تاریخ مدینة دمشق: تفاوت میان نسخه‌ها

۸٬۴۷۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ دسامبر ۲۰۱۶
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۴: خط ۴۴:




==موضوع==
'''تاريخ‌ مدينة دمشق‌ و ذكر فضلها و تسمية من‌ حلّها من‌ الأماثل‌ أو اجتاز بنواحيها من‌ وارديها و أهلها'''، مشهور به «تاریخ ابن عساکر»، اثر ابوالقاسم علی بن حسن بن هبةالله بن عبدالله شافعی، معروف به ابن عساکر (499-571ق)، با تحقیق علی شیری، کتابی است متضمن شرح احوال مشاهیر، راویان، محدثان، حافظان و دیگر سیاستمداران و عالمانی که‌ از‌ صدر‌ اسلام تا روزگار خود ابن عساکر، ساکن دمشق شده یا در آن منزل کرده‌اند <ref>ر.ک: عواد، کورکیس، ص60</ref>.
اين اثر به عنوان محلى خاص نام‌گذارى شده و انتظار مى‌رود به حوادث دمشق و جغرافياى آن بپردازد، اما در واقع كتاب رجال و شرح حال محدثان و رجال سياسى و شخصيت‌هاى مختلفى است كه برخى سكونت دائمى در دمشق نداشته،بلكه به مناسبت‌هاى گوناگون از شخصيت‌هايى نام برده كه حتى به دمشق وارد نشده‌اند، مانند ائمه معصومين شيعه كه قطعاً به اين شهر نرفته‌اند. بنابراين تاريخ دمشق بر خلاف نامش، كتاب تراجم و رجال است به طورى كه ابن‌عساكر به توثيق و بيان مشايخ و شاگردان افراد نيز مى‌پردازد. همچنين اين كتاب موسوعه حديثى بزرگى است و به دليل در برداشتن هزاران حديث نبوى از منابع روايى نيز به شمار مى‌رود.


مطالب كتاب فاصله زمانى دوره پيش از اسلام تا سده 6 ق را در بر گرفته و حجم كتاب را به بيش از 80 جلد رسانده است.  
در حقیقت مى‌توان گفت این کتاب، تراجم و شرح حال‌ است‌ و افزون بر رجال شهر دمشق، صحابه‌ بزرگ اسلامى و نیز خلفاى‌ راشدین‌ را در بر مى‌گیرد <ref>قایدان، اصغر، ص25</ref>.


ابن‌عساكر بخشى از كتاب خود را به زندگى سه امام نخست شيعه اختصاص داده است. وى در رديف الفبايى خود به ترتيب شرح زندگانى امام حسن عليه السلام (جلد 13)، امام حسين عليه‌السلام (ج 14)، على بن الحسين عليهماالسلام (ج 41)، على بن ابى طالب (ج 42) و محمد بن على باقر عليه السلام (ج 54) را آورده است. تمامى جلد 42 به امير مؤمنان اختصاص دارد.
===تاریخ نگارش کتاب===
تألیف‌ کتاب‌ در خلال‌ اقامت‌ در دمشق‌ و پیش‌ از سفر به‌ خراسان‌ آغاز شد و تا 549ق‌، که‌ نورالدین‌ بر دمشق‌ دست‌ یافت‌، حدود 57 مجلد 10 جزئى‌ از آن‌ آماده‌ شده‌ بود. از آن‌ پس‌ با تشویق‌ نورالدین‌ باقى‌مانده کار، با سرعت‌ دنبال‌ شد و در 559-560ق‌؛ یعنى‌ در 60 سالگى‌ مؤلف‌ قسمت‌ اعظم‌ کتاب‌ به‌ پایان‌ رسید و عمادالدین‌ کاتب‌ در سفر اول‌ خود به‌ دمشق‌ (562 ق‌) 700 جزء از این‌ کتاب‌ را دید و بخش‌هایى‌ از آن‌ را نزد مؤلف‌ خواند. به‌ گفته پسرش‌ قاسم‌ که‌ پاک‌نویس‌ و ویرایش‌ آن‌ به‌ کوشش‌ او صورت‌ گرفت‌، تألیف‌ این‌ کتاب‌ در 565ق،‌ به‌ پایان‌ رسیده‌ است‌ <ref>کسائی، نورالله، ج4، ص293</ref>.


==روش تأليف==
==ساختار==
مؤلف اسناد خود را كاملاً ذكر كرده و گاه روايات مكرر را آورده است. بسيارى از روايات او در باره اهل بيت و ائمه همانند اخبارى است كه شيعيان در كتب خود نقل كرده‌اند و با آنكه مؤلف سنى مذهب است، مناقب آنان را آنگونه كه شيعيان معتقدند و نقل مى‌كنند، آورده است.
کتاب با سه مقدمه از ناشر، محقق و نویسنده آغاز شده است. اثر حاضر، تاریخ‌ بزرگی‌ است که بر حسب تقسیم مؤلف، هشتصد جزء دارد و در هشتاد جلد‌ جمع‌ شده‌ است <ref>ر.ک: عواد، کورکیس، ص60</ref>.


بخش‌هاى مربوط به ائمه از كتاب تاريخ دمشق را مرحوم شيخ محمد باقر محمودى به صورت جداگانه تصحيح و منتشر كرده است. وى در اين مجموعه، مطالب زيادى در پاورقى‌ها افزوده و احاديث ديگر منابع را استخراج و ضميمه كرده است.
این کتاب، به سبک و سیاق «تاریخ بغداد» اثر ابو‌بکر‌ خطیب‌ بغدادی، تألیف و به شیوه کتاب‌های حدیثی که متکی‌اند به اسناد، تنظیم شده است <ref> قایدان، اصغر، ص25</ref>.
 
ابن عساکر‌ در شیوه تألیفى خویش راه مستندسازى را انتخاب کرده و براى هر رویدادى به‌دقت‌ اسنا‌ آن را ارائه مى‌کند و هر خبر‌ را‌ به‌ یک‌ یا‌ چند منبع مستند‌ مى‌سازد‌. بسیارى از تراجمى که وى ارائه کرده،‌ برگرفته‌ از‌ تاریخ‌ خطیب‌ بغدادى‌ است و اگر آن افراد را از تألیف ابن عساکر خارج نماییم، حجم آن به نصف کاهش خواهد یافت. چنان‌که مى‌دانیم بین ابن عساکر و خطیب بغدادى فاصله‌ کوتاهى به اندازه یک نسل یا طبقه فاصله است؛ لذا راویان اسناد آنان یکى‌ هستند‌. شمار راویان خطیب بغدادى 24 نفر مى‌باشد که سیزده نفر دمشقى و ده نفر بغدادى هستند و راویان ابن عساکر از تاریخ بغداد هشتاد نفر مى‌باشند که پنجاه نفر دمشقى و سى‌ نفر‌ بغدادى هستند. پس در حقیقت بسیارى از راویان براى هر دو گزارش کرده، ولذا تراجم آنان نیز مشترک هستند که در هر دو‌ منبع‌ آمده‌اند <ref>همان</ref>.
 
مؤلف‌ از نوشته‌های‌ پیشینیان‌ چون‌ احمد بن‌ معلى‌ (د 286ق‌) و ابن‌ حمید بن‌ ابى‌‌العجائز بهره‌ برده‌ است‌. زندگى‌نامه رجال‌ را به‌ شیوه ابونعیم‌ در ذکر اخبار اصبهان‌ با نام‌ احمد و از پیامبر اسلام(ص)‌ آغاز کرده‌ و زنان‌ محدثه‌ و شاعره دمشق‌ و زنان‌ ناموری‌ را که‌ از دیار شام‌ دیدار کرده‌اند، به‌ دنبال‌ آورده‌ است‌ <ref> کسائی، نورالله، ج4، ص293</ref>.
 
==گزارش محتوا==
در مقدمه ناشر، به بیان اهمیت تاریخ پرداخته شده <ref>مقدمه ناشر، ج1، ص5-10</ref> و در مقدمه محقق، ضمن ارائه زندگی‌نامه مفصلی از نویسنده، به اقدامات تحقیقی صورت‌گرفته در کتاب، اشاره شده است <ref>مقدمه محقق، همان، ص11-51</ref>. در مقدمه نویسنده نیز به بیان موضوع کتاب پرداخته شده است <ref>مقدمه نویسنده، همان، ص3-6</ref>.
 
کتاب‌ را پیشگفتاری‌ است‌ مفصل‌ از پیشینه تاریخى‌ دمشق‌: پیدایش‌ و بنا و وجه‌ تسمیه آن‌، اخبار وارده‌ در فضایل‌ دمشق‌ و شام‌ در احادیث‌ نبوی‌ و فتح‌ آن‌ به‌ دست‌ سپاه‌ اسلام‌، نقشه شهر دمشق‌، مساجد، کلیساها، دیرها، دروازه‌ها و تاریخ‌ بنای‌ هرکدام‌، ذکر رودها و کاریزها و زندگى‌نامه پیامبران‌، خلفا، والیان‌، فقیهان‌، محدثان‌، قاضیان‌، قاریان‌، ادیبان‌، شاعران‌ و راویانى‌ که‌ از دمشق‌ و دیگر شهرهای‌ دیار شام‌ چون‌ بیروت‌، رمله‌، حلب‌ و بعلبک‌ دیدار کرده‌اند <ref>کسائی، نورالله، ج4، ص292-293</ref>.
 
حجم‌ مطالب‌ کتاب‌ که‌ فاصله زمانى‌ دوره پیش‌ از اسلام‌ تا سده 6ق‌ را در بر گرفته‌، به‌ 80 مجلد (هر مجلد در 10 جزء) رسیده‌ است‌. این‌ حجم‌ عظیم‌، از آوردن‌ اسانید بسیار و تکرار یک‌ موضوع‌ از طرق‌ مختلف‌ ناشى‌ شده‌ است‌ <ref>همان، ص293</ref>.
 
تاریخ‌ دمشق‌ در همان‌ زمان‌ مؤلف‌ شهرت‌ و اعتبار فراوان‌ یافت‌ و ابن‌ عساکر خود در دارالحدیث‌ نوریه‌ و جامع‌ دمشق‌ به‌ تدریس‌ آن‌ پرداخت‌ و چون‌ درگذشت‌، قاسم‌، کار پدر را دنبال‌ کرد <ref>همان</ref>.
 
به‌منظور پی بردن به اهمیت کتاب، توجه به این نکته ضروری است که پس‌ از درگذشت‌ ابن‌ عساکر، تاریخ‌ دمشق‌ همچنان‌ محل‌ مراجعه مورخان‌ و جغرافى‌‌نویسان‌ و منبع‌ تدریس‌ حافظان‌ حدیث‌ و دانشمندان‌ شافعى‌ بود. هنوز نیم‌ قرن‌ از تاریخ‌ تألیف‌ آن‌ نگذشته‌ بود که‌ یاقوت‌ در تدوین‌ بزرگ‌ترین‌ معجم‌ جغرافیایى‌ خود، به‌ویژه‌ در مطالب‌ مربوط به‌ خطه شام‌ از آن‌ بهره بسیار برد. عبدالقادر رهاوی‌ (د 612 ق‌) نیز مدت‌ها در مدرسه ابن‌ حنبلى‌ دمشق‌ ماند و کتاب‌ را از آغاز تا انجام‌ به‌ خط خویش‌ نوشت‌. ابن‌ شداد در کتاب‌ «الأعلاق‌ الخطيرة في‌ ذكر أمراء الشام‌ و الجزيرة» در بخش‌ مربوط به‌ تاریخ‌ دمشق‌ از این‌ کتاب‌ بهره‌ جست‌. قاسم‌ بن‌ عساکر (د 600 ق‌)، ابوعمرو بن‌ حاجب‌، قاسم‌ بن‌ محمد برزالى‌ هرکدام‌ ذیلى‌ بر تاریخ‌ دمشق‌ نوشتند و نیز قاسم‌ بن‌ عساکر، کرم‌ بن‌ عبدالواحد صفار، ابوشامه مقدسى‌، احمد بن‌ عبدالدائم‌ مقدسى‌، ابن‌ منظور، شمس‌الدین‌ ذهبى‌، ابن‌ قاضى‌ شهبه‌، عبدالرحمان‌ سیوطى‌، ابوالفتح‌ خطیب‌ و چند تن‌ دیگر آن‌ را خلاصه‌ کردند <ref>همان</ref>.
 
از جمله ویژگی‌های کتاب آن است که ابن‌ عساکر‌ در حاشیه تراجم‌نویسى خویش، از شهرهاى شام و موقعیت سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى‌ آنها‌ در پیش و پس از اسلام‌ سخن‌ گفته‌ و همین امر بر‌ امتیاز‌ تألیف او مى‌افزاید. تصویرى‌ که‌ وى از شهرهاى شام و سرزمین‌هاى اسلامى به دست مى‌دهد، از آغاز تا قرن ششم‌ هجرى‌ است و به همین گونه شرح رجال‌ را‌ نیز تا‌ سال‌ 571‌ هجرى مى‌رساند <ref>قایدان، اصغر، ص25</ref>.
 
==وضعیت کتاب==
فهرست مطالب هر جلد، در انتهای همان جلد آمده و فهارس فنی مجموعه، در جلد 75 تا 80 جای گرفته است.
 
در پاورقی‌ها علاوه بر ذکر منابع <ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، پاورقی ص140</ref> و اشاره به اختلاف نسخ <ref>ر.ک: همان، ص143</ref> به توضیح و تشریح برخی از کلمات و عبارات متن پرداخته شده است <ref>ر.ک: همان، ص144</ref>.
 
==پانویس ==
<references />
 
==منابع مقاله==
# مقدمه و متن کتاب.
# کسائی، نورالله، «دائرةالمعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی و همکاران (چاپ دوم)، تهران، 1377.
# عواد، کورکیس، «کتاب‌شناسی ابن عساکر»، ترجمه اسماعیل باغستانی، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: کتاب ماه دین، شماره 89-90، اسفند 1383 و فروردین 1384 (18 صفحه، از 56 تا 73)، به آدرس:
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/34296
# قایدان، اصغر، «مکتب تاریخ‌نگاری شام»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: کیهان فرهنگی، شماره 124، آذر و دی 1374 (4 صفحه، از 24 تا 27)، به آدرس:
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/16048




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش