شفاء السقام في زيارة خير الأنام صلیاللهعلیهوآله: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها == [[' به '== وابستهها == {{وابستهها}} [[') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن تيميه' به 'ابن تيميه ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
" شفاء السقام فى زيارت خير الأنام"، تاليف تقىالدين سبكى، على بن عبدالكافى بن على ابوالحسن الانصارى الخزرجى المصرى است. وى شافعى مذهب مىباشد و اين كتاب را در قرن هشتم هجرى در يك جلد به رشته تحرير در آورده است. موضوع كتاب رد بر ابن تيميه درباره تحريم زيارت رسول اكرم(ص) مىباشد كه با ادله عقلى و نقلى به اثبات دعوى خود پرداخته است. | " شفاء السقام فى زيارت خير الأنام"، تاليف تقىالدين سبكى، على بن عبدالكافى بن على ابوالحسن الانصارى الخزرجى المصرى است. وى شافعى مذهب مىباشد و اين كتاب را در قرن هشتم هجرى در يك جلد به رشته تحرير در آورده است. موضوع كتاب رد بر [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] درباره تحريم زيارت رسول اكرم(ص) مىباشد كه با ادله عقلى و نقلى به اثبات دعوى خود پرداخته است. | ||
ابواب مهمى كه در اين كتاب به آن اشاره شده است، توسل، زندگى انبيا، شفاعت و ديگر مسائل مىباشد. | ابواب مهمى كه در اين كتاب به آن اشاره شده است، توسل، زندگى انبيا، شفاعت و ديگر مسائل مىباشد. | ||
ابن عبدالهادى صاحب كتاب صارم المنكى، بر كتاب شفاء السقام، رديهاى نوشته است، مبنى بر اين كه نسبت دادن امام سبكى به ابن تيميه در منع زيارت پيامبر(ص) صحيح نمىباشد و او اصل زيارت را منع ننموده، بلكه قائل به استحباب زيارت پيغمبر است. | ابن عبدالهادى صاحب كتاب صارم المنكى، بر كتاب شفاء السقام، رديهاى نوشته است، مبنى بر اين كه نسبت دادن امام سبكى به [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در منع زيارت پيامبر(ص) صحيح نمىباشد و او اصل زيارت را منع ننموده، بلكه قائل به استحباب زيارت پيغمبر است. | ||
== ساختار و گزارش محتوا == | == ساختار و گزارش محتوا == | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
2- مراد از زيارت را بيان مىكند، بدون اينكه محتوى لفظ "زار" باشد را آورده است. و در آن جا احاديثى را كه در آنها سلام و صلاه بر پيامبر آورده شده را ذكر نموده است. همچنين فصلى را متذكر شده، درباره علم نبى(ص) به كسانى كه بر او صلوات مىفرستند و اين كه پيامبر اين سلام آنها را از نزديك مىشنود و از دور هم ملائكه سلام را به وى مىرسانند. | 2- مراد از زيارت را بيان مىكند، بدون اينكه محتوى لفظ "زار" باشد را آورده است. و در آن جا احاديثى را كه در آنها سلام و صلاه بر پيامبر آورده شده را ذكر نموده است. همچنين فصلى را متذكر شده، درباره علم نبى(ص) به كسانى كه بر او صلوات مىفرستند و اين كه پيامبر اين سلام آنها را از نزديك مىشنود و از دور هم ملائكه سلام را به وى مىرسانند. | ||
3- احاديثى كه صريح در سفر به زيارت پيامبر چه قديم و چه حديث است، ذكر نموده است. وى در اين باب اثبات نموده كه صحابه و تابعين و افراد بعد از آنها سفرهايى به سوى آستان مقدس قبر پيامبر(ص) داشتهاند، بدون هيچ حرجى بلكه با رغبت و شوق چنين مىكردهاند. و زعم ابن تيميه بر عدم قيام صحابه و تابعين بر اين امر را، رد نموده است. | 3- احاديثى كه صريح در سفر به زيارت پيامبر چه قديم و چه حديث است، ذكر نموده است. وى در اين باب اثبات نموده كه صحابه و تابعين و افراد بعد از آنها سفرهايى به سوى آستان مقدس قبر پيامبر(ص) داشتهاند، بدون هيچ حرجى بلكه با رغبت و شوق چنين مىكردهاند. و زعم [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] بر عدم قيام صحابه و تابعين بر اين امر را، رد نموده است. | ||
4- تقرير فقها بر سفر به سوى زيارت قبر شريف پيغمبر ذكر شده و از فقهاء مذاهب چهارگانه اين حكم را نقل نموده است، همچنين آنچه را كه علماء در كتاب مناسك حج از استحباب اين زيارت و آنچه حكايت از اجماع آنان شده، ذكر نموده است. به علاوه در اين باب حديث عتبى و حكايت مالك با منصور عباسى بر طبق آنچه كه مشهور و مذكور است و در تاليفات علماء ذكرگرديده است، سپس اقوال مانعين ذكر كردهاند و بر آن استناد نمودهاند از: اكراه داشتن مالك در استفاده لفظ "زيارة القبر و زيارة النبى" و نسبت منع به اهل بيت و همچنين حديث " لاتجعلوا قبرى عيدا..." و سپس ردى بر آنها آورده ذكر كرده است. | 4- تقرير فقها بر سفر به سوى زيارت قبر شريف پيغمبر ذكر شده و از فقهاء مذاهب چهارگانه اين حكم را نقل نموده است، همچنين آنچه را كه علماء در كتاب مناسك حج از استحباب اين زيارت و آنچه حكايت از اجماع آنان شده، ذكر نموده است. به علاوه در اين باب حديث عتبى و حكايت مالك با منصور عباسى بر طبق آنچه كه مشهور و مذكور است و در تاليفات علماء ذكرگرديده است، سپس اقوال مانعين ذكر كردهاند و بر آن استناد نمودهاند از: اكراه داشتن مالك در استفاده لفظ "زيارة القبر و زيارة النبى" و نسبت منع به اهل بيت و همچنين حديث " لاتجعلوا قبرى عيدا..." و سپس ردى بر آنها آورده ذكر كرده است. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
7- مربوط به شبهاتى است كه دشمنان در زمينه زيارت قبور وارد نمودهاند؛ مولف به دفع اين شبهات در دو فصل اقدام نموده است. | 7- مربوط به شبهاتى است كه دشمنان در زمينه زيارت قبور وارد نمودهاند؛ مولف به دفع اين شبهات در دو فصل اقدام نموده است. | ||
أ- در ذكر كردن شبهات و جواب از آن، لذا استدلال به حديث "لا تشد الرحال" نموده و به ذكر الفاظ و مصادر آن پرداخته، سپس دلالت و معناى حديث را بيان نموده است و به ذكر فتاواى مختلفهاى كه منسوب به علماء بغداد كه تاييد كردند فتواى ابن تيميه را، پرداخته است و سپس مولف نص فتواى ابن تيميه را كه تصريح به منع اصل زيارت قبر نبوى شريف ولو به غير شد رحل و سفر دارد، ذكر نموده است. | أ- در ذكر كردن شبهات و جواب از آن، لذا استدلال به حديث "لا تشد الرحال" نموده و به ذكر الفاظ و مصادر آن پرداخته، سپس دلالت و معناى حديث را بيان نموده است و به ذكر فتاواى مختلفهاى كه منسوب به علماء بغداد كه تاييد كردند فتواى [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] را، پرداخته است و سپس مولف نص فتواى [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] را كه تصريح به منع اصل زيارت قبر نبوى شريف ولو به غير شد رحل و سفر دارد، ذكر نموده است. | ||
شبهه دوم عدم مشروعيت اصل زيارت و اين كه اين امر از بدعت مىباشد تا آنجا كه قول ابن تيميه را در عدم فعل صحابه و تابعين، مىآورد و سپس به ورود تشريع بر زيارت قبر نبى(ص) با نص صحيح و عدم وجود دليل نزد ابن تيميه بر نفى فعل صحابه و تابعين اشاره مىكند. | شبهه دوم عدم مشروعيت اصل زيارت و اين كه اين امر از بدعت مىباشد تا آنجا كه قول [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] را در عدم فعل صحابه و تابعين، مىآورد و سپس به ورود تشريع بر زيارت قبر نبى(ص) با نص صحيح و عدم وجود دليل نزد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] بر نفى فعل صحابه و تابعين اشاره مىكند. | ||
شبهه سوم درباره رابطه بين زيارت با شرك مىباشد، لذا مولف به بحث مفصلى درباره اين تخيل پرداخته و بيان داشته است كه زيارت ربطى به شرك ندارد، بلكه جز تبرك و تعظيم چيز ديگرى قصد نمىشود و شرك جز به عباده و اتخاذ شريك و بت حاصل نمىشود و در حالى كه چيزى از اين قبيل در زيارت قبر نبوى متصور نمىباشد. | شبهه سوم درباره رابطه بين زيارت با شرك مىباشد، لذا مولف به بحث مفصلى درباره اين تخيل پرداخته و بيان داشته است كه زيارت ربطى به شرك ندارد، بلكه جز تبرك و تعظيم چيز ديگرى قصد نمىشود و شرك جز به عباده و اتخاذ شريك و بت حاصل نمىشود و در حالى كه چيزى از اين قبيل در زيارت قبر نبوى متصور نمىباشد. | ||
ب- ذكر كلمات ابن تيميه است، لذا نص فتاوايى را كه ابن تيميه نوشته است را نقل كرده و به قضات مذاهب چهارگانه مصر ارسال نموده و آن او را مورد محاكمه قرار دادند و احكامشان را عليه ابن تيميه نوشتند. | ب- ذكر كلمات [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] است، لذا نص فتاوايى را كه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نوشته است را نقل كرده و به قضات مذاهب چهارگانه مصر ارسال نموده و آن او را مورد محاكمه قرار دادند و احكامشان را عليه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نوشتند. | ||
8- بحثى از توسل و استغاثه و تشفع به نبى اكرم(ص) نموده است؛ وى در اين باب جواز توسل به نبى(ص) را بر سه نوع دانسته است: | 8- بحثى از توسل و استغاثه و تشفع به نبى اكرم(ص) نموده است؛ وى در اين باب جواز توسل به نبى(ص) را بر سه نوع دانسته است: |
نسخهٔ ۲۶ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۲۸
نام کتاب | شفاء السقام في زیارة خیر الأنام صلی الله علیه و آله |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | سبکی، علی بن عبد الکافی (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 262/6 /س2ش7 |
موضوع | زیارت
شفاعت محمد (ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. - آرامگاه - احادیث |
ناشر | [بی نا] |
مکان نشر | [بی جا] - [بی جا] |
سال نشر | 1419 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE3718AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
" شفاء السقام فى زيارت خير الأنام"، تاليف تقىالدين سبكى، على بن عبدالكافى بن على ابوالحسن الانصارى الخزرجى المصرى است. وى شافعى مذهب مىباشد و اين كتاب را در قرن هشتم هجرى در يك جلد به رشته تحرير در آورده است. موضوع كتاب رد بر ابن تيميه درباره تحريم زيارت رسول اكرم(ص) مىباشد كه با ادله عقلى و نقلى به اثبات دعوى خود پرداخته است.
ابواب مهمى كه در اين كتاب به آن اشاره شده است، توسل، زندگى انبيا، شفاعت و ديگر مسائل مىباشد.
ابن عبدالهادى صاحب كتاب صارم المنكى، بر كتاب شفاء السقام، رديهاى نوشته است، مبنى بر اين كه نسبت دادن امام سبكى به ابن تيميه در منع زيارت پيامبر(ص) صحيح نمىباشد و او اصل زيارت را منع ننموده، بلكه قائل به استحباب زيارت پيغمبر است.
ساختار و گزارش محتوا
اين كتاب ابتدا با مولف شناسى درباره مولف و ذكر اساتيد و شاگردان و تاليفات مهم وى شروع شده و آن چه را كه محقق در اين كتاب به عمل رسانده، متذكر شده است كه در حدود 59 صفحه مىشود. در ادامه شاهد ابواب مختلف كتاب كه ده باب مىشود، مىباشيم:
1- محتوى احاديث وارده در زيارت مىباشد كه بر پانزده حديث عنوان اشاره شده و تمام اين احاديث مربوط به زيارت نبى(ص) بعد از وفات بالعموم يا بالاطلاق مىباشد. در هر حديثى از مصادر و سند و ضبط نص حديث و توثيق رجال آن بحث شده است.
2- مراد از زيارت را بيان مىكند، بدون اينكه محتوى لفظ "زار" باشد را آورده است. و در آن جا احاديثى را كه در آنها سلام و صلاه بر پيامبر آورده شده را ذكر نموده است. همچنين فصلى را متذكر شده، درباره علم نبى(ص) به كسانى كه بر او صلوات مىفرستند و اين كه پيامبر اين سلام آنها را از نزديك مىشنود و از دور هم ملائكه سلام را به وى مىرسانند.
3- احاديثى كه صريح در سفر به زيارت پيامبر چه قديم و چه حديث است، ذكر نموده است. وى در اين باب اثبات نموده كه صحابه و تابعين و افراد بعد از آنها سفرهايى به سوى آستان مقدس قبر پيامبر(ص) داشتهاند، بدون هيچ حرجى بلكه با رغبت و شوق چنين مىكردهاند. و زعم ابن تيميه بر عدم قيام صحابه و تابعين بر اين امر را، رد نموده است.
4- تقرير فقها بر سفر به سوى زيارت قبر شريف پيغمبر ذكر شده و از فقهاء مذاهب چهارگانه اين حكم را نقل نموده است، همچنين آنچه را كه علماء در كتاب مناسك حج از استحباب اين زيارت و آنچه حكايت از اجماع آنان شده، ذكر نموده است. به علاوه در اين باب حديث عتبى و حكايت مالك با منصور عباسى بر طبق آنچه كه مشهور و مذكور است و در تاليفات علماء ذكرگرديده است، سپس اقوال مانعين ذكر كردهاند و بر آن استناد نمودهاند از: اكراه داشتن مالك در استفاده لفظ "زيارة القبر و زيارة النبى" و نسبت منع به اهل بيت و همچنين حديث " لاتجعلوا قبرى عيدا..." و سپس ردى بر آنها آورده ذكر كرده است.
5- قربت داشتن زيارت قبر پيامبر(ص) را آورده و بر اين مطلب به كتاب و سنه و اجماع و قياس استدلال نموده است. سپس جهت قربت در زيارت نبى را ذكر كرده و ترغيب شرع بر آن را يادآور شده است.
6- قربت داشتن در سفر به زيارت پيامبر را از وجوهى چون كتاب و سنة و اجماع ذكر كرده و چنين نقل كرده كه وسيله قربت سبب تقرب مىشود، وى همچنين در اين قسمت بحث مفصلى از قواعد شرع را كه معتبر بر طبق مقاصد مىباشند را آورده و با ابواب كثيرهاى از فقه، آن را استدلال نموده است.
7- مربوط به شبهاتى است كه دشمنان در زمينه زيارت قبور وارد نمودهاند؛ مولف به دفع اين شبهات در دو فصل اقدام نموده است.
أ- در ذكر كردن شبهات و جواب از آن، لذا استدلال به حديث "لا تشد الرحال" نموده و به ذكر الفاظ و مصادر آن پرداخته، سپس دلالت و معناى حديث را بيان نموده است و به ذكر فتاواى مختلفهاى كه منسوب به علماء بغداد كه تاييد كردند فتواى ابن تيميه را، پرداخته است و سپس مولف نص فتواى ابن تيميه را كه تصريح به منع اصل زيارت قبر نبوى شريف ولو به غير شد رحل و سفر دارد، ذكر نموده است.
شبهه دوم عدم مشروعيت اصل زيارت و اين كه اين امر از بدعت مىباشد تا آنجا كه قول ابن تيميه را در عدم فعل صحابه و تابعين، مىآورد و سپس به ورود تشريع بر زيارت قبر نبى(ص) با نص صحيح و عدم وجود دليل نزد ابن تيميه بر نفى فعل صحابه و تابعين اشاره مىكند.
شبهه سوم درباره رابطه بين زيارت با شرك مىباشد، لذا مولف به بحث مفصلى درباره اين تخيل پرداخته و بيان داشته است كه زيارت ربطى به شرك ندارد، بلكه جز تبرك و تعظيم چيز ديگرى قصد نمىشود و شرك جز به عباده و اتخاذ شريك و بت حاصل نمىشود و در حالى كه چيزى از اين قبيل در زيارت قبر نبوى متصور نمىباشد.
ب- ذكر كلمات ابن تيميه است، لذا نص فتاوايى را كه ابن تيميه نوشته است را نقل كرده و به قضات مذاهب چهارگانه مصر ارسال نموده و آن او را مورد محاكمه قرار دادند و احكامشان را عليه ابن تيميه نوشتند.
8- بحثى از توسل و استغاثه و تشفع به نبى اكرم(ص) نموده است؛ وى در اين باب جواز توسل به نبى(ص) را بر سه نوع دانسته است:
أ- قبل از خلقت نبى(ص)، مثل توسل حضرت آدم و عيسى(ع).
ب- توسل به نبى(ص) بعد از خلقتش، كه حديث أعمى در توسلش به پيامبر را ذكر نموده است.
ت- توسل به نبى(ص) بعد از موتش همان طور كه در حديث عثمان بن حنيف آمده است. سپس حديث استسقاء به معنى طلب دعا از نبى را آورده است.
9- به زندگى انبياء بعد از موت و در قبورشان طى پنج فصل اشاره نموده:
أ- مربوط به آنچه كه در باره حياه انبياء وارد شده است، مىباشد.
ب- در حياه شهداست.
ت- درباره "سماع اموات مر سلام احيا" و كلام آنان و ادراك و حياتشان و عود روح به جسد در قبر مىباشد.
ث- فرق بين شهدا و غير آنان در همين مساله است.
ج- درباره كيفيت حصول سماع براى ميت است.
10- آخرين باب اين كتاب درباره شفاعت است. مولف وجه ذكر اين باب را قول نبى اسلام(ص) مىشمرد كه در اول حديثى كه در اين كتاب ذكر شد "من زار قبرى وجبت له شفاعتى" آمده است.
ايشان كلام مفصلى را در اين زمينه مطرح نمودهاند، و مصادر و و احاديث آن را ذكر كردهاند، سپس شرح حديث طويل در پناه بردن مردم به انبيا و توسل آنان به نبى اكرم در روز قيامت، همچنين بحثى از عصمت انبيا و ترتيب شفاعات و مقام محمود، طى فصولى نمودهاند.
خاتمه كتاب را به جمعآورى نصوصى كه محتوى الفاظ ماثوره به صلاه بر نبى(ص) پرداخته است كه شامل 65 نص مىباشد.
پايان كتاب شامل دو فهرست از مصادر و محتويات كتاب مىباشد.
نسخه شناسى
چاپ اول كتاب توسط انتشارات اميريه الكبرى در مصر به سال 1318ق انجام گرفته است و چاپ دوم آن در تركيه و چاپ سوم توسط انتشارات دائره المعارف العثمانيه در حيدر آباد هند انجام گرفته و چاپ چهارم كه كتاب حاضر است در سال 1419ق به انجام رسيده است.
منابع
متن و مقدمه كتاب.