المرتقی إلی الفقه الأرقی: كتاب الحج: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'امام صادق(ع)' به 'امام صادق (ع)')
    جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله')
    خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
    مسئله اول اين است كه اگر كسى قبل از رسيدن به ميقات محرم شود احرامش منعقد نخواهد شد.
    مسئله اول اين است كه اگر كسى قبل از رسيدن به ميقات محرم شود احرامش منعقد نخواهد شد.


    شارح مى‌فرمايد: نصوص كثيره‌اى بر اين معنا دلالت دارند؛ براى مثال در روايت ابن اذينه آمده است: قال: قال: أبو عبد الله عليه السلام في حديث«و من أحرم دون الوقت فلا إحرام له» يا در روايت حلبى از [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]] آمده: «الإحرام من مواقيت خمسة وقتها رسول الله صلى الله عليه و آله لا ينبغي لحاج و لا معتمر أن يحرم قبلها و لا بعدها...».
    شارح مى‌فرمايد: نصوص كثيره‌اى بر اين معنا دلالت دارند؛ براى مثال در روايت ابن اذينه آمده است: قال: قال: أبو عبدالله عليه السلام في حديث«و من أحرم دون الوقت فلا إحرام له» يا در روايت حلبى از [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]] آمده: «الإحرام من مواقيت خمسة وقتها رسول الله صلى الله عليه و آله لا ينبغي لحاج و لا معتمر أن يحرم قبلها و لا بعدها...».


    مسئله دوم: اگر احرام قبل از ميقات بسته شود منعقد نخواهد شد و عبور از ميقات در حال احرام نيز كفايت نمى‌كند و اگر به خاطر وجود مانعى از ميقات عبور كرده، بعد از زوال مانع بايد برگردد و از ميقات محرم شود. شارح بخش اول اين مسئله را نيز مستدل به دلايل سابق الذكر مى‌داند و در قسمت دوم نيز مى‌گويد از آنچه تا كنون گفته شد به دست مى‌آيد كه احرام قبل از ميقات و بعد از آن مشروعيتى ندارد. مسئله سوم در مورد فراموشى احرام است؛ به اين معنا كه اگر احرام را فراموش كند و تا پايان مناسك يادش نيايد، دو قول در مسئله وجود دارد: يكى اينكه گفته‌اند قضا مى‌كند، ديگر اينكه همان كفايت خواهد كرد.
    مسئله دوم: اگر احرام قبل از ميقات بسته شود منعقد نخواهد شد و عبور از ميقات در حال احرام نيز كفايت نمى‌كند و اگر به خاطر وجود مانعى از ميقات عبور كرده، بعد از زوال مانع بايد برگردد و از ميقات محرم شود. شارح بخش اول اين مسئله را نيز مستدل به دلايل سابق الذكر مى‌داند و در قسمت دوم نيز مى‌گويد از آنچه تا كنون گفته شد به دست مى‌آيد كه احرام قبل از ميقات و بعد از آن مشروعيتى ندارد. مسئله سوم در مورد فراموشى احرام است؛ به اين معنا كه اگر احرام را فراموش كند و تا پايان مناسك يادش نيايد، دو قول در مسئله وجود دارد: يكى اينكه گفته‌اند قضا مى‌كند، ديگر اينكه همان كفايت خواهد كرد.

    نسخهٔ ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۳۹

    المرتقی إلی الفقه الأرقی: کتاب الحج
    نام کتاب المرتقی إلی الفقه الأرقی: کتاب الحج
    نام های دیگر کتاب الحج

    شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام. برگزیده

    تقریرا لابحاث سماحه السید محمد الحسینی الروحانی

    کتاب الحج

    پدیدآورندگان حکیم، عبدالصاحب (مقرر)

    روحانی، محمد (محاضر)

    زبان عربی
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏188‎‏/‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏ر‎‏9‎‏م‎‏4
    موضوع حج

    فقه جعفری - قرن 14

    ناشر دار الجلي (موسسة الجليل للتحقيقات الثقافية)
    مکان نشر تهران - ایران
    سال نشر 1419 هـ.ق
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE10645AUTOMATIONCODE


    معرفى اجمالى

    كتاب«المرتقى إلى الفقه الأرقى» از جمله آثار فقهى آیت‌الله سيد محمد حسينى روحانى قمى مى‌باشد كه اين بخش از آن در باره حج است.

    اينها مباحثى هستند كه ايشان بر مبناى شرائع الاسلام محقق حلى، در درس خارج خود مطرح كرده و توسط آیت‌الله شهيد سيد عبد الصاحب حكيم در دو جلد به زبان عربى تقرير شده است.

    ساختار كتاب

    جلد اول كتاب در بر گيرنده معنى حج، شرايط و اقسام آن مى‌باشد. در جلد دوم نيز راجع به مواقيت حج و احرام و وقوف به عرفات، وقوف به مشعر، نزول به منى و مناسك ديگر منى و طواف سخن گفته شده است.

    گزارش محتوا

    مقدمه اول

    مقدمه اول در باره معنى حج است؛ حج اگر چه در لغت به معنى قصد مى‌باشد، لكن در شرع اسم است براى مجموع مناسك كه در مشاعر مخصوصه انجام مى‌گيرند. اين تعريفى است كه صاحب شرايع از حج ارائه كرده، لكن مؤلف به اختلافى بودن اين معنا در ميان فقها تأكيد ورزيده است؛ براى مثال صاحب جواهر اين چنين تعريف كرده: «انه قصد إلى بيت الله تعالى لأداء مناسك خاصه».

    مقدمه دوم

    اين مقدمه در شرايط حج است كه ابتدا حجه الاسلام و شرايط وجوب پنج‌گانه آن ذكر شده است كه عبارتند از: بلوغ و كمال عقل، حريت، زاد و راحله، داشتن مؤونه كافى و امكان رفتن به مكه.

    مؤلف پس از ذكر اين شرايط، چهار مسئله را به تبع صاحب شرايع مورد تحليل و بررسى قرار داده است.

    مسئله اول اين است كه اگر حج بر ذمه كسى مستقر شد؛ يعنى برايش واجب شد سپس قبل از موفق شدن به انجام آن از دنيا رفت، ورثه بايد مبلغ حج را از اصل تركه‌اش كم كرده و در اختيار نايب بگذارند تا برايش حج به جا بياورد و لو اينكه ديون ديگرى هم داشته باشد و از تركه چيز زيادى براى ورثه باقى نماند.

    مسئله بعدى اين است كه اجير از چه مكانى بايد انتخاب شود؟ چند قول در مسئله هست؛ يكى اينكه نزديك‌ترين مكان به مكه كفايت مى‌كند، ديگر اينكه بايد از شهر ميت باشد و قول سوم اينكه اگر مال وسعت داشته باشد از شهر ميت و الا از هر جا كه ممكن است. مسئله سوم اين است كه آن كسى كه بر ذمه‌اش حجه الاسلام قرار گرفته نمى‌تواند از طرف ديگرى نايب بشود؛ نه نيابت مستحبى و نه نيابت وجوبى، بلكه اگر با نذر و امثاله، حج بر او واجب شده باشد، نيز نمى‌تواند.

    مسئله آخرى كه ماتن و شارح هر دو بدان پرداخته‌اند، اين است كه براى وجوب حج بر زنان، وجود محرم شرط نمى‌باشد، بلكه زن تنها هم اگر بنا بر ظن غالب صحيح و سالم مى‌ماند، بايد حجه الاسلام را به جا بياورد.

    مطلب بعدى در اين مقدمه، چگونگى واجب شدن با نذر و قسم و عهد است كه دو شرط حريت و كمال عقل بايد در چنين شخصى موجود باشد.

    آخرين مطلب مقدمه دوم، مربوط به بحث نيابت است كه هشت مسئله در آن مطرح شده است.

    مقدمه سوم

    مقدمه سوم در اقسام حج است كه عبارت از تمتع و قران و افراد مى‌باشد.

    صاحب شرايع صورت هر يك از اين اقسام ثلاثه را بيان كرده و در ذيل هر كدام توضيحاتى از سوى شارح بيان شده است؛ براى مثال در ذيل بحث از حج تمتع مى‌فرمايد: اين بحث از دو جهت مى‌باشد:

    1- آيا حج تمتع بر كسى كه از مكه دور مى‌باشد، به عنوان واجب تعيينى است يا واجب تخييرى؛ يعنى بعيد اختيار دارد كه نوع ديگرى از حج را انتخاب كند.

    2- مقدار مسافتى كه براى انجام حج تمتع معتبر مى‌باشد چه ميزان است؟...

    مقدمه چهارم

    مقدمه چهارم كتاب در رابطه با مواقيت مى‌باشد كه در قالب بحث از اقسام مواقيت و احكام آنها مورد بررسى قرار گرفته‌اند.

    اما اقسام مواقيت، مواقيت نسبت به اهل بلاد گوناگون مختلف مى‌باشند؛ به اين صورت كه ميقات اهل عراق مسجد عتيق، ميقات اهل مدينه مسجد شجره، ميقات اهل شام جحفه، ميقات اهل يمن يلملم و ميقات اهل طائف قرن المنازل مى‌باشد.

    اما احكام مواقيت، سه حكم از سوى ماتن مطرح شده و شارح به بيان ادله آن پرداخته است.

    مسئله اول اين است كه اگر كسى قبل از رسيدن به ميقات محرم شود احرامش منعقد نخواهد شد.

    شارح مى‌فرمايد: نصوص كثيره‌اى بر اين معنا دلالت دارند؛ براى مثال در روايت ابن اذينه آمده است: قال: قال: أبو عبدالله عليه السلام في حديث«و من أحرم دون الوقت فلا إحرام له» يا در روايت حلبى از امام صادق (ع) آمده: «الإحرام من مواقيت خمسة وقتها رسول الله صلى الله عليه و آله لا ينبغي لحاج و لا معتمر أن يحرم قبلها و لا بعدها...».

    مسئله دوم: اگر احرام قبل از ميقات بسته شود منعقد نخواهد شد و عبور از ميقات در حال احرام نيز كفايت نمى‌كند و اگر به خاطر وجود مانعى از ميقات عبور كرده، بعد از زوال مانع بايد برگردد و از ميقات محرم شود. شارح بخش اول اين مسئله را نيز مستدل به دلايل سابق الذكر مى‌داند و در قسمت دوم نيز مى‌گويد از آنچه تا كنون گفته شد به دست مى‌آيد كه احرام قبل از ميقات و بعد از آن مشروعيتى ندارد. مسئله سوم در مورد فراموشى احرام است؛ به اين معنا كه اگر احرام را فراموش كند و تا پايان مناسك يادش نيايد، دو قول در مسئله وجود دارد: يكى اينكه گفته‌اند قضا مى‌كند، ديگر اينكه همان كفايت خواهد كرد.

    شارح مى‌فرمايد: مقتضاى قواعد اوليه اين است كه حج بدون احرام باطل خواهد بود، زيرا بطلان شرط يا جزء، باعث بطلان عمل مى‌گردد و نيز باعث عدم صحت آن، لكن عده‌اى به صحت چنين حجى قائل شده‌اند و براى اثبات ادعاى خود به وجوهى استدلال كرده‌اند.

    افعال حج: موضوع بحث بعدى كتاب در افعال حج مى‌باشد كه اولين مورد نيز احرام مى‌باشد. صاحب شرايع از سه جنبه به مبحث احرام پرداخته كه عبارتند از:

    مقدمات، كيفيت و احكام احرام. ايشان تمام مقدمات احرام را مستحبى مى‌داند و مى‌فرمايد: از جمله اين مستحبات بلند گذاشتن موى سر از اول ذى القعده مى‌باشد.

    شارح اين نظريه را به شيخ در«الجمل» نسبت داده، هم‌چنين به ابن ادريس و ساير متأخرين، در مقابل شيخ در نهايه و استبصار و مفيد در مقنعه كه قائل به وجوب شده‌اند.

    كيفيت احرام نيز مشتمل بر مستحب و واجب مى‌شود كه شارح جزئياتش را تبيين نموده است.

    تروك احرام هم از دو قسم محرمات و مكروهات تشكيل شده‌اند؛ بيست مورد به عنوان محرمات هستند كه صيد خشكى اعم از صيد كردن و خوردن، معاشرت با زنان، عطر زدن، لباس دوخته شده پوشيدن و... از آن جمله مى‌باشند.

    در باب مكروهات هم به استفاده از لباسى كه متمايل به مشكى است، خوابيدن با آن و هشت مورد ديگر اشاره شده است.

    خاتمه‌اى هم براى باب احرام ذكر شده كه مى‌فرمايد: هر كس بخواهد وارد مكه شود، واجب است محرم گردد. مورد بعدى كه پس از تبيين حدود احرام به عنوان واجبات حج تشريح گرديده، وقوف به عرفات است كه راجع به مقدمات، كيفيت و لواحق آن بحث شده است.

    در مقدمات وقوف به عرفات گفته شده مستحب است متمتع در روز ترويه به سوى عرفات حركت كند. در كيفيات وقوف به عرفات، به دو قسم مستحب و واجب و در قسمت واجب، به نيت و چند مطلب ديگر اشاره شده و پنج مسئله، به عنوان احكامش بازگو شده است.

    مطلب بعدى وقوف به مشعر است كه داراى مقدمات و كيفيات و خاتمه‌اى است.

    آرام راه رفتن در مسير مشعر و خواندن دعاى«اللهم ارحم موقفي و زد في عملي و سلم لي ديني و تقبل مناسكي» و به تأخير انداختن مغرب و عشا تا مزدلفه از مستحبات وقوف به مشعر هستند.

    رسيدن به منى و منزل كردن در آن يكى از مهم‌ترين اركان حج است كه چند عمل مهم مانند قربانى كردن و رمى جمرات در آن انجام مى‌شود.

    صاحب شرايع مى‌گويد: سه عمل رمى جمره عقبه، قربانى كردن و حلق، هر سه در آن مكان و در روز عيد قربان انجام مى‌شوند.

    شارح بحثى راجع به وجوب رمى بيان كرده كه ظاهرا شهرت بر اين وجوب قائم است.

    از بعضى از عبارات هم عدم خلاف و اجماع در اين زمينه به دست مى‌آيد.

    سه مسئله هم پيرامون منى از سوى ماتن و شارح مطرح شده است.

    آخرين بخش كتاب مربوط به طواف است كه در دو مقصد بحث شده است:

    بحث اول مقدمات طواف و بحث دوم كيفيت آن؛ مقدماتش مانند چند مورد قبلى به مستحب و واجب تقسيم شده و در بخش كيفيت طواف، پنج مسئله مورد بررسى واقع شده است.


    پیوندها

    مطالعه کتاب المرتقی إلی الفقه الأرقی: کتاب الحج در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور