تحول معرفتی: تفاوت میان نسخه‌ها

۵ بایت حذف‌شده ،  سه‌شنبهٔ ‏۱۳:۲۰
جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۸: خط ۸:
|زبان
|زبان
| زبان = فارسی
| زبان = فارسی
| کد کنگره =DSR ۱۶۹۲/ح۵۳ ۳.ش    
| کد کنگره =DSR ۱۶۹۲/ح۵۳ ۳.ش
| موضوع =
| موضوع =
|ناشر  
|ناشر  
خط ۵۰: خط ۵۰:
بخش دوم (معرفت‌های کلان راهبردی مکتب): این بخش، رویکردهای راهبردی مبتنی بر معرفت‌های بنیادی را، به‌ویژه در حوزه سیاست‌گذاری که مهم‌ترین کار رهبری قلمداد می‌شود، تشریح می‌کند. در این بخش، بر ضرورت تعریف و ترسیم "الگوی پیشرفت ایرانی - اسلامی" تأکید شده که شامل ابعاد فکری، علمی، اقتصادی، اجتماعی و معنوی است و تنها به پیشرفت مادی محدود نمی‌شود. شاخصه‌های کلیدی پیشرفت اسلامی از جمله عزت ملی و اعتماد به نفس، عدالت، تحرک دائم و پیشرفت همراه با معنویت، به‌تفصیل بیان شده و بر رویکرد جامع به توسعه انسانی تأکید می‌گردد. الزامات طراحی این الگو، شامل تکیه بر ظرفیت‌های ایرانی و اسلامی، مشارکت فعال دولت و استقلال از الگوهای غیر بومی، مورد بررسی قرار می‌گیرد. بخش قابل توجهی نیز به "افق تمدن نوین اسلامی" اختصاص دارد که شامل تحقق جامعه و دولت اسلامی در چارچوب چشم‌انداز بیست‌ساله و برنامه‌های پنج‌ساله با شاخص‌ها و سیاست‌گذاری‌های مشخص برای دستیابی به این اهداف است<ref>ر.ک: همان، ص149-251</ref>.
بخش دوم (معرفت‌های کلان راهبردی مکتب): این بخش، رویکردهای راهبردی مبتنی بر معرفت‌های بنیادی را، به‌ویژه در حوزه سیاست‌گذاری که مهم‌ترین کار رهبری قلمداد می‌شود، تشریح می‌کند. در این بخش، بر ضرورت تعریف و ترسیم "الگوی پیشرفت ایرانی - اسلامی" تأکید شده که شامل ابعاد فکری، علمی، اقتصادی، اجتماعی و معنوی است و تنها به پیشرفت مادی محدود نمی‌شود. شاخصه‌های کلیدی پیشرفت اسلامی از جمله عزت ملی و اعتماد به نفس، عدالت، تحرک دائم و پیشرفت همراه با معنویت، به‌تفصیل بیان شده و بر رویکرد جامع به توسعه انسانی تأکید می‌گردد. الزامات طراحی این الگو، شامل تکیه بر ظرفیت‌های ایرانی و اسلامی، مشارکت فعال دولت و استقلال از الگوهای غیر بومی، مورد بررسی قرار می‌گیرد. بخش قابل توجهی نیز به "افق تمدن نوین اسلامی" اختصاص دارد که شامل تحقق جامعه و دولت اسلامی در چارچوب چشم‌انداز بیست‌ساله و برنامه‌های پنج‌ساله با شاخص‌ها و سیاست‌گذاری‌های مشخص برای دستیابی به این اهداف است<ref>ر.ک: همان، ص149-251</ref>.


بخش سوم (معرفت‌های کاربردی مکتب): این بخش، معرفت‌های بنیادی و راهبردی را در حوزه‌های عملیاتی مختلف ترجمه می‌کند. در مسائل سیاسی، به توان سیاسی، سیاست خارجی، سیاست داخلی و اقتدار نظامی و نظری پرداخته شده است . در مسائل اقتصادی، مفهوم «اقتصاد مقاومتی» تبیین می‌شود و سوابق عملیاتی، چشم‌اندازها و الزامات آن تشریح می‌گردد. در مسائل فرهنگی، حوزه‌های مختلف فرهنگ و رویکردهای لازم برای توسعه آن بیان می‌شود. همچنین، مسائل اجتماعی با تأکید بر نقش خانواده به‌عنوان رکن جامعه و اهمیت قانون‌گرایی، مورد بحث قرار می‌گیرد. در ادامه، مباحثی درباره سلامت، محیط زیست، جمعیت و مسائل قضایی و نیز مسائل علم و فناوری و رسانه ارائه شده، که چارچوب جامعی را برای پیاده‌سازی عملی اصول انقلاب اسلامی فراهم می‌آورد<ref>ر.ک: همان، ص255-460</ref>.
بخش سوم (معرفت‌های کاربردی مکتب): این بخش، معرفت‌های بنیادی و راهبردی را در حوزه‌های عملیاتی مختلف ترجمه می‌کند. در مسائل سیاسی، به توان سیاسی، سیاست خارجی، سیاست داخلی و اقتدار نظامی و نظری پرداخته شده است. در مسائل اقتصادی، مفهوم «اقتصاد مقاومتی» تبیین می‌شود و سوابق عملیاتی، چشم‌اندازها و الزامات آن تشریح می‌گردد. در مسائل فرهنگی، حوزه‌های مختلف فرهنگ و رویکردهای لازم برای توسعه آن بیان می‌شود. همچنین، مسائل اجتماعی با تأکید بر نقش خانواده به‌عنوان رکن جامعه و اهمیت قانون‌گرایی، مورد بحث قرار می‌گیرد. در ادامه، مباحثی درباره سلامت، محیط زیست، جمعیت و مسائل قضایی و نیز مسائل علم و فناوری و رسانه ارائه شده، که چارچوب جامعی را برای پیاده‌سازی عملی اصول انقلاب اسلامی فراهم می‌آورد<ref>ر.ک: همان، ص255-460</ref>.


خاتمه (روش تحول معرفتی): در بخش پایانی کتاب، روش دستیابی به تحول معرفتی خلاصه می‌شود. بر اهمیت تفسیر و برداشت از معرفت‌ها بر پایه قرآن و عترت به‌عنوان منبع اصلی فهم تأکید شده است . همچنین، ضرورت قرار دادن اصول «مکتب» و فقه حاکم به‌عنوان شاخص برای تمامی فعالیت‌های فکری و عملی، به‌منظور هدایت مسیر به‌سوی تحول مطلوب، برجسته شده است<ref>ر.ک: همان، ص465-488</ref>.
خاتمه (روش تحول معرفتی): در بخش پایانی کتاب، روش دستیابی به تحول معرفتی خلاصه می‌شود. بر اهمیت تفسیر و برداشت از معرفت‌ها بر پایه قرآن و عترت به‌عنوان منبع اصلی فهم تأکید شده است. همچنین، ضرورت قرار دادن اصول «مکتب» و فقه حاکم به‌عنوان شاخص برای تمامی فعالیت‌های فکری و عملی، به‌منظور هدایت مسیر به‌سوی تحول مطلوب، برجسته شده است<ref>ر.ک: همان، ص465-488</ref>.


==پانویس==
==پانویس==