حجاب اجباری آری یا نه؟: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
بخش اول به تحلیل حد واجب حجاب شرعی و تفسیر عبارت «إِلَّا مَا ظَهَرَ» (جز آنچه آشکار است) در آیه ۳۱ سوره نور(31:25) اختصاص دارد. ابهام در مفهوم «زینت» و «ما ظهر» محور اصلی این بحث است و نویسنده احتمالات مختلف درباره زینتهای مصنوعی و طبیعی، و همچنین بخشهای نمایان بدن (مانند صورت و دستها) را بررسی میکند. در ادامه، با استناد به قراین درونمتنی (آیات مرتبط) و برونمتنی (فضای نزول)، شواهد تفسیرکننده آیه نور مورد بررسی قرار میگیرند؛ از جمله وجوب پوشاندن شرمگاه و استفاده از خمار (روسری/سرپوش) برای پوشاندن سروگردن و سینه. | بخش اول به تحلیل حد واجب حجاب شرعی و تفسیر عبارت «إِلَّا مَا ظَهَرَ» (جز آنچه آشکار است) در آیه ۳۱ سوره نور(31:25) اختصاص دارد. ابهام در مفهوم «زینت» و «ما ظهر» محور اصلی این بحث است و نویسنده احتمالات مختلف درباره زینتهای مصنوعی و طبیعی، و همچنین بخشهای نمایان بدن (مانند صورت و دستها) را بررسی میکند. در ادامه، با استناد به قراین درونمتنی (آیات مرتبط) و برونمتنی (فضای نزول)، شواهد تفسیرکننده آیه نور مورد بررسی قرار میگیرند؛ از جمله وجوب پوشاندن شرمگاه و استفاده از خمار (روسری/سرپوش) برای پوشاندن سروگردن و سینه. | ||
آیه ۵۹ سوره احزاب(59:33) نیز که فرمان «جلابیب» (چادر یا پوشش بزرگ) را برای تمایز زنان مؤمن از کنیزان و حفاظت از عفّت میدهد، تحلیل میشود. | آیه ۵۹ سوره احزاب(59:33) نیز که فرمان «جلابیب» (چادر یا پوشش بزرگ) را برای تمایز زنان مؤمن از کنیزان و حفاظت از عفّت میدهد، تحلیل میشود. | ||
همچنین، نهی از تبرّج جاهلی (خودنمایی) در آیه ۳۳ سوره احزاب(59:33) و رفتار مورد توصیه شده در داستان دختر شعیب و حضرت موسی(ع) در سوره قصص (آیه ۲۵)(31:28) بهعنوان شواهد مرتبط مطرح میگردند. در بخش شواهد حدیثی، روایات مربوط بهاستثنای «ما ظهر» که غالباً بهصورت و دودست تفسیر شده، و همچنین روایات مخالف این تفسیر، بررسی شده است. در پایان این بخش، فلسفه پوشش بر محور کنترل غریزه جنسی و حفظ حریم عمومی جامعه تحلیل شده است و نکات تکمیلی درباره نقش عرف در کیفیت حجاب شرعی، موضوعیت چادر، و احکام رنگ و آرایش بانوان (با تأکید بر مطلوبیت پوششهای غیر تحریکآمیز و عفاف آور) ارائه گردیده است. نتیجهگیری کلی این بخش آن است که حد واجب حجاب (ما ظهر) به طور سنتی صورت و دستها را مستثنی میکند و پوشش بقیه بدن و زیورآلات (غیر از آنچه متعارف است) در برابر نامحرم واجب است<ref>متن کتاب، ص11- 102</ref>. | همچنین، نهی از تبرّج جاهلی (خودنمایی) در آیه ۳۳ سوره احزاب(59:33) و رفتار مورد توصیه شده در داستان دختر شعیب و حضرت موسی(ع) در سوره قصص (آیه ۲۵)(31:28) بهعنوان شواهد مرتبط مطرح میگردند. در بخش شواهد حدیثی، روایات مربوط بهاستثنای «ما ظهر» که غالباً بهصورت و دودست تفسیر شده، و همچنین روایات مخالف این تفسیر، بررسی شده است. | ||
در پایان این بخش، فلسفه پوشش بر محور کنترل غریزه جنسی و حفظ حریم عمومی جامعه تحلیل شده است و نکات تکمیلی درباره نقش عرف در کیفیت حجاب شرعی، موضوعیت چادر، و احکام رنگ و آرایش بانوان (با تأکید بر مطلوبیت پوششهای غیر تحریکآمیز و عفاف آور) ارائه گردیده است. نتیجهگیری کلی این بخش آن است که حد واجب حجاب (ما ظهر) به طور سنتی صورت و دستها را مستثنی میکند و پوشش بقیه بدن و زیورآلات (غیر از آنچه متعارف است) در برابر نامحرم واجب است<ref>متن کتاب، ص11- 102</ref>. | |||
بخش دوم به موضوع الزام حکومتی حجاب اختصاص دارد و با بررسی دلایل قانونی و حکومتی این الزام آغاز میشود. دلایل الزام بر محور اطلاق دلایل نهیازمنکر مورد بحث قرار میگیرد، با این استدلال که حکومت اسلامی وظیفه اجرای احکام و مقابله با منکرات (از جمله ناهنجاریهای اجتماعی که بیحجابی جزئی از آن شمرده میشود) را دارد. ازآنجاییکه بیحجابی علنی آثار مخرب اخلاقی و اجتماعی گستردهای را به دنبال دارد (مانند زمینهسازی برای فساد جنسی، تضعیف بنیان خانواده و تهدید حقوق دیگران)، مداخله دولت برای آسیبزدایی و صیانت از منافع عمومی ضروری دانسته شده است. این بخش در ادامه به پنج پرسش اساسی پاسخ میدهد. در پاسخ به پرسش اول، شواهد تاریخی مبنی بر نبود حجاب اجباری شدید در زمان پیامبر (ص) و علی (ع) تأیید میشود، اما این عدم الزام به دلیل وجودنداشتن پدیدههای ضد فرهنگی گسترده در آن دوران بوده است. همچنین، الزام حکومتی حجاب با اصل «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» سازگار تلقی میشود، زیرا این الزام ناظر به عمل اجتماعی و حفظ حدود عمومی است نه اجبار در اعتقاد قلبی. در مورد وضع قانون و مجازات، استدلال میشود که تعیین جریمه و تعزیر برای مقابله با بیحجابی که حدی شرعی برای آن در قرآن تعیین نشده است، تعدی از حدود الهی محسوب نمیشود و در حوزه اختیارات حکومتی قرار میگیرد. در نهایت، دلیل الزام زنان غیرمسلمان (اهل ذمه) به رعایت پوشش در جامعه اسلامی، حفظ نظام اجتماعی و رعایت حقوق عمومی و قوانین حاکم بر جامعه دینی بیان شده است<ref>همان: 103- 136</ref>. | بخش دوم به موضوع الزام حکومتی حجاب اختصاص دارد و با بررسی دلایل قانونی و حکومتی این الزام آغاز میشود. دلایل الزام بر محور اطلاق دلایل نهیازمنکر مورد بحث قرار میگیرد، با این استدلال که حکومت اسلامی وظیفه اجرای احکام و مقابله با منکرات (از جمله ناهنجاریهای اجتماعی که بیحجابی جزئی از آن شمرده میشود) را دارد. ازآنجاییکه بیحجابی علنی آثار مخرب اخلاقی و اجتماعی گستردهای را به دنبال دارد (مانند زمینهسازی برای فساد جنسی، تضعیف بنیان خانواده و تهدید حقوق دیگران)، مداخله دولت برای آسیبزدایی و صیانت از منافع عمومی ضروری دانسته شده است. این بخش در ادامه به پنج پرسش اساسی پاسخ میدهد. در پاسخ به پرسش اول، شواهد تاریخی مبنی بر نبود حجاب اجباری شدید در زمان پیامبر (ص) و علی (ع) تأیید میشود، اما این عدم الزام به دلیل وجودنداشتن پدیدههای ضد فرهنگی گسترده در آن دوران بوده است. همچنین، الزام حکومتی حجاب با اصل «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» سازگار تلقی میشود، زیرا این الزام ناظر به عمل اجتماعی و حفظ حدود عمومی است نه اجبار در اعتقاد قلبی. در مورد وضع قانون و مجازات، استدلال میشود که تعیین جریمه و تعزیر برای مقابله با بیحجابی که حدی شرعی برای آن در قرآن تعیین نشده است، تعدی از حدود الهی محسوب نمیشود و در حوزه اختیارات حکومتی قرار میگیرد. در نهایت، دلیل الزام زنان غیرمسلمان (اهل ذمه) به رعایت پوشش در جامعه اسلامی، حفظ نظام اجتماعی و رعایت حقوق عمومی و قوانین حاکم بر جامعه دینی بیان شده است<ref>همان: 103- 136</ref>. | ||
نسخهٔ ۲۷ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۳۶
| حجاب اجباری آری یا نه؟ | |
|---|---|
| پدیدآوران | ایروانی، جواد (نويسنده) |
| عنوانهای دیگر | تحليل قرآنی - روایی حجاب شرعی و الزام حكومتی آن |
| ناشر | دانشگاه علوم اسلامی رضوی |
| مکان نشر | ایران - مشهد مقدس |
| سال نشر | 1397ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 978-600-7044-39-1 |
| موضوع | حجاب - جنبههای قرآنی - حجاب - جنبههای مذهبی - اسلام - حجاب - جنبههای اجتماعی |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | /ح33 الف9 104 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
حجاب اجباری آری یا نه؟ تحلیل قرآنی، روایی حجاب شرعی و الزام حکومتی آن، اثر جواد ایروانی (1355ش)، کتابی است که به تحلیل مبانی قرآنی و روایی حجاب شرعی، بررسی حد واجب پوشش در شریعت اسلام و در نهایت، ارزیابی دلایل فقهی و حقوقی مربوط به الزام حکومتی رعایت حجاب میپردازد.
ساختار
کتاب در دو بخش اصلی تنظیم شده است: بخش اول به حد واجب حجاب و تفسیر عبارت «إلا ما ظهر» در آیه حجاب اختصاص دارد و بخش دوم به بررسی الزام حکومتی حجاب میپردازد.
گزارش محتوا
بخش اول به تحلیل حد واجب حجاب شرعی و تفسیر عبارت «إِلَّا مَا ظَهَرَ» (جز آنچه آشکار است) در آیه ۳۱ سوره نور(31:25) اختصاص دارد. ابهام در مفهوم «زینت» و «ما ظهر» محور اصلی این بحث است و نویسنده احتمالات مختلف درباره زینتهای مصنوعی و طبیعی، و همچنین بخشهای نمایان بدن (مانند صورت و دستها) را بررسی میکند. در ادامه، با استناد به قراین درونمتنی (آیات مرتبط) و برونمتنی (فضای نزول)، شواهد تفسیرکننده آیه نور مورد بررسی قرار میگیرند؛ از جمله وجوب پوشاندن شرمگاه و استفاده از خمار (روسری/سرپوش) برای پوشاندن سروگردن و سینه. آیه ۵۹ سوره احزاب(59:33) نیز که فرمان «جلابیب» (چادر یا پوشش بزرگ) را برای تمایز زنان مؤمن از کنیزان و حفاظت از عفّت میدهد، تحلیل میشود. همچنین، نهی از تبرّج جاهلی (خودنمایی) در آیه ۳۳ سوره احزاب(59:33) و رفتار مورد توصیه شده در داستان دختر شعیب و حضرت موسی(ع) در سوره قصص (آیه ۲۵)(31:28) بهعنوان شواهد مرتبط مطرح میگردند. در بخش شواهد حدیثی، روایات مربوط بهاستثنای «ما ظهر» که غالباً بهصورت و دودست تفسیر شده، و همچنین روایات مخالف این تفسیر، بررسی شده است. در پایان این بخش، فلسفه پوشش بر محور کنترل غریزه جنسی و حفظ حریم عمومی جامعه تحلیل شده است و نکات تکمیلی درباره نقش عرف در کیفیت حجاب شرعی، موضوعیت چادر، و احکام رنگ و آرایش بانوان (با تأکید بر مطلوبیت پوششهای غیر تحریکآمیز و عفاف آور) ارائه گردیده است. نتیجهگیری کلی این بخش آن است که حد واجب حجاب (ما ظهر) به طور سنتی صورت و دستها را مستثنی میکند و پوشش بقیه بدن و زیورآلات (غیر از آنچه متعارف است) در برابر نامحرم واجب است[۱].
بخش دوم به موضوع الزام حکومتی حجاب اختصاص دارد و با بررسی دلایل قانونی و حکومتی این الزام آغاز میشود. دلایل الزام بر محور اطلاق دلایل نهیازمنکر مورد بحث قرار میگیرد، با این استدلال که حکومت اسلامی وظیفه اجرای احکام و مقابله با منکرات (از جمله ناهنجاریهای اجتماعی که بیحجابی جزئی از آن شمرده میشود) را دارد. ازآنجاییکه بیحجابی علنی آثار مخرب اخلاقی و اجتماعی گستردهای را به دنبال دارد (مانند زمینهسازی برای فساد جنسی، تضعیف بنیان خانواده و تهدید حقوق دیگران)، مداخله دولت برای آسیبزدایی و صیانت از منافع عمومی ضروری دانسته شده است. این بخش در ادامه به پنج پرسش اساسی پاسخ میدهد. در پاسخ به پرسش اول، شواهد تاریخی مبنی بر نبود حجاب اجباری شدید در زمان پیامبر (ص) و علی (ع) تأیید میشود، اما این عدم الزام به دلیل وجودنداشتن پدیدههای ضد فرهنگی گسترده در آن دوران بوده است. همچنین، الزام حکومتی حجاب با اصل «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» سازگار تلقی میشود، زیرا این الزام ناظر به عمل اجتماعی و حفظ حدود عمومی است نه اجبار در اعتقاد قلبی. در مورد وضع قانون و مجازات، استدلال میشود که تعیین جریمه و تعزیر برای مقابله با بیحجابی که حدی شرعی برای آن در قرآن تعیین نشده است، تعدی از حدود الهی محسوب نمیشود و در حوزه اختیارات حکومتی قرار میگیرد. در نهایت، دلیل الزام زنان غیرمسلمان (اهل ذمه) به رعایت پوشش در جامعه اسلامی، حفظ نظام اجتماعی و رعایت حقوق عمومی و قوانین حاکم بر جامعه دینی بیان شده است[۲].
در بخش نتیجهگیری نهایی کتاب، تأکید میشود که حجاب شرعی در اصل یک تکلیف فردی است، اما الزام حکومتی آن در مواجهه با پدیدههای گسترده ضد فرهنگی و برای حفظ عفاف عمومی و صیانت از جامعه، باتکیهبر وظیفه «نهیازمنکر»، مشروعیت مییابد. این رویکرد نیازمند توجه به نوع و مقدار مجازاتهای قانونی و شیوههای اجرای آنها بهصورت سنجیده و منطقی است. در کل، تمرکز حکومت تنها بر نقش حداقلی و قانونی (وضع مجازات) نیست، بلکه وظیفه اصلی آن نهادسازی فرهنگی برای ترویج عفاف و حجاب در جامعه است[۳].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.