أنساب الأشراف (تحقیق سهیل زکار): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد'
جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله')
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد')
خط ۷۳: خط ۷۳:




کتاب، بدان گونه كه اينك در دست داريم، بدون مقدمه‌اى از نويسنده، چنين آغاز مى‌شود: «قال احمد بن يحيى بن جابر: اَخبرنى جماعة من اهل العلم بالكتب قالوا...» (7/1). مؤلف پس از بيان نسب نوح و فرزندان او، بلافاصله به ذكر انساب عرب پرداخته و از آنجا كه نسب پيامبر(ص) از عدنان آغاز مى‌شود، يك‌يك نياكان آن حضرت را نام برده و همراه آن، به اختصار از ديگر فرزندان عدنان سخن رانده است. بدين گونه، پس از ذكر انساب و اخبار مربوط به اجداد حضرت رسول(ص)، به سيره آن حضرت پرداخته و در پايان همين فصل، بخشى را نيز به «سقيفه» اختصاص داده است (259/2)، سپس دوباره از نياى پيامبر(ص)، عبد المطلب، ياد مى‌كند و فرزندان او را يك‌يك نام مى‌برد و اخبار هريك را مى‌آورد.
کتاب، بدان گونه كه اينك در دست داريم، بدون مقدمه‌اى از نويسنده، چنين آغاز مى‌شود: «قال احمد بن يحيى بن جابر: اَخبرنى جماعة من اهل العلم بالكتب قالوا...» (7/1). مؤلف پس از بيان نسب نوح و فرزندان او، بلافاصله به ذكر انساب عرب پرداخته و از آنجا كه نسب پيامبر(ص) از عدنان آغاز مى‌شود، يك‌يك نياكان آن حضرت را نام برده و همراه آن، به اختصار از ديگر فرزندان عدنان سخن رانده است. بدين گونه، پس از ذكر انساب و اخبار مربوط به اجداد حضرت رسول(ص)، به سيره آن حضرت پرداخته و در پايان همين فصل، بخشى را نيز به «سقيفه» اختصاص داده است (259/2)، سپس دوباره از نياى پيامبر(ص)، عبدالمطلب، ياد مى‌كند و فرزندان او را يك‌يك نام مى‌برد و اخبار هريك را مى‌آورد.


اخبار مربوط به دوره خلافت على(ع)، پس از سيره نبوى، از بزرگ‌ترين بخش‌هاى انساب الاشراف است. پس از ذكر انساب و اخبار بنى هاشم بن عبد مناف (429/4)، به اخبار و انساب بنى عبد شمس بن عبد مناف مى‌پردازد و بدين گونه، نسب قريش پايان مى‌پذيرد.
اخبار مربوط به دوره خلافت على(ع)، پس از سيره نبوى، از بزرگ‌ترين بخش‌هاى انساب الاشراف است. پس از ذكر انساب و اخبار بنى هاشم بن عبدمناف (429/4)، به اخبار و انساب بنى عبدشمس بن عبدمناف مى‌پردازد و بدين گونه، نسب قريش پايان مى‌پذيرد.


در ذكر فرزندان الياس بن مُضَر، به روش پيشين خود، به يادكردِ اخبار و انساب ادامه مى‌دهد تا به نسب قبيله ثقيف و اخبار و انساب برخى رجال اين قبيله مى‌رسد و از جمله، فصل بزرگى را به حجاج بن يوسف اختصاص مى‌دهد (352/13)، اما کتاب در همين جا ظاهراً به سبب وفات مؤلف، پايان مى‌پذيرد و حتى انساب قبايل قيسى نيز كامل ياد نشده است.
در ذكر فرزندان الياس بن مُضَر، به روش پيشين خود، به يادكردِ اخبار و انساب ادامه مى‌دهد تا به نسب قبيله ثقيف و اخبار و انساب برخى رجال اين قبيله مى‌رسد و از جمله، فصل بزرگى را به حجاج بن يوسف اختصاص مى‌دهد (352/13)، اما کتاب در همين جا ظاهراً به سبب وفات مؤلف، پايان مى‌پذيرد و حتى انساب قبايل قيسى نيز كامل ياد نشده است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش