۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سید احمد خوانساری' به 'سید احمد خوانساری') |
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Hehghaghi@noornet.net انجام داده بود وا...) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class='wikiInfo'> | <div class='wikiInfo'> | ||
[[پرونده:NUR00073.jpg|بندانگشتی|موسوی خوانساری، احمد ]] | [[پرونده:NUR00073.jpg|بندانگشتی|موسوی خوانساری، احمد ]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
از سادات عظام و فقهاى كرام است كه با سى تبار نسب به حضرت موسى بن جعفر عليه السلام مىرسد. او يكى از پرچمداران فقه و فقاهت و يكى از مراجع عظام و عاليقدر و فقهاى نامدار شيعه در قرن چهاردهم هجرى مىباشد. | |||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==تحصيلات:== | ==تحصيلات:== | ||
او تحت عنايت پدر و مادر دلسوز رشد و نما كرد و علوم مقدماتى را در زادگاه خود از محضر علماى آن سامان، به ويژه مرحوم | او تحت عنايت پدر و مادر دلسوز رشد و نما كرد و علوم مقدماتى را در زادگاه خود از محضر علماى آن سامان، به ويژه مرحوم آية الله حاج سيد محمد حسن (متوفى1337 ه.ق) و دامادشان، مرحوم آية الله حاج سيد على اكبر خوانسارى فرا گرفت. سپس جهت تكميل معلومات به حوزه اصفهان مهاجرت نمود و از محضر آيات عظام: مرحوم حاج مير محمد صادق مدرس، آخوند ملا عبد الكريم جزى و ميرزا محمد على تويسركانى فرا گرفت. آنگاه محض رفع عطش دانشجويى خويش، جهت تكميل معلومات به دار العلم نجف اشرف عزيمت نمود و در آن حوزه هزار ساله، دو سال در درس آية الله آخوند خراسانى و چندين سال هم در درس مرحوم صاحب العروة و مرحوم آية الله آقا ضياء الدين عراقى و اساتيد ديگر فقه و اصول شركت جست تا به مدارج عاليه علمى در بخش فقه، اصول، فلسفه و رياضيات نائل آمد. سپس در سال 1335 ه.ق با دست پر به ايران بازگشت و در اراك اقامت گزيد و از محضر پر فيض آية الله العظمى حاج شيخ عبد الكريم حائرى در اراك استفاده شايانى برد. | ||
پس از آنكه | پس از آنكه آية الله حائرى در سال 1340 ه.ق بنا به دعوت حوزه علميه قم، درآن شهر اقامت گزيد، مردم اراك از محضر ايشان درخواست نمودند كه مرحومخوانسارى به جاى ايشان اقامه جماعت و رفع مراجعات مردم را بنمايد. مرحوم حائرى با اين امر موافقت كردند. پس از مدتى اقامت در اراك در يكى از جلسات از آية الله مؤسس شنيده شد كه فرموده بودند كه ما مىخواستيم آقاى سيد احمد خوانسارى، اعلم علماى شيعه باشد، و لكن ايشان قناعت كردند كه اعلم علماى اراك باشند. محض شنيدن اين سخن كه حاكى از رضايت ضمنى آية الله مؤسس در مورد حضور ايشان در قم بود، به قم مهاجرت و در اين شهر اقامت مىگزينند. پس از دو ماه از ورود ايشان، آية الله حائرى محل اقامت نماز جماعت خود را در مدرسه فيضيه به ايشان تفويض، و در اولين جلسه جماعت، خود شخصا شركت نموده و نماز خود را به ايشان اقتدا مىكنند. به اين ترتيب عدالت و شايستگى معنوى ايشان را تاييد مىفرمايند. | ||
مرحوم خوانسارى در مدت اقامت خود در قم، از احترام و تجليل خاص مدرسين و فضلا برخوردار بودهاند. در درس خارج ايشان جمعى از بزرگان و معاريف حوزه شركت مىجستند و افرادى مانند امام موسى صدر از شاگردان فقه و فلسفه ايشان به شمار مىآيند. | مرحوم خوانسارى در مدت اقامت خود در قم، از احترام و تجليل خاص مدرسين و فضلا برخوردار بودهاند. در درس خارج ايشان جمعى از بزرگان و معاريف حوزه شركت مىجستند و افرادى مانند امام موسى صدر از شاگردان فقه و فلسفه ايشان به شمار مىآيند. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
==اقامت در تهران:== | ==اقامت در تهران:== | ||
پس از درگذشت | پس از درگذشت آية الله حاج آقا يحيى سجادى، امام جماعت مسجد سيد عزيز الله در محرم 1370 ه.ق، جمعى از اهالى تهران از مرجع بزرگ آية الله العظمى بروجردى تقاضا مىكنند كه شخصيت بزرگى را به تهران اعزام نمايند تا در مسجد حاج سيد عزيز الله اقامه جماعت نموده و به امور دينى مردم و حل و فصل مسائل مباشرت نمايد. | ||
مرحوم | مرحوم آية الله بروجردى شخص با كفايت آية الله خوانسارى را كه از نظر زهد، تقوا و مبارزه با هواى نفس مشهور عام و خاص بودند، به تهران اعزام و تا آخر عمر در مسجد حاج سيد عزيز الله تهران به اقامه نماز جماعت و تدريس خارج فقه و اصول مشغول، و عمر پر بركت خود را در خدمت به اسلام و حوزههاى علمى سپرى نمودند. | ||
هر روز نزديكىهاى ظهر، سيد با وقارى به همراه يك نفر و بدون كوچكترين تشريفات و بيا و برو، از ميان محيط شلوغ و مردم مشغول كسب و داد و ستد عبور مىنمايد و به سوى مسجد سيد عزيز الله حركت مىكند. در حركت و رهسپارى ايشان، كوهى از وقار و متانت نمايان بود كه روح و روحانيت و صفا و معنويت را به تماشاگران مىبخشيد، و معنويت اسلام را به بازاريان و مردم غرق در ماديات عرضه مىكرد. با مشاهده ايشان، بازاريان كركرهها را پائين كشيده، به سوىنماز جماعت مىشتافتند. همين مرجع بزرگوار گاهى در راهبندانهاى بازار، همانند مردمعادى متوقف و بدون كوچكترين امتياز و تشخص، با يك حالت عادى و خاكى عبور و مرور مىنمودند. | هر روز نزديكىهاى ظهر، سيد با وقارى به همراه يك نفر و بدون كوچكترين تشريفات و بيا و برو، از ميان محيط شلوغ و مردم مشغول كسب و داد و ستد عبور مىنمايد و به سوى مسجد سيد عزيز الله حركت مىكند. در حركت و رهسپارى ايشان، كوهى از وقار و متانت نمايان بود كه روح و روحانيت و صفا و معنويت را به تماشاگران مىبخشيد، و معنويت اسلام را به بازاريان و مردم غرق در ماديات عرضه مىكرد. با مشاهده ايشان، بازاريان كركرهها را پائين كشيده، به سوىنماز جماعت مىشتافتند. همين مرجع بزرگوار گاهى در راهبندانهاى بازار، همانند مردمعادى متوقف و بدون كوچكترين امتياز و تشخص، با يك حالت عادى و خاكى عبور و مرور مىنمودند. | ||
بعدها فهميده شد كه چه گنجينهاى بوده است، به حدى كه حضرت امام(ره) پس از فوت | بعدها فهميده شد كه چه گنجينهاى بوده است، به حدى كه حضرت امام(ره) پس از فوت آية الله بروجردى، پيشنهاد داشتهاند كه آية الله خوانسارى به قم بازگردند و همه پشت سر او بايستند و مرجعيت نيرومند و پايدار شيعه را استحكامبخشند، و از تعدد رسالهها كه همان تشعب و پراكنده ساختن قدرت شيعه است، جلوگيرى به عمل بياورند. از اين پيشنهاد معلوم مىگردد كه آن مرحوم،شايستگى و لياقت چنين مديريت والايى را داشته است كه كانديداى چنين رتبت و منزلت باشند. | ||
==مرجعيت عمومى:== | ==مرجعيت عمومى:== | ||
پس از درگذشت | پس از درگذشت آية الله العظمى بروجردى، جمع كثيرى از مردم ايران و برخى از كشورهاى مجاور، به ايشان رجوع و از رساله ايشان استفاده كردند، و در اواخر، مرجعيت ايشان عظيمتر و فراگيرتر گرديد، به حدى كه اداره مالى حوزههاى علمى ايران و ساير بلاد، بيشتر بر دوش مبارك ايشان قرار داشت، و آنچنان از نظر امكانات مالى نيرومند و پرتوان بود كه شهريهاش چندين ماه پس از رحلت نيز استمرار داشت. | ||
==فعاليتهاى سياسى:== | ==فعاليتهاى سياسى:== | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
ايشان به مناسبت تبعيد حضرت امام به تركيه و توقيف برخى ديگر از بزرگان، اعلاميه زير را صادر نمودند: | ايشان به مناسبت تبعيد حضرت امام به تركيه و توقيف برخى ديگر از بزرگان، اعلاميه زير را صادر نمودند: | ||
«بسم الله الرحمن الرحيم. الحمد لله رب العالمين و الصلاة و السلام على خير خلقه محمد و آله الطاهرين و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم. | |||
الحمد لله رب العالمين و الصلاة و السلام على خير خلقه محمد و آله الطاهرين و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم. | |||
حوادث اسفآور يكى دو روز اخير كه منجر به قتل و جرح يك عده مردم بىگناه و توقيف حضرت | حوادث اسفآور يكى دو روز اخير كه منجر به قتل و جرح يك عده مردم بىگناه و توقيف حضرت آية الله خمينى و آية الله قمى و ديگر آقايان عظام شده است، موجب كمال تاثر و تاسف حقير گرديد.با كمال تعجب مشاهده مىشود مسئولين امنيت كشور با نهايت گستاخى حضرات آقايان مراجع عظام و علماى اعلام دامت بركاتهم را موافق امورى كه مبانى آنها با شرع مطهر محرز و مكرر تذكر داده شده است، جلوه مىدهند. | ||
حقير در اين موقع حساس، لازم مىدانم اولياء امور را متذكر سازم انجام اينگونه اعمال ضد انسانى نسبت به حضرات علماى اعلام، و قتل و جرح مردم بىپناه، نه تنها موجب رفع غائله نخواهد بود، بلكه جز تشديد امور و ايجاد تفرقه و وخامت اوضاع، اثر ديگرى نخواهد داشت. موجب كمال تاسف است كه بايد حريم مقدس اسلام و روحانيت از طرف اولياى امور اين چنين مورد تجاوز قرار گيرد. انا لله و انا اليه راجعون. از خداوند متعال عز اسمه مسالت دارم كه اسلام و مسلمين را در كنف عنايات خود از همه حوادث، مصون و محروس بدارد و ما توفيقى الا بالله، عليه توكلت و اليه انيب. | حقير در اين موقع حساس، لازم مىدانم اولياء امور را متذكر سازم انجام اينگونه اعمال ضد انسانى نسبت به حضرات علماى اعلام، و قتل و جرح مردم بىپناه، نه تنها موجب رفع غائله نخواهد بود، بلكه جز تشديد امور و ايجاد تفرقه و وخامت اوضاع، اثر ديگرى نخواهد داشت. موجب كمال تاسف است كه بايد حريم مقدس اسلام و روحانيت از طرف اولياى امور اين چنين مورد تجاوز قرار گيرد. انا لله و انا اليه راجعون. از خداوند متعال عز اسمه مسالت دارم كه اسلام و مسلمين را در كنف عنايات خود از همه حوادث، مصون و محروس بدارد و ما توفيقى الا بالله، عليه توكلت و اليه انيب. | ||
الاحقر احمد الموسوى الخوانسارى، 13 محرم1383 ه. | الاحقر احمد الموسوى الخوانسارى، 13 محرم1383 ه.ق» | ||
ايشان علاوه بر اعلاميه فوق، اعلاميهها و تذكرات فراوانى در مواقع حساس صادر نمودهاند و پس از پيروزى انقلاب نيز تذكرات و خير انديشيهايى نسبت به اولياى امور جمهورى اسلامى داشتهاند، و اين امور همه نشانگر آن مىباشد كه ايشان در تمامموارد، از مولى و پيشوا و حجت الله في الارضين الهام مىگرفتند و كوچكترين پيروى از هواى نفس و انانيت و خوشآيند مردم نداشتهاند. | |||
ايشان علاوه بر اعلاميه فوق، اعلاميهها و تذكرات فراوانى در مواقع حساس صادر نمودهاند و پس از پيروزى انقلاب نيز تذكرات و خير انديشيهايى نسبت به اولياى امور جمهورى اسلامى داشتهاند، و اين امور همه نشانگر آن مىباشد كه ايشان در تمامموارد، از مولى و پيشوا و حجت الله في الارضين الهام مىگرفتند و كوچكترين پيروى از هواى نفس و انانيت و خوشآيند مردم نداشتهاند. | |||
==تأليفات== | ==تأليفات== | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۰۱: | ||
- رسالهاى به نام احكام العبادات، كه شامل ابواب عبادات تا خمس است. | - رسالهاى به نام احكام العبادات، كه شامل ابواب عبادات تا خمس است. | ||
- حاشيه بر وسيلة النجاة | - حاشيه بر وسيلة النجاة آية الله سيد ابو الحسن اصفهانى | ||
==وفات == | ==وفات == | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۱۴: | ||
امام امت در اعلاميه تسليت فرمودند: | امام امت در اعلاميه تسليت فرمودند: | ||
«بسم الله الرحمن الرحيم. انا لله و انا اليه راجعون. خبر رحلت مرحوم مغفور | «بسم الله الرحمن الرحيم. انا لله و انا اليه راجعون. خبر رحلت مرحوم مغفور آية الله خوانسارى رحمة الله عليه موجب تاسف و تاثر گرديد. اين عالم جليل و بزرگوار و مرجع معظم كه پيوسته در حوزههاى علميه و مجامع متدينه مقام رفيع و بلندى داشت و عمر شريف خود را در راه تدريس، و تربيت و علم و عمل به پايان رساند، حق بزرگى بر حوزهها دارد، چه اينكه با رفتار و اعمال خود و تقوا و سيره خويش، پيوسته در نفوس مستعده، مؤثر و موجب تربيت بود. | ||
از خداوند تعالى براى ايشان رحمت و مغفرت، و براى علماى اعلام و حوزههاى علميه صبر و اجر خواستارم. و السلام على عباد الله الصالحين. | از خداوند تعالى براى ايشان رحمت و مغفرت، و براى علماى اعلام و حوزههاى علميه صبر و اجر خواستارم. و السلام على عباد الله الصالحين. | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۲۰: | ||
روح الله الموسوى الخمينى. 29 ديماه1363 ه.ش» | روح الله الموسوى الخمينى. 29 ديماه1363 ه.ش» | ||
پيام | پيام آية الله العظمى گلپايگانى: | ||
آية الله العظمى گلپايگانى كه علاقه فراوان و ارتباط عميقى بين آن دو بزرگوار حاكم بود، در تلگراف تسليت چنين مىنويسد: | |||
«بسم الله الرحمن الرحيم. ثلمة لا تسد و كسر لا يجبر. با كمال تاسف رحلت مرجع عاليقدر، بقية السلف و اسوه فضايل و تقوا و فقيه اهل بيتعليهم السلام حضرت | «بسم الله الرحمن الرحيم. ثلمة لا تسد و كسر لا يجبر. با كمال تاسف رحلت مرجع عاليقدر، بقية السلف و اسوه فضايل و تقوا و فقيه اهل بيتعليهم السلام حضرت آية الله آقاى حاج سيد احمد خوانسارى (قدس سره) را به آستان اقدس بقية الله (ارواح العالمين له الفداء) و به محاضر علماى اعلام و حوزههاى علميه و به عموم ملت مسلمان و شيعيان جهان تسليت عرض مىكنم. | ||
آن فقيد روحانيت در علم و عمل و مخالفت هوى و اطاعت مولى و ترك اقبال به دنيا و انقطاع الى الله و جامعيت علمى و تدريس و تاليف و عبادت و تواضع در بيش از نيم قرن مشار اليه بالبنان و مسلم بين اقران بود. ضايعه رحلت ايشان را نمىتوان با توصيفات بيان كرد، و بيش از حد تصور با فقدان ايشان در حصن و حصين رخنه افتاد. | آن فقيد روحانيت در علم و عمل و مخالفت هوى و اطاعت مولى و ترك اقبال به دنيا و انقطاع الى الله و جامعيت علمى و تدريس و تاليف و عبادت و تواضع در بيش از نيم قرن مشار اليه بالبنان و مسلم بين اقران بود. ضايعه رحلت ايشان را نمىتوان با توصيفات بيان كرد، و بيش از حد تصور با فقدان ايشان در حصن و حصين رخنه افتاد. | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۴۰: | ||
اين سخن نشانگر آن معنى است كه خود عمل منهاى سخن و نطق، سازنده است و كار ساز. آن فقيه بزرگوار چندان اهل سخن و بيان و نطق و گفتار نبود، اما عمل و تقواى بوذرى و زهد و پارسايى بحر العلومى، و قداست و نزاهت مقدس اردبيلى را در عصر ماديات و در مرز تزاحم اميال و شهوات نفسانى، يعنى قلب بازار تهران را داشت، به حدى كه با سيره عملى خويش مردم را به معنويت اسلام و حقانيت روحانيت و تقوى جلب مىنمود، نه با بيان و گفتار. | اين سخن نشانگر آن معنى است كه خود عمل منهاى سخن و نطق، سازنده است و كار ساز. آن فقيه بزرگوار چندان اهل سخن و بيان و نطق و گفتار نبود، اما عمل و تقواى بوذرى و زهد و پارسايى بحر العلومى، و قداست و نزاهت مقدس اردبيلى را در عصر ماديات و در مرز تزاحم اميال و شهوات نفسانى، يعنى قلب بازار تهران را داشت، به حدى كه با سيره عملى خويش مردم را به معنويت اسلام و حقانيت روحانيت و تقوى جلب مىنمود، نه با بيان و گفتار. | ||
در اعلاميه | در اعلاميه آية الله العظمى گلپايگانى نيز آثار سوز و حزن و تأثر موج مى زند. جايى كه در آغاز اعلاميه مىنويسد: «شكاف غير قابل انسداد و شكست غير قابل جبران به حريم دين و مرز روحانيت اسلام وارد آمده است كه هرگز قابل جبران نيست.» و آنگاه از وى به عنوان يادگار سلف و ذخيره گذشتگان و الگوى فضايل مخالف هوى و هوس و مطيع امر مولى و تارك دنيا و منقطع الى الله و جامع بين علم و عمل ياد مىكند، نشانهها و اماراتى كه امامعليه السلام در مرجع تقليد تعيين فرمودهاند، و نكته مهمتر آنجا است كه مىفرمايند: «ايشان بيش از نيم قرن با اين اوصاف و صفات،بين اقران و امثال مشار اليه بالبنان و مسلم بين اقران و نظاير بوده است.» طبيعى است رخنهاى كه با چنين ضايعهاى به اركان دژ اسلام رخ دهد، به اين زوديها قابل جبران نخواهد بود. | ||
==منابع== | ==منابع== |
ویرایش