة لا تضر معها سيئة» و حديث «من لم يستبشر برؤية على(ع) فعليه لعنة الله».همچنين ابن بابويه در الخصال حديثى از او نقل كرده كه اسنادى شيعى دارد.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش