قرآن و فرهنگ زمانه: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۴۷: خط ۴۷:
    # انعکاس مسایل اقلیمی و جغرافیایی: توصیفات بهشت در قرآن، متناسب با فرهنگ و آرزوی مردم حجاز که در منطقه‌ای خشک زندگی می‌کردند، است. به‌عنوان‌مثال، تأکید بر وجود آب، باغ و بوستان در توصیف بهشت مشاهده می‌شود. همچنین ذکر میوه‌هایی چون انگور، انار و خرما که در مناطق حجاز شناخته شده بودند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص ۱۷-15</ref>
    # انعکاس مسایل اقلیمی و جغرافیایی: توصیفات بهشت در قرآن، متناسب با فرهنگ و آرزوی مردم حجاز که در منطقه‌ای خشک زندگی می‌کردند، است. به‌عنوان‌مثال، تأکید بر وجود آب، باغ و بوستان در توصیف بهشت مشاهده می‌شود. همچنین ذکر میوه‌هایی چون انگور، انار و خرما که در مناطق حجاز شناخته شده بودند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص ۱۷-15</ref>


    # شراب در توصیفات بهشت موعود: توصیف شراب در قرآن با هدف پاکیزه کردن و تطبیق‌دادن با فرهنگ ادبی و اجتماعی عرب بوده است، زیرا آنها به شراب و شعر علاقه داشتند. <ref>ر.ک: همان، ص ۱9-18</ref>
    ## شراب در توصیفات بهشت موعود: توصیف شراب در قرآن با هدف پاکیزه کردن و تطبیق‌دادن با فرهنگ ادبی و اجتماعی عرب بوده است، زیرا آنها به شراب و شعر علاقه داشتند. <ref>ر.ک: همان، ص ۱9-18</ref>


    # توصیف آسایش و استراحت در بهشت :توصیف آسایش در بهشت از جمله تکیه‌زدن بر بالش‌ها و فرش‌های سبز، متناسب با فرهنگ و آداب مأنوس مردم عصر بعثت است. <ref>ر.ک: همان، ص 19</ref>
    # توصیف آسایش و استراحت در بهشت :توصیف آسایش در بهشت از جمله تکیه‌زدن بر بالش‌ها و فرش‌های سبز، متناسب با فرهنگ و آداب مأنوس مردم عصر بعثت است. <ref>ر.ک: همان، ص 19</ref>

    نسخهٔ ‏۲ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۰۳

    قرآن و فرهنگ زمانه
    قرآن و فرهنگ زمانه
    پدیدآورانایازی، محمدعلی (نويسنده)
    عنوان‌های دیگرقرآن و فرهنگ زمانه: نقدی بر نظریه بازتاب فرهنگ عصر نزول در قرآن کریم
    ناشرکتاب مبين
    مکان نشرایران - رشت
    سال نشر1380ش
    چاپ2
    شابک964-92400-2-0
    موضوعقرآن - شان نزول - قرآن و اجتماع
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‎‏/‎‏الف‎‏9‎‏ق‎‏4 103/4 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    قرآن و فرهنگ زمانه نوشته سيد‌ ‎محمدعلى ايازى (متولد 1333ش)، از قرآن‌پژوهان معاصر، در تحلیل و نقد شبهات پیرامون تأثیرپذیری وحی قرآنی از عناصر فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی عصر نزول، است.

    انگیزه نگارش

    پژوهش حاضر در پی تحلیل، نقد و پاسخ یکی از مسائل کلیدی الهیات معاصر، یعنی شبهۀ تأثیرپذیری قرآن کریم از فرهنگ عصر نزول، است و هدف غایی این اثر، اثبات این مدعا است که قرآن نه صرفاً یک «بازتاب فرهنگ جاهلی» و نه «مکتوب بشری» ناشی از آگاهی‌های تجربی یا روحی پیامبر (ص)، بلکه وحی الهی جاودانه و راهنمای کامل برای سعادت انسان‌ها در تمامی اعصار است. نگارنده با تبیین تمایز میان «زبان وحی» و «فرهنگ زمانه»، می‌کوشد تا نشان دهد که تعامل قرآن با بستر تاریخی و فرهنگی مخاطبان، امری آگاهانه و ابزاری در راستای تسهیل درک و انطباق رسالت جهانی بوده است. [۱]

    ساختار کتاب

    این مجموعه‌مقالات، ابتدا به‌صورت بخش‌هایی در مجله نامه مفید حوزه علمیه قم منتشر گردیده و سپس در قالب کتاب ارائه شده است. نویسنده برای دفاع از موضع قرآن، نخست نمونه‌هایی از اشکالات مطروحه را ذکر کرده و سپس به واقعیت‌های انکارناپذیر عصر نزول اشاره نموده است.

    این پژوهش تحلیلی در چهار فصل متمایز و یک مقدمه، سامان‌یافته است.

    1. فصل اول: نگاهی به مسائل فرهنگی عصر بعثت؛
    2. فصل دوم: نظریه اول: زبان قوم؛
    3. فصل سوم: نظریه دوم: بازتاب فرهنگ زمانه؛
    4. فصل چهارم: نظریه سوم: تأثر از فرهنگ زمانه؛

    هر فصل دارای زیر عنوان‌هایی است که مباحث مرتبط با عنوان را مطرح می‌کند.

    محتوای کتاب

    کتاب در چهار فصل به بررسی ارتباط قرآن با فرهنگ زمانه و رد تاثیر پذیری قرآن از فرهنگ زمانه می‌پردازد:

    فصل اول: نگاهی به مسایل فرهنگی عصر بعثت؛ این فصل به جلوه‌های فرهنگی عصر بعثت در آیات قرآن می‌پردازد.

    1. انعکاس مسایل اقلیمی و جغرافیایی: توصیفات بهشت در قرآن، متناسب با فرهنگ و آرزوی مردم حجاز که در منطقه‌ای خشک زندگی می‌کردند، است. به‌عنوان‌مثال، تأکید بر وجود آب، باغ و بوستان در توصیف بهشت مشاهده می‌شود. همچنین ذکر میوه‌هایی چون انگور، انار و خرما که در مناطق حجاز شناخته شده بودند.[۲]
      1. شراب در توصیفات بهشت موعود: توصیف شراب در قرآن با هدف پاکیزه کردن و تطبیق‌دادن با فرهنگ ادبی و اجتماعی عرب بوده است، زیرا آنها به شراب و شعر علاقه داشتند. [۳]
    1. توصیف آسایش و استراحت در بهشت :توصیف آسایش در بهشت از جمله تکیه‌زدن بر بالش‌ها و فرش‌های سبز، متناسب با فرهنگ و آداب مأنوس مردم عصر بعثت است. [۴]
    1. زن و حورالعین در بهشت: توصیف زنان و حورالعین در بهشت نیز با ادبیات و فرهنگ شعری چنین مردمی سازگاری دارد. [۵]
    1. تشبیهات و تمثیلات قرآن :تشبیهات قرآنی، به‌ویژه در مورد آب، باران، سیلاب و نهرها، با فرهنگ عرب حجازی مرتبط است، زیرا باران برای آنان نماد برکت بود. [۶]
    1. انعکاس آداب‌ورسوم در قرآن :قرآن در مواردی به آداب‌ورسوم مردم توجه کرده و برخی عقاید باطل (مانند سحر و کهانت) را اصلاح نموده است. [۷]
    1. مبارزه قرآن با عادات و رسوم عصر جاهلیت: قرآن با عقاید و رسوم غلط جاهلی در مورد جن، کهانت، فرشتگان و مسائلی مانند سقط‌جنین و محروم‌کردن زن از حقوق مبارزه کرده است [۸]
    1. واژه‌ها و اصطلاحات بر خواسته از افکار مردم حجاز: همان‌طور که قرآن در مورد عقاید جاهلیت بی‌توجه نبوده و آنها را مطرح کرده است، از اصطلاحات و فرهنگ لغات عصر جاهلیت نیز استفاده کرده است به جهت به‌کاربردن این واژه‌ها در محاورات مردم یا در شعر شعرای عرب بوده است.[۹]
    1. انعکاس دانش‌های عصر جاهلی :گاهی قرآن باورهای رایج عصر (مانند هیئت بطلمیوسی یا طبقات هفت‌گانه آسمان و زمین) را منعکس کرده است، بدون اینکه لزوماً آنها را تأیید یا تصحیح کند.[۱۰]
    1. قسم و نفرین در قرآن :استفاده از قسم (سوگند) و نفرین در قرآن متناسب با شیوه‌ی گفتاری و فرهنگی رایج عرب برای تأکید و تثبیت مطالب است.[۱۱]

    نویسنده در پایان فصل اول با عنوان «واقعیت‌های انکارناپذیر» مطالبی را برای تکمیل مباحث فصل ارائه نموده است؛ مانند ارتباط تنگاتنگ کلام خدا با کلام بشر، زبان قرآن، اسباب نزول، شرایط تاریخی عصر نزول (موقعیت سیاسی، شرایط فرهنگی، موقعیت اقتصادی، شرایط اجتماعی، موقعیت جغرافیایی و موقعیت استراتژیک)، انسجام و پیوستگی و در پاسخ به شبه‌ها جاذبه‌های کلی، ارتباط با شنونده، جاودانی بودن تعالیم اسلام، عمومیت داشتن برخی از روش‌های زبانی قرآن و عمومیت باورها را مطرح می‌کند.[۱۲]

    فصل دوم: نظریه اول: زبان قوم قرآن‌پژوهان در زمینه پاسخ به شبه‌های تأثیرپذیری قرآن کریم از فرهنگ عصر نزول، سه فرض و احتمال را عنوان کرده‌اند که گویای سه نظریه است که ایازی نقاط قوت و ضعف هر یک را بیان می‌کند؛ این فصل به تبیین «نظریه زبان قوم» می‌پردازد. مفهوم زبان قوم: منظور از زبان قوم، تنها لغت قوم نیست، بلکه شامل فهم و تفاهم از طریق واژگان، کلمات و فرهنگ رایج است. نویسنده در این راستا به ویژگی‌های زبان (قدرت جابه‌جایی و انعطاف در تعبیر، قراردادی و تابع وضع بودن، باروری و فعال‌بودن در تولید واژه‌های جدی، ابزار انتقال فرهنگی) اشاره می‌کند که دلالت بر این دارد که منظور از زبان قوم تنها لغت قوم نیست. وی سپس به جنبه‌های کلی و عام زبان از قبیل: رعایت ارتباط، انسجام و افهام، دانش مخاطبین، انتظارات مخاطب و نقش هویت فرهنگی در زبان می‌پردازد.[۱۳] پس از این مقدمات، منظور از زبان قوم در قرآن را با بررسی واژه «لسان قوم» و برخی روایات، تحلیل می‌نماید و پی‌آمدهای پذیرش زبان قوم در قرآن را گوشزد نموده نمونه‌های آن در قرآن را شاهد می‌گیرد و دلایل آن را پی می‌جوید.[۱۴]

    فصل سوم: نظریه دوم: بازتاب فرهنگ زمانه

    این فصل در تبیین و نقد نظریه‌ی «بازتاب فرهنگ زمانه» است. منظور از بازتاب فرهنگ زمانه این است که قرآن جلوه‌ای از عادات، عقاید، رسوم، مناسبات و جهان‌بینی فرهنگ عصر خود است. به‌عبارت‌دیگر، کلام خدا نه‌تنها در زبان، بلکه در محتوا نیز متأثر از فرهنگ زمانه است.

    این نظریه اغلب در پاسخ به اشکالات مطرح شده درباره‌ی قرآن و رد شبهات اجتماعی و تاریخی مطرح می‌شود که سه فرض اصلی دارد:

    1. قرآن با زبان مردم عصر خود سخن می‌گوید (که همان زبان قوم است).
    2. هدف، نجات مردم از فرهنگ منحط جاهلی است (که نویسنده آن را ضعیف می‌داند).
    3. قبول اینکه قرآن مقداری از نظریات علمی و باورهای اقتصادی و اعتقادی قوم را آورده است که در این حالت اگرچه این نظریه باطل است، اما برای دفع شبهات استفاده می‌شود.[۱۵]

    سپس به تفاوت این نظریه با نظریه زبان قوم و نظریه سوم و اهداف گرایش و پی‌آمدهای آن را توجه می‌دهد.[۱۶]

    پس از آن نویسنده اشکالات این نظریه را بر‌می‌شمرد:

    1. ناسازگاری با اهداف رسالت (اگر قرآن تنها بازتاب زمانه باشد، رسالت الهی محدود می‌شود.)؛
    2. تنافی با قداست قرآن؛
    3. نتیجه معکوس در تبلیغ به‌جای دفع اشکال (دفاع از قرآن با این نظریه، خود اشکالات عمیق‌تری ایجاد می‌کند.)؛
    4. تنافی با آیات قرآن کریم (آیات متعددی با این نظریه ناسازگار است.)؛
    5. مقایسه قرآن با تورات و انجیل (نویسنده تأکید می‌کند که برخلاف تورات و انجیل که در معرض تحولات تاریخی و جغرافیایی قرار گرفته‌اند، قرآن محفوظ و کلامی فراتر از زمان است.)؛
    6. ناسازگاری با لزوم جاودانگی در قرآن (محدودکردن پیام قرآن به مقتضیات زمانی، جاودانگی آن را نفی می‌کند.)
    7. تهی ساختن قرآن از محتوا و پیام (تقسیم محتوای قرآن به بخش‌های اصلی و فرعی، جوهری و عرضی و ابدی و زوال‌پذیر باعث کم‌رنگ‌شدن جنبه‌ی الهی آن می‌شود.)
    8. نفی جاودانگی قرآن (قرآن، حاوی هدایت و دستورات برای همه‌ی ملت‌ها و اعصار است و محدودکردن آن به قومی خاص، جاودانگی‌اش را نفی می‌کند.)؛[۱۷]

    فصل چهارم: نظریه سوم: تأثر از فرهنگ زمانه؛ این نظریه بیان می‌دارد که نزول قرآن در ظرف و صیغه‌ی عربی و متناسب با شرایط اجتماعی و جغرافیایی جزیرةالعرب انجام شده است و گویندگان این نظریه (البته بر یک منوال سخن نگفته‌اند و انگیزه و درک آنان از دین و معالم غیبی یکسان نیست.) برای وحی و دستورات غیبی، ماورای جنبه‌های زمینی محسوس و ملموس، واقعیتی قائل نیستند. سپس نویسنده تفاوت این نظریه را به دو نظریه قبل بیان وی دارد و به نقد این دیدگاه می‌پردازد. وی معتقد است؛ مشکل اصلی این دیدگاه از چگونگی توصیف وحی و رابطه آن با خداوند ناشی می‌شود. در پایان، نویسنده تأکید می‌کند که قرآن، با وجود نزول در عصر و زمان خاص و در چارچوب فرهنگی جزیرة العرب، حقایق جاودان و معارف بلندی را در خود جای‌داده که فراتر از فهم و ادراک محدود مخاطبان اولیه است. [۱۸]

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه نویسنده، ص ۱۱ - ۱2
    2. ر.ک: متن کتاب، ص ۱۷-15
    3. ر.ک: همان، ص ۱9-18
    4. ر.ک: همان، ص 19
    5. ر.ک: همان، ص 20
    6. ر.ک: همان، ص 21-23
    7. ر.ک: همان، ص24-27
    8. ر.ک: همان، ص2۷-28
    9. ر.ک: همان، ص 28-29
    10. ر.ک: همان، ص 29-31
    11. ر.ک: همان، ص 29-33
    12. ر.ک: همان، ص 33-62
    13. ر.ک: همان، ص 63-81
    14. ر.ک: همان، ص 81-102
    15. ر.ک: همان، ص 103-114
    16. ر.ک: همان، ص 114-132
    17. ر.ک: همان، ص 132-158
    18. ر.ک: همان، ص 159-182

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب

    وابسته‌ها