۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'امام عسكرى(ع)' به 'امام عسكرى (ع)') |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
نويسنده، معتقد است با تتبع و استقصاء در ميان آئينهايى كه اكنون و يا در گذشته بوده و كاوش و تحقيق در اعتقاد آنان، به اين حقيقت پى مىبريم كه اعتقاد به موعود مصلح از جمله باورهاى پيروان آن مذاهب مىباشد؛ هرچند كه آن آئينها در حوزه اديان الهى قرار ندارند و برخى از آنها چهبسا نسبت به مبدأ و معاد يا معتقد نبوده و يا با ديده ترديد به آن مىنگرند، اما بر اين باورند كه روزى جهان به دست عدالتگسترى اداره خواهد شد و او با مبارزه با بىعدالتىها و ظلم و فساد، حاكميت عدل و داد را در سراسر گيتى بنا مىنمايد و حاكميت زورگويان و ستمگران، جاى خود را به حاكميت صالحان خواهد داد؛ البته تحقق چنين حكومتى مستلزم مقدمات و امورى است كه بهتدريج بايستى فراهم شود تا زمينه پيدايش آن حكومت پديد آيد؛ ازاينرو، نويسنده بخشى كوتاه را به بيان باورها و معتقدات غير از شيعه اماميه پرداخته كه آنان نيز در اين امر موافق با اعتقاد شيعه هستند كه آينده جهان در اختيار صالحان قرار خواهد گرفت. اين بحث در سه بخش شكل گرفته است: مهدى از نظر مسلمانان؛ مصلح موعود در اديان الهى و مصلح موعود نزد ديگر ملل <ref>همان، ص110-111</ref>. | نويسنده، معتقد است با تتبع و استقصاء در ميان آئينهايى كه اكنون و يا در گذشته بوده و كاوش و تحقيق در اعتقاد آنان، به اين حقيقت پى مىبريم كه اعتقاد به موعود مصلح از جمله باورهاى پيروان آن مذاهب مىباشد؛ هرچند كه آن آئينها در حوزه اديان الهى قرار ندارند و برخى از آنها چهبسا نسبت به مبدأ و معاد يا معتقد نبوده و يا با ديده ترديد به آن مىنگرند، اما بر اين باورند كه روزى جهان به دست عدالتگسترى اداره خواهد شد و او با مبارزه با بىعدالتىها و ظلم و فساد، حاكميت عدل و داد را در سراسر گيتى بنا مىنمايد و حاكميت زورگويان و ستمگران، جاى خود را به حاكميت صالحان خواهد داد؛ البته تحقق چنين حكومتى مستلزم مقدمات و امورى است كه بهتدريج بايستى فراهم شود تا زمينه پيدايش آن حكومت پديد آيد؛ ازاينرو، نويسنده بخشى كوتاه را به بيان باورها و معتقدات غير از شيعه اماميه پرداخته كه آنان نيز در اين امر موافق با اعتقاد شيعه هستند كه آينده جهان در اختيار صالحان قرار خواهد گرفت. اين بحث در سه بخش شكل گرفته است: مهدى از نظر مسلمانان؛ مصلح موعود در اديان الهى و مصلح موعود نزد ديگر ملل <ref>همان، ص110-111</ref>. | ||
در فصل چهارم، وضعيت سياسى و اجتماعى دوران ولادت حضرت مهدى(عج)، تشريح شده است. در زمان متوكل كه امام هادى(ع) و امام عسكرى(ع) به سامرا منتقل گرديدند، عصر خفقان و استبداد بود و هيچكسى حق كوچكترين مخالفت و حتى اظهار عقيدهاى كه مخالف با نظر متوكل باشد را نداشت و در صورت ابراز مخالفت، دستگير و به فجيعترين وجه به قتل مىرسيد. متوكل حتى به دوستان و نزديكان خود رحم نمىكرد و بهعنوان نمونه ايتاخ را كه از نزديكانش بود به حج فرستاد و در مراجعت در بغداد به فرمان متوكل او و دو فرزندش را زندانى كردند و به قتل رسانيد. | در فصل چهارم، وضعيت سياسى و اجتماعى دوران ولادت حضرت مهدى(عج)، تشريح شده است. در زمان متوكل كه امام هادى(ع) و [[امام عسكرى (ع)]] به سامرا منتقل گرديدند، عصر خفقان و استبداد بود و هيچكسى حق كوچكترين مخالفت و حتى اظهار عقيدهاى كه مخالف با نظر متوكل باشد را نداشت و در صورت ابراز مخالفت، دستگير و به فجيعترين وجه به قتل مىرسيد. متوكل حتى به دوستان و نزديكان خود رحم نمىكرد و بهعنوان نمونه ايتاخ را كه از نزديكانش بود به حج فرستاد و در مراجعت در بغداد به فرمان متوكل او و دو فرزندش را زندانى كردند و به قتل رسانيد. | ||
[[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] در وقايع سال 237 مىنويسد: در اين سال متوكل امر كرد كه جسد احمد بن نصر خزاعى را از بالاى دار به زير آورده و به بازماندگانش دهند و جسد او را به بغداد حمل كرده، سر او را به بدنش ملحق نموده و غسل و كفن كرده، او را دفن نمودند و گروه زيادى گرد آمدند تا براى تبرك او را مسح كنند. حتى متوكل هنگامى كه قدرت را در دست گرفت از بحث و گفتگو درباره قرآن و غير آن نهى كرد و آن را به تمام بلاد مكتوب كرد <ref>همان، ص127</ref>. | [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] در وقايع سال 237 مىنويسد: در اين سال متوكل امر كرد كه جسد احمد بن نصر خزاعى را از بالاى دار به زير آورده و به بازماندگانش دهند و جسد او را به بغداد حمل كرده، سر او را به بدنش ملحق نموده و غسل و كفن كرده، او را دفن نمودند و گروه زيادى گرد آمدند تا براى تبرك او را مسح كنند. حتى متوكل هنگامى كه قدرت را در دست گرفت از بحث و گفتگو درباره قرآن و غير آن نهى كرد و آن را به تمام بلاد مكتوب كرد <ref>همان، ص127</ref>. |
ویرایش