ابن کثیر، اسماعیل بن عمر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد'
جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله')
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد')
خط ۴۶: خط ۴۶:
(701-774 ق1302/-1373 م)، مورخ، مفسّر و محدّث مشهور شافعى. در قريۀ مجيدل يا مجدل (حسينى، 57؛خطراوى، 31/14-32) از قراى بصرى نزديك دمشق زاده شد و از اين رو او را بصروى نيز خوانده‌اند. نسبت «بصرى» كه در برخى مآخذ (مثلا ابن عماد، 231/6) آمده، ظاهرا بصرىّ به جاى بصروى است. دربارۀ تاريخ تولد و نام نياكانش ميان نويسندگان اختلاف است (ابن قاضى شهبه، طبقات، 113/3؛طهطاوى، 157). اگر چه او خود در اين باره اطلاعاتى بر جاى گذاشته (البداية، 21/14، 31) كه البته محل اعتماد است، اشكالاتى در ضبط برخى از اين نامها ديده مى‌شود كه ناشى از بى دقتى كاتبان نسخه‌هاى آثار اوست. پدر او شهاب الدين ابو حفص عمر (ح 640- جمادى الاول 703 ق1242/-دسامبر 1303 م) در آغاز مذهب حنفى داشت و پس از آنكه از بصرى به قريه‌اى در مشرق آن شهر رفت و خطيب آنجا شد به مذهب شافعى گرويد. سپس به مجيدل رفت و در آنجا براى بار دوم همسر اختيار كرد و فرزندانى يافت. او كه بزرگ‌ترين پسر خود به نام اسماعيل را پيش‌تر از دست داده بود، آخرين فرزند خود را به ياد او اسماعيل نام گذاشت و در خردسالىِ همين اسماعيل در مجيدل درگذشت (همان، 31/14-32).
(701-774 ق1302/-1373 م)، مورخ، مفسّر و محدّث مشهور شافعى. در قريۀ مجيدل يا مجدل (حسينى، 57؛خطراوى، 31/14-32) از قراى بصرى نزديك دمشق زاده شد و از اين رو او را بصروى نيز خوانده‌اند. نسبت «بصرى» كه در برخى مآخذ (مثلا ابن عماد، 231/6) آمده، ظاهرا بصرىّ به جاى بصروى است. دربارۀ تاريخ تولد و نام نياكانش ميان نويسندگان اختلاف است (ابن قاضى شهبه، طبقات، 113/3؛طهطاوى، 157). اگر چه او خود در اين باره اطلاعاتى بر جاى گذاشته (البداية، 21/14، 31) كه البته محل اعتماد است، اشكالاتى در ضبط برخى از اين نامها ديده مى‌شود كه ناشى از بى دقتى كاتبان نسخه‌هاى آثار اوست. پدر او شهاب الدين ابو حفص عمر (ح 640- جمادى الاول 703 ق1242/-دسامبر 1303 م) در آغاز مذهب حنفى داشت و پس از آنكه از بصرى به قريه‌اى در مشرق آن شهر رفت و خطيب آنجا شد به مذهب شافعى گرويد. سپس به مجيدل رفت و در آنجا براى بار دوم همسر اختيار كرد و فرزندانى يافت. او كه بزرگ‌ترين پسر خود به نام اسماعيل را پيش‌تر از دست داده بود، آخرين فرزند خود را به ياد او اسماعيل نام گذاشت و در خردسالىِ همين اسماعيل در مجيدل درگذشت (همان، 31/14-32).


سرپرستى اسماعيل را پس از پدر، برادر بزرگ‌تر كمال الدين عبد الوهاب بر عهده گرفت و او در 707 ق افراد خانواده را به دمشق كوچاند. اسماعيل در سايۀ توجه برادر در دمشق-كه در اين روزگار با مدارس متعددش، همچون قاهره، خاصه پس از سقوط بغداد، مركزيت علمى يافته بود-به كسب علم پرداخت (همان، 32/14).
سرپرستى اسماعيل را پس از پدر، برادر بزرگ‌تر كمال الدين عبدالوهاب بر عهده گرفت و او در 707 ق افراد خانواده را به دمشق كوچاند. اسماعيل در سايۀ توجه برادر در دمشق-كه در اين روزگار با مدارس متعددش، همچون قاهره، خاصه پس از سقوط بغداد، مركزيت علمى يافته بود-به كسب علم پرداخت (همان، 32/14).


استادان او، بسيار و از سرشناس‌ترين دانشمندان آن عصر دمشق بودند. وى در آثار خود از برخى از آنان نام برده است (همان، /14جم‍).
استادان او، بسيار و از سرشناس‌ترين دانشمندان آن عصر دمشق بودند. وى در آثار خود از برخى از آنان نام برده است (همان، /14جم‍).


نخستين آموزگار او را بايد برادرش عبد الوهاب دانست كه راه دانش آموختن را براى او هموار كرد. از استادانش چند تن در پرورش علمى او تأثير چشمگيرى داشتند. از آن جمله بودند:
نخستين آموزگار او را بايد برادرش عبدالوهاب دانست كه راه دانش آموختن را براى او هموار كرد. از استادانش چند تن در پرورش علمى او تأثير چشمگيرى داشتند. از آن جمله بودند:


-برهان الدين ابو اسحاق ابراهيم فزارى دانشمند مشهور شافعى كه ابن كثير [[صحيح مسلم]] را از او شنيد و او را در ميان استادان شافعى خود بى مانند يافت (همان، 146/14) ؛
-برهان الدين ابو اسحاق ابراهيم فزارى دانشمند مشهور شافعى كه ابن كثير [[صحيح مسلم]] را از او شنيد و او را در ميان استادان شافعى خود بى مانند يافت (همان، 146/14) ؛
خط ۹۶: خط ۹۶:
2. احاديث التوحيد و الرد على الشرك، كه در حاشيۀ جامع البيان معين بن صافى در 1297 ق در دهلى چاپ شده است /49 .GAL, S, II محتمل است كه اين اثر همان رسالة فى احاديث الاشراك موجود در بغداد باشد (نك‍: جبورى، 118).
2. احاديث التوحيد و الرد على الشرك، كه در حاشيۀ جامع البيان معين بن صافى در 1297 ق در دهلى چاپ شده است /49 .GAL, S, II محتمل است كه اين اثر همان رسالة فى احاديث الاشراك موجود در بغداد باشد (نك‍: جبورى، 118).


3. اختصار علوم الحديث، كه در آن مقدمۀ المصطلح ابن صلاح را مختصر كرده است. اين کتاب در مكه در 1355 ق به تصحيح محمد عبد الرزاق حمزه، و در 1355 ق به تصحيح احمد محمد شاكر چاپ شده است. مصحح اخير بار ديگر آن را با شرح و تنقيح با عنوان الباعث الحثيث، شرح اختصار علوم الحديث در قاهره (1370 ق) و در بيروت (1403 ق) منتشر كرده است (ابو ملحم، «خ»). نسخه‌اى كه بروكلمان با نام مختصر علوم الدين ياد كرده /441 GAL, I، مربوط به همين اثر است.
3. اختصار علوم الحديث، كه در آن مقدمۀ المصطلح ابن صلاح را مختصر كرده است. اين کتاب در مكه در 1355 ق به تصحيح محمد عبدالرزاق حمزه، و در 1355 ق به تصحيح احمد محمد شاكر چاپ شده است. مصحح اخير بار ديگر آن را با شرح و تنقيح با عنوان الباعث الحثيث، شرح اختصار علوم الحديث در قاهره (1370 ق) و در بيروت (1403 ق) منتشر كرده است (ابو ملحم، «خ»). نسخه‌اى كه بروكلمان با نام مختصر علوم الدين ياد كرده /441 GAL, I، مربوط به همين اثر است.


4. تفسير القرآن العظيم، كه ابن كثير خود در البداية به آن اشاره كرده است (مثلا 23/1، 34، 37/5، 39). به گفتۀ [[سيوطى]] تفسيرى به شيوۀ آن نوشته نشده است (ص 361). شوكانى آن را از بهترين تفسيرها-اگر نه بهترين تفسير-گفته است (95/1). يكى از متأخران شيوۀ تفسير او را از شيوه‌هاى ممتاز دانسته است (محمود، 223). روش مؤلف در اين اثر مفصل ده جزئى، تفسير قرآن با خود قرآن، پس از آن با حديث و بعد اقوال صحابه بوده و از آوردن اسرائيليات جز به عنوان استشهاد-نه براى استناد-دورى جسته است (تفسير، 3/1-4). لائوست به خطا آن را بسيار مقدماتى و اساسا مبتنى بر فقه اللغه و به اسلوبى مى‌داند كه [[سيوطى]] بعدها آن را در تفسير خود به كار بست (دانشنامه)، در حالى كه شاكر آن را بهترين و دقيق‌ترين تفسيرها پس از تفسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] مى‌يابد (5/1). به كار گرفتن احاديث در اين تفسير چنان است كه از اين اثر، جز تفسير، يك راهنماى حديث با نقد اسناد و متن آن و تميز حديث صحيح از غير آن مى‌سازد (همو، 6). متن كامل اين اثر در نيمۀ نخست سدۀ 14 ق، 3 بار در مصر در هامش تفسيرهاى ديگر يا جداگانه چاپ شده و از آن پس چاپهاى غير انتقادى متعددى از آن به عمل آمده است. در ربع آخر همان سده نيز 3 منتخب از اين اثر طبع شده است: عمدة التفسير عن الحافظ ابن كثير، به كوشش احمد محمد شاكر، قاهره، 1376 ق، در 5 ج؛ تيسير العلى القدير لاختصار تفسير ابن كثير، به كوشش م. ن. الرفاعى، بيروت، 1392 ق، در 4 ج، مختصر تفسير ابن كثير، به كوشش م. ع.الصابونى، بيروت، 1393 ق، در 3 ج.
4. تفسير القرآن العظيم، كه ابن كثير خود در البداية به آن اشاره كرده است (مثلا 23/1، 34، 37/5، 39). به گفتۀ [[سيوطى]] تفسيرى به شيوۀ آن نوشته نشده است (ص 361). شوكانى آن را از بهترين تفسيرها-اگر نه بهترين تفسير-گفته است (95/1). يكى از متأخران شيوۀ تفسير او را از شيوه‌هاى ممتاز دانسته است (محمود، 223). روش مؤلف در اين اثر مفصل ده جزئى، تفسير قرآن با خود قرآن، پس از آن با حديث و بعد اقوال صحابه بوده و از آوردن اسرائيليات جز به عنوان استشهاد-نه براى استناد-دورى جسته است (تفسير، 3/1-4). لائوست به خطا آن را بسيار مقدماتى و اساسا مبتنى بر فقه اللغه و به اسلوبى مى‌داند كه [[سيوطى]] بعدها آن را در تفسير خود به كار بست (دانشنامه)، در حالى كه شاكر آن را بهترين و دقيق‌ترين تفسيرها پس از تفسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] مى‌يابد (5/1). به كار گرفتن احاديث در اين تفسير چنان است كه از اين اثر، جز تفسير، يك راهنماى حديث با نقد اسناد و متن آن و تميز حديث صحيح از غير آن مى‌سازد (همو، 6). متن كامل اين اثر در نيمۀ نخست سدۀ 14 ق، 3 بار در مصر در هامش تفسيرهاى ديگر يا جداگانه چاپ شده و از آن پس چاپهاى غير انتقادى متعددى از آن به عمل آمده است. در ربع آخر همان سده نيز 3 منتخب از اين اثر طبع شده است: عمدة التفسير عن الحافظ ابن كثير، به كوشش احمد محمد شاكر، قاهره، 1376 ق، در 5 ج؛ تيسير العلى القدير لاختصار تفسير ابن كثير، به كوشش م. ن. الرفاعى، بيروت، 1392 ق، در 4 ج، مختصر تفسير ابن كثير، به كوشش م. ع.الصابونى، بيروت، 1393 ق، در 3 ج.
خط ۱۴۹: خط ۱۴۹:




ابن تغرى بردى، المنهل الصافى، به كوشش م. محمد امين، قاهره، 1984 م؛[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]]، احمد بن على، انباء الغمر، حيدر آباد دكن، 1387 ق؛همو، الدرر الكامنة، حيدر آباد دكن، 1392 ق؛ابن عماد، عبد الحى بن احمد، شذرات الذهب، قاهره، 1351 ق؛ ابن قاضى شهبه، ابو بكر بن احمد، تاريخ، به كوشش عدنان درويش، دمشق، 1977 م، همو، طبقات الشافعية، حيدر آباد دكن، 1399 ق؛ابن كثير، البداية؛همو، تفسير القرآن العظيم، بيروت، 1388 ق؛ابو ملحم، احمد و ديگران، مقدمه بر البداية (نك‍: ابن كثير در همين مآخذ) ؛ازهريه، فهرست؛بغدادى، ايضاح؛همو، هديه؛تيموريه، فهرست؛جبورى، عبدالله، فهرست مخطوطات حسن الانكرلى المهداة الى مكتبة الاوقاف العامة ببغداد، نجف، 1387 ق؛حاجى خليفه، كشف؛حسينى دمشقى، ابو المحاسن، ذيل تذكرة الحفاظ لل[[ذهبى]]، بيروت، دار احياء التراث العربى؛خطراوى، محمد العيد و محيى الدين منو، مقدمه بر الفصول ابن كثير، دمشق/بيروت، 1402 ق؛دانشنامه؛داوودى، محمد بن على، طبقات المفسرين، به كوشش على محمد عمر، قاهره، 1392 ق؛دليل الکتاب المصرى، قاهره، 1972-1973 م؛[[ذهبى]]، محمد بن احمد، ذيول العبر فى خبر من غبر، به كوشش محمد السعيد بن بسيونى زغلول، بيروت، 1405 ق؛سخاوى، محمد بن عبد الرحمن، الاعلان بالتوبيخ، به كوشش فرانتس روزنتال، بغداد، 1382 ق؛سيد خطى؛همو، فهرس المخطوطات المصورة، قاهره، 1954 م؛سيوطى، ذيل طبقات الحفاظ لل[[ذهبى]]، بيروت، دار احياء التراث العربى؛شاكر، احمد محمد، مقدمه بر عمدة التفسير ابن كثير، قاهره، 1376 ق؛شوكانى، محمد بن على، البدر الطالع، قاهره، 1348 ق؛طلس، محمد اسعد، الكشاف عن مخطوطات خزائن كتب الاوقاف، بغداد، 1372 ق، طهطاوى، احمد رافع، التنبيه و الايقاظ لما فى ذيول تذكرة الحفاظ، دمشق، 1348 ق؛ظاهريه، خطى (المجاميع) ؛عبد الواحد، مصطفى، مقدمه بر السيرة النبويۀ ابن كثير، بيروت، 1383 ق؛ فهرس المخطوطات المصورة، كويت، 1405 ق؛مجلة معهد المخطوطات العربية، ذيقعدۀ 1378 ق، ج 5 (1) ؛مجموعة مختارة لمخطوطات عربية نادرة من مكتبات عامة فى المغرب، بيروت، 1407 ق؛محمود، منيع عبد الحليم، مناهج المفسرين، قاهره/بيروت، 1978 م؛نيز:
ابن تغرى بردى، المنهل الصافى، به كوشش م. محمد امين، قاهره، 1984 م؛[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]]، احمد بن على، انباء الغمر، حيدر آباد دكن، 1387 ق؛همو، الدرر الكامنة، حيدر آباد دكن، 1392 ق؛ابن عماد، عبدالحى بن احمد، شذرات الذهب، قاهره، 1351 ق؛ ابن قاضى شهبه، ابو بكر بن احمد، تاريخ، به كوشش عدنان درويش، دمشق، 1977 م، همو، طبقات الشافعية، حيدر آباد دكن، 1399 ق؛ابن كثير، البداية؛همو، تفسير القرآن العظيم، بيروت، 1388 ق؛ابو ملحم، احمد و ديگران، مقدمه بر البداية (نك‍: ابن كثير در همين مآخذ) ؛ازهريه، فهرست؛بغدادى، ايضاح؛همو، هديه؛تيموريه، فهرست؛جبورى، عبدالله، فهرست مخطوطات حسن الانكرلى المهداة الى مكتبة الاوقاف العامة ببغداد، نجف، 1387 ق؛حاجى خليفه، كشف؛حسينى دمشقى، ابو المحاسن، ذيل تذكرة الحفاظ لل[[ذهبى]]، بيروت، دار احياء التراث العربى؛خطراوى، محمد العيد و محيى الدين منو، مقدمه بر الفصول ابن كثير، دمشق/بيروت، 1402 ق؛دانشنامه؛داوودى، محمد بن على، طبقات المفسرين، به كوشش على محمد عمر، قاهره، 1392 ق؛دليل الکتاب المصرى، قاهره، 1972-1973 م؛[[ذهبى]]، محمد بن احمد، ذيول العبر فى خبر من غبر، به كوشش محمد السعيد بن بسيونى زغلول، بيروت، 1405 ق؛سخاوى، محمد بن عبدالرحمن، الاعلان بالتوبيخ، به كوشش فرانتس روزنتال، بغداد، 1382 ق؛سيد خطى؛همو، فهرس المخطوطات المصورة، قاهره، 1954 م؛سيوطى، ذيل طبقات الحفاظ لل[[ذهبى]]، بيروت، دار احياء التراث العربى؛شاكر، احمد محمد، مقدمه بر عمدة التفسير ابن كثير، قاهره، 1376 ق؛شوكانى، محمد بن على، البدر الطالع، قاهره، 1348 ق؛طلس، محمد اسعد، الكشاف عن مخطوطات خزائن كتب الاوقاف، بغداد، 1372 ق، طهطاوى، احمد رافع، التنبيه و الايقاظ لما فى ذيول تذكرة الحفاظ، دمشق، 1348 ق؛ظاهريه، خطى (المجاميع) ؛عبد الواحد، مصطفى، مقدمه بر السيرة النبويۀ ابن كثير، بيروت، 1383 ق؛ فهرس المخطوطات المصورة، كويت، 1405 ق؛مجلة معهد المخطوطات العربية، ذيقعدۀ 1378 ق، ج 5 (1) ؛مجموعة مختارة لمخطوطات عربية نادرة من مكتبات عامة فى المغرب، بيروت، 1407 ق؛محمود، منيع عبدالحليم، مناهج المفسرين، قاهره/بيروت، 1978 م؛نيز:


  Arabica, 1955, vol .II; Pertsch .Ahlwardt; Arberry ; GAL, S; Laoust, H ., Ibn KatIr historien  
  Arabica, 1955, vol .II; Pertsch .Ahlwardt; Arberry ; GAL, S; Laoust, H ., Ibn KatIr historien  
۶۱٬۱۸۹

ویرایش