۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{کاربردهای دیگر| البرهان (ابهامزدایی)}} | |||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR127604J1.jpg | | تصویر =NUR127604J1.jpg | ||
| خط ۵: | خط ۶: | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ابن وهب کاتب، اسحاق بن | [[ابن وهب کاتب، اسحاق بن ابراهیم]] (نویسنده) | ||
[[افضلي، علي]] (مصحح و مترجم) | [[افضلي، علي]] (مصحح و مترجم) | ||
| خط ۱۳: | خط ۱۴: | ||
[[حسامي، مختار]] (مصحح و مترجم) | [[حسامي، مختار]] (مصحح و مترجم) | ||
[[ | [[جعفریان، رسول]] (مقدمهنویس) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان =عربي | | زبان =عربي- فارسی | ||
| کد کنگره =4ب28الف / 2028 PJA | | کد کنگره =4ب28الف / 2028 PJA | ||
| موضوع =زبان عربي - معاني و بيان - متون قديمي تا قرن 14 | | موضوع =زبان عربي - معاني و بيان - متون قديمي تا قرن 14 | ||
| خط ۲۱: | خط ۲۲: | ||
| ناشر =تراث اسلامي | | ناشر =تراث اسلامي | ||
| مکان نشر =ايران - تهران | | مکان نشر =ايران - تهران | ||
| سال نشر =1400ش. | | سال نشر =1400ش. | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE945804AUTOMATIONCODE،AUTOMATIONCODE127604AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =يکم | | چاپ =يکم | ||
| شابک =978-622-6946-16-2 | | شابک =978-622-6946-16-2 | ||
| تعداد جلد = | | تعداد جلد = | ||
| خط ۳۳: | خط ۳۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''البرهان في وجوه البيان''' تألیف اسحاق بن ابراهیم بن سلیمان مشهور به ابن وهب کاتب (قرن چهارم هجری قمری)، تحقیق و تصحیح و ترجمه علی | '''البرهان في وجوه البيان''' تألیف [[ابن وهب کاتب، اسحاق بن ابراهیم|اسحاق بن ابراهیم بن سلیمان]] مشهور به [[ابن وهب کاتب، اسحاق بن ابراهیم|ابن وهب کاتب]] (قرن چهارم هجری قمری)، تحقیق و تصحیح و ترجمه [[افضلي، علي|علی افضلی]]، [[طيب، زهير|زهیر طیب]]، [[حسامي، مختار|مختار حسامی]]، با مقدمه [[جعفریان، رسول|رسول جعفریان]]؛ این کتاب اثری ادبی در علم بیان از نیمۀ نخست قرن چهارم هجری است؛ این اثر منحصربهفرد به لحاظ ساختار، مبتکرانه در دانش بیان، ساده و بیآلایش و دقیق و روان در نگارش و متنی است که تقریباً همهکس فهم و در عین حال رسا و مختصر نوشته شده است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
این کتاب اثری ادبی در علم بیان از نیمۀ نخست قرن چهارم هجری است؛ این اثر منحصربهفرد به لحاظ ساختار، مبتکرانه در دانش بیان، ساده و بیآلایش و دقیق و روان در نگارش و متنی است که تقریباً همهکس فهم و در عین حال رسا و مختصر نوشته دشه است. این کتاب گزارشی کمنظیر از تاریخ و مدیریت و ادبیات سدۀ چهارم هجری قمری به خامۀ پرهنر ابن وهب کاتبی فرزند وهب کاتب از کاتبان دوران سلطنت خلافت عباسیان است که به شکلی دستنخورده و پاکیزه باقی مانده است. مسائلی از لغت، ادبیات، اجتماع، ساختار دربار و لشکر و احکام شرع و قانون، کلام و اعتقادات، شیوههای دبیری و دریایی از دانشهای گوناگون در این کتاب کمحجم ولی پربار به نگارش درآمده است. نویسندۀ این کتاب که شیعی امامی است، با نگارش این اثر، قوت و قدرت تفکر خردگرایی این دوره را در سایۀ تفکر شیعی و تسامحی که در آن وجود داشته، نشان میدهد. | این کتاب اثری ادبی در علم بیان از نیمۀ نخست قرن چهارم هجری است؛ این اثر منحصربهفرد به لحاظ ساختار، مبتکرانه در دانش بیان، ساده و بیآلایش و دقیق و روان در نگارش و متنی است که تقریباً همهکس فهم و در عین حال رسا و مختصر نوشته دشه است. این کتاب گزارشی کمنظیر از تاریخ و مدیریت و ادبیات سدۀ چهارم هجری قمری به خامۀ پرهنر ابن وهب کاتبی فرزند وهب کاتب از کاتبان دوران سلطنت خلافت عباسیان است که به شکلی دستنخورده و پاکیزه باقی مانده است. مسائلی از لغت، ادبیات، اجتماع، ساختار دربار و لشکر و احکام شرع و قانون، کلام و اعتقادات، شیوههای دبیری و دریایی از دانشهای گوناگون در این کتاب کمحجم ولی پربار به نگارش درآمده است. نویسندۀ این کتاب که شیعی امامی است، با نگارش این اثر، قوت و قدرت تفکر خردگرایی این دوره را در سایۀ تفکر شیعی و تسامحی که در آن وجود داشته، نشان میدهد. | ||
| خط ۴۳: | خط ۴۴: | ||
باید یادآور شد این کتاب بیان، مانند آثاری نیست که بعد از قرن پنجم در این حوزه پدید آمد؛ آثاری دشوارفهم و اغلب مجرد از عالم واقع و بیشتر مدرسی و ذهنی، بلکه درست از دورهای است که علم ـ و دانشهای مختلف ـ تلاش زیادی دارند تا عالمانه و روی محورهای خاص خود بچرخند نه آنکه تبدیل به بافتههای ذهنی شده و فارغ از مسیر واقعی پیشرفت آن علم، قدم بردارند و هنرنمایی لفظی کنند. | باید یادآور شد این کتاب بیان، مانند آثاری نیست که بعد از قرن پنجم در این حوزه پدید آمد؛ آثاری دشوارفهم و اغلب مجرد از عالم واقع و بیشتر مدرسی و ذهنی، بلکه درست از دورهای است که علم ـ و دانشهای مختلف ـ تلاش زیادی دارند تا عالمانه و روی محورهای خاص خود بچرخند نه آنکه تبدیل به بافتههای ذهنی شده و فارغ از مسیر واقعی پیشرفت آن علم، قدم بردارند و هنرنمایی لفظی کنند. | ||
اینجا «بیان» دانشی است میانرشتهای که منطق و فلسفه و اخلاق و سیاست و اصولا «تفهیم و تفهم» و «معرفت» را هدف گرفته و تلاش میکند اصول آن را در شکل بسیار منطقی و طبیعی بیان کند. در این تفسیر، کتاب البرهان، اثری است در فلسفۀ معرفت و شناخت، فلسفهای که پیش از رسیدن به بحث از مقولات فلسفی و طبیعی و ....، به فهم و خطاب و درک زبانی میاندیشد و میکوشد تا زبان تفهیم و تفاهم را بشناساند و نشان دهد منطق سخن گفتن، تنها منطق صوری ارسطویی و استدلال قیاسی نیست، بلکه نوعی تفاهم بیانی است که در وقت استدلال، به همه چیز باید توجه داشته باشد نه اینکه فقط به صغری و کبرای عقلی بچسبد. اگر پذیرفته شود که عقل اسلامی به مقدار زیادی عقل عربی است، این اثر یکی از بهترین نمونههایی است که میتوان آن را تکیهگاه دانست. | اینجا «بیان» دانشی است میانرشتهای که منطق و فلسفه و اخلاق و سیاست و اصولا «تفهیم و تفهم» و «معرفت» را هدف گرفته و تلاش میکند اصول آن را در شکل بسیار منطقی و طبیعی بیان کند. در این تفسیر، کتاب البرهان، اثری است در فلسفۀ معرفت و شناخت، فلسفهای که پیش از رسیدن به بحث از مقولات فلسفی و طبیعی و....، به فهم و خطاب و درک زبانی میاندیشد و میکوشد تا زبان تفهیم و تفاهم را بشناساند و نشان دهد منطق سخن گفتن، تنها منطق صوری ارسطویی و استدلال قیاسی نیست، بلکه نوعی تفاهم بیانی است که در وقت استدلال، به همه چیز باید توجه داشته باشد نه اینکه فقط به صغری و کبرای عقلی بچسبد. اگر پذیرفته شود که عقل اسلامی به مقدار زیادی عقل عربی است، این اثر یکی از بهترین نمونههایی است که میتوان آن را تکیهگاه دانست. | ||
البته بسیاری از عناوین مورد بحث در این کتاب که صدالبته یک اثر تأسیسی هم هست ـ با این توضیح که خودش را استمرار کتاب البیان و التبیین جاحظ میداند - بعدها در آثار پسین تکرار شد؛ اما به نظر میرسد به هیچ روی به اندازهای که لازم بود از آن استفاده نشد و روش علمی آن الگو قرار نگرفت. با این حال از لحاظ محتوا و به دلیل اینکه از یک مقطع بسیار مهم علمی برخاسته و به دست ما رسیده و جمود عصرهای بعد روی آن اثر نگذاشته، اهمیت فوقالعادهای دارد. | البته بسیاری از عناوین مورد بحث در این کتاب که صدالبته یک اثر تأسیسی هم هست ـ با این توضیح که خودش را استمرار کتاب البیان و التبیین جاحظ میداند - بعدها در آثار پسین تکرار شد؛ اما به نظر میرسد به هیچ روی به اندازهای که لازم بود از آن استفاده نشد و روش علمی آن الگو قرار نگرفت. با این حال از لحاظ محتوا و به دلیل اینکه از یک مقطع بسیار مهم علمی برخاسته و به دست ما رسیده و جمود عصرهای بعد روی آن اثر نگذاشته، اهمیت فوقالعادهای دارد. | ||
مصححان و مترجمان در این کتاب، افزون بر تصحیح متن عربی کتاب، آن را به فارسی نیز ترجمه کردهاند. در ترجمه تلاش شده تا ضمن ادای امانت، کتاب به زبان فارسی و فکر ایرانی بازگردد و تنها به ترجمۀ لغت بسنده نشود.<ref> [https://literaturelib.com/books/5409 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | مصححان و مترجمان در این کتاب، افزون بر تصحیح متن عربی کتاب، آن را به فارسی نیز ترجمه کردهاند. در ترجمه تلاش شده تا ضمن ادای امانت، کتاب به زبان فارسی و فکر ایرانی بازگردد و تنها به ترجمۀ لغت بسنده نشود.<ref> [https://literaturelib.com/books/5409 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
| خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات عربی]] | |||
[[رده:مقالات(شهریور) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(شهریور) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 شهریور 1403]] | ||