دیوان منجیک ترمذی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(لینک درون متنی)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۸: خط ۸:
ديوان
ديوان
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[منجيک ترمذي، علي بن محمد]] (نويسنده)
[[منجيک ترمذي، علي بن محمد]] (نویسنده)


[[شواربي مقدم، احسان]] (گردآورنده و مصحح)
[[شواربي مقدم، احسان]] (گردآورنده و مصحح)
| زبان =فارسي
| زبان =فارسی
| کد کنگره =‏‏‎‏PIR‎‏ ‎‏4527‎‏ ‎‏1391‎‏
| کد کنگره =‏‏‎‏PIR‎‏ ‎‏4527‎‏ ‎‏1391‎‏
| موضوع =شعر فارسي - قرن 4ق.
| موضوع =شعر فارسی - قرن 4ق.


| ناشر =مرکز پژوهشي ميراث مکتوب
| ناشر =مرکز پژوهشی ميراث مکتوب


| مکان نشر =ايران - تهران  
| مکان نشر =ايران - تهران  
خط ۲۴: خط ۲۴:
| شابک =978-600-203-040-5
| شابک =978-600-203-040-5
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =34865
| کتابخوان همراه نور =34865
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۳۰: خط ۳۱:
}}  
}}  


'''‏دیوان منجیک ترمذی'''، مجموعه اشعار پراکنده [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک ترمذی]] در قالب‎های گوناگون شعری اعم از قطعه، قصیده، رباعی و... است. این مجموعه به اهتمام [[شواربي مقدم، احسان|احسان شورابی مقدم]]، گردآوری و تصحیح شده است.
'''‏دیوان منجیک ترمذی'''، مجموعه اشعار پراکنده [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک ترمذی]] در قالب‌های گوناگون شعری اعم از قطعه، قصیده، رباعی و... است. این مجموعه به اهتمام [[شواربي مقدم، احسان|احسان شورابی مقدم]]، گردآوری و تصحیح شده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۶: خط ۳۷:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مصحّح کتاب، درباره دیوان پیش رو، بیان می‎دارد که در این کتاب، اشعار [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک ترمذی]] شامل اشعار پیوسته و ابیات پراکنده از منابع چاپی و خطی متعددی، جمع‎آوری شده و با یکدیگر مورد مقابله قرار گرفته‎اند. ازآنجاکه هیچ نسخه کامل و مستقلی از دیوان منجیک باقی نمانده، در تصحیح این اشعار نسخه اساس تعیین نشده و این کار با توجه به درستی ضبط موجود در منابع که عمدتا با قدمت آنها نیز مطابق بوده، صورت گرفته است. این اشعار در سه بخش شامل ابیات پیوسته (قصاید، غزلیات، قطعات و ابیات باقی‎مانده از مثنوی بحر هزج)، ابیات پراکنده مرتبط (ابیات پراکنده‎ای که دارای وزن و قافیه یکسان بوده و احتمالا متعلق به یک شعر هستند) و ابیات پراکنده گردآوری شده‎اند<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه ‎چهل‎وچهار</ref>.
مصحّح کتاب، درباره دیوان پیش رو، بیان می‌دارد که در این کتاب، اشعار [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک ترمذی]] شامل اشعار پیوسته و ابیات پراکنده از منابع چاپی و خطی متعددی، جمع‌آوری شده و با یکدیگر مورد مقابله قرار گرفته‌اند. ازآنجاکه هیچ نسخه کامل و مستقلی از دیوان منجیک باقی نمانده، در تصحیح این اشعار نسخه اساس تعیین نشده و این کار با توجه به درستی ضبط موجود در منابع که عمدتا با قدمت آنها نیز مطابق بوده، صورت گرفته است. این اشعار در سه بخش شامل ابیات پیوسته (قصاید، غزلیات، قطعات و ابیات باقی‌مانده از مثنوی بحر هزج)، ابیات پراکنده مرتبط (ابیات پراکنده‌ای که دارای وزن و قافیه یکسان بوده و احتمالا متعلق به یک شعر هستند) و ابیات پراکنده گردآوری شده‌اند<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه ‎چهل‌وچهار</ref>.


در مورد سبک اشعار [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] باید گفت: وی از شعرای حاذق و توانای عصر خویش بوده؛ چنان‎که عوفی شعر او را «شعری غریب و الفاظی خوب و معانی بکر و عباراتی بلیغ و استعاری نادر» خوانده و این اوصاف، همه در شعر [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] صادقند. دیگر تذکره‎نویسان نیز چنین اوصافی را در باب اشعار وی به قلم آورده‎اند؛ همچون اوحدی بلیانی که نوشته: «جگر فصحا از صلابت کلام او خون گشته و اشک بلغا از غیرت بیانش گلگون شده. نیش اهاجی او دل فلک را خستی و سنگ مهازلتش سر عیوق شکستی. ملاحت و فصاحت، متانت و رزانت، حلاوت و طراوت، عذوبت و رطوبت بسیار در کلام اوست. نمک سخنش بر زخم شوریدگان مرهم و نقد کلامش در کیسه ادراک به‎منزله درهم است. لطافت بیان، نزاکت ادا، در جمیع فنون سخن، الخاص هزل و هجا و مطایبه او را مسلم است؛ چه سوزن رشک او در دل سوزنی خلیده». همچنین امین احمد رازی چنین نوشته: «نگارخانه نثر او رونق خورنق شکسته و تصاویر نظم او از کار ارژنگ ننگ داشته. این اشعار که نور معانی او بر روشنی روز طعنه زده، بر متانت گفتار و حلاوت اشعار او دلیلی واضح و برهانی روشن است». لیکن از این «نگارخانه نثر»، چیزی در دست نیست و بعید می‎نماید که نگارنده هفت اقلیم نیز نثری از [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] دیده باشد و احتمالا این عبارت پرداخته ذهن امین احمد است. استعارات، کنایات و اغراق‎های زیبا و بدیع او در شعر فارسی بی‎نظیر است و شاید به‎ندرت بتوان اشعاری هم‎طراز اشعار منجیک را در دوره وی و حتی در قرون بعد از او یافت.
در مورد سبک اشعار [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] باید گفت: وی از شعرای حاذق و توانای عصر خویش بوده؛ چنان‌که عوفی شعر او را «شعری غریب و الفاظی خوب و معانی بکر و عباراتی بلیغ و استعاری نادر» خوانده و این اوصاف، همه در شعر [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] صادقند. دیگر تذکره‌نویسان نیز چنین اوصافی را در باب اشعار وی به قلم آورده‌اند؛ همچون اوحدی بلیانی که نوشته: «جگر فصحا از صلابت کلام او خون گشته و اشک بلغا از غیرت بیانش گلگون شده. نیش اهاجی او دل فلک را خستی و سنگ مهازلتش سر عیوق شکستی. ملاحت و فصاحت، متانت و رزانت، حلاوت و طراوت، عذوبت و رطوبت بسیار در کلام اوست. نمک سخنش بر زخم شوریدگان مرهم و نقد کلامش در کیسه ادراک به‌منزله درهم است. لطافت بیان، نزاکت ادا، در جمیع فنون سخن، الخاص هزل و هجا و مطایبه او را مسلم است؛ چه سوزن رشک او در دل سوزنی خلیده». همچنین امین احمد رازی چنین نوشته: «نگارخانه نثر او رونق خورنق شکسته و تصاویر نظم او از کار ارژنگ ننگ داشته. این اشعار که نور معانی او بر روشنی روز طعنه زده، بر متانت گفتار و حلاوت اشعار او دلیلی واضح و برهانی روشن است». لیکن از این «نگارخانه نثر»، چیزی در دست نیست و بعید می‌نماید که نگارنده هفت اقلیم نیز نثری از [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] دیده باشد و احتمالا این عبارت پرداخته ذهن امین احمد است. استعارات، کنایات و اغراق‌های زیبا و بدیع او در شعر فارسی بی‌نظیر است و شاید به‌ندرت بتوان اشعاری هم‎طراز اشعار منجیک را در دوره وی و حتی در قرون بعد از او یافت.
«در شعر او، همان گونه که استعاره، برروی‎هم جای تشبیه را گرفته، نشانه کوششی ارجمند برای جانشین کردن نوعی از صفات به‎جای موصوف قابل یادآوری است و این کار پس از او تا دوره‎های متأخر کمتر مورد نظر شاعران بوده است»<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎هفده - ‎هجده</ref>.
«در شعر او، همان گونه که استعاره، برروی‌هم جای تشبیه را گرفته، نشانه کوششی ارجمند برای جانشین کردن نوعی از صفات به‌جای موصوف قابل یادآوری است و این کار پس از او تا دوره‌های متأخر کمتر مورد نظر شاعران بوده است»<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎هفده - ‎هجده</ref>.


دیوان منجیک در قرن پنجم اهمیت زیادی داشته و بسیار مورد توجه شعرا بوده است؛ چنان‎که ناصرخسرو در سفرنامه‎اش می‎نویسد: «و در تبریز قطران‎نام شاعری را دیدم؛ شعری نیک می‎گفت، اما زبان فارسی نیکو نمی‎دانست. پیش من آمد؛ دیوان منجیک و دیوان دقیقی بیاورد و پیش من بخواند و هر معنی که او را مشکل بود از من بپرسید. با او بگفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر من بخواند».
دیوان منجیک در قرن پنجم اهمیت زیادی داشته و بسیار مورد توجه شعرا بوده است؛ چنان‌که ناصرخسرو در سفرنامه‌اش می‌نویسد: «و در تبریز قطران‌نام شاعری را دیدم؛ شعری نیک می‌گفت، اما زبان فارسی نیکو نمی‌دانست. پیش من آمد؛ دیوان منجیک و دیوان دقیقی بیاورد و پیش من بخواند و هر معنی که او را مشکل بود از من بپرسید. با او بگفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر من بخواند».


در حال حاضر دیوان منجیک باقی نمانده و فقط ابیاتی از او در برخی جنگ‎ها، تذکره‎ها، فرهنگ‎ها و کتب بلاغی پراکنده است و بخش‎هایی از چند قصیده او در ابحار مضارع، مجتث، هزج، متقارب و منسرح باقی مانده است.
در حال حاضر دیوان منجیک باقی نمانده و فقط ابیاتی از او در برخی جنگ‎ها، تذکره‌ها، فرهنگ‎ها و کتب بلاغی پراکنده است و بخش‌هایی از چند قصیده او در ابحار مضارع، مجتث، هزج، متقارب و منسرح باقی مانده است.


شعر [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] از حیث بلاغت و فصاحت، او را به یکی از شعرای ممتاز عصر خویش مبدل کرده است و از مهم‎ترین ویژگی‎های اشعار وی استفاده از صنایعی چون استعاره، کنایه و مبالغه به شیوه‎ای بدیع است. برخی از صنایع ادبی موجود در شعر او از این قرار است:
شعر [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] از حیث بلاغت و فصاحت، او را به یکی از شعرای ممتاز عصر خویش مبدل کرده است و از مهم‎ترین ویژگی‌های اشعار وی استفاده از صنایعی چون استعاره، کنایه و مبالغه به شیوه‌ای بدیع است. برخی از صنایع ادبی موجود در شعر او از این قرار است:


الف)- ترصیع:
الف)- ترصیع:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''نگذاشت چو تو هیچ رزم رستم''|2=''ناراست چو تو هیچ بزم دارا''}}
{{ب|''نگذاشت چو تو هیچ رزم رستم''|2=''ناراست چو تو هیچ بزم دارا''}}
خط ۵۶: خط ۵۹:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''طور است به نوبت اندرون زرین ''|2=''طیر است به زحمت اندرون پران''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎هجده - ‎نوزده</ref>.
 
 
{{ب|''طور است به نوبت اندرون زرین ''|2=''طیر است به زحمت اندرون پران''<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎هجده - ‎نوزده</ref>}}{{پایان شعر}}.


ج)- مقتضب (اشتقاق):
ج)- مقتضب (اشتقاق):
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''خدایگانا فرخنده مهرگان آمد''|2=''ز باغ گشت به تحویل آفتاب احوال''}}
{{ب|''خدایگانا فرخنده مهرگان آمد''|2=''ز باغ گشت به تحویل آفتاب احوال''}}
خط ۶۶: خط ۷۳:
د)- متضاد:
د)- متضاد:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''آن تلخ و بدو عمر تلخ شیرین ''|2='' آن زرد و بدو روی زرد حمرا''}}
{{ب|''آن تلخ و بدو عمر تلخ شیرین ''|2='' آن زرد و بدو روی زرد حمرا''}}


{{ب|''آنجا که عقیم خشم تو آذر''|2=''آنجا که نسیم صلح تو نیسان''}}{{پایان شعر}}
{{ب|''آنجا که عقیم خشم تو آذر''|2=''آنجا که نسیم صلح تو نیسان''}}{{پایان شعر}}
خط ۷۳: خط ۸۴:
ه)- اعنات:
ه)- اعنات:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''ای خوب‎تر از پیکر دیبای ارمنی''|2=''ای پاک‎تر ز قطره باران بهمنی''}}
{{ب|''ای خوب‎تر از پیکر دیبای ارمنی''|2=''ای پاک‎تر ز قطره باران بهمنی''}}
خط ۸۰: خط ۹۳:
و)- استعاره:
و)- استعاره:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''فغان من زان همه زلف کاندران نقش است ''|2='' همه طراز ملاحت بر آستین جمال''}}
{{ب|''فغان من زان همه زلف کاندران نقش است ''|2='' همه طراز ملاحت بر آستین جمال''}}
خط ۸۸: خط ۱۰۳:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''ار انگبین‎لبی سخن تلخ مر چراست ''|2=''ور یاسمن‎بری تو به دل چون که آهنی''}}
 
 
{{ب|''ار انگبین‎لبی سخن تلخ مر چراست ''|2=''ور یاسمن‌بری تو به دل چون که آهنی''}}
{{ب|''منگر به ماه نورش خیره شود ز مشک ''|2=''مگذر به باغ، سرو سهی پاک بشکنی''}}{{پایان شعر}}
{{ب|''منگر به ماه نورش خیره شود ز مشک ''|2=''مگذر به باغ، سرو سهی پاک بشکنی''}}{{پایان شعر}}
در ابیات فوق، شاعر از تشبیه مکنی (کنایت) بهره برده و در این نوع تشبیه، چنان‎که آن را مکنی نامیده‎اند، شاعر قادر به حذف ادات تشبیه است و در ابیات فوق، لب به انگبین، بر به یاسمن، دل به آهن، رو به ماه و قد به سرو مشبه است و دو تشبیه اخیر، در اشعار منجیک بارها استفاده شده‎اند.
در ابیات فوق، شاعر از تشبیه مکنی (کنایت) بهره برده و در این نوع تشبیه، چنان‌که آن را مکنی نامیده‌اند، شاعر قادر به حذف ادات تشبیه است و در ابیات فوق، لب به انگبین، بر به یاسمن، دل به آهن، رو به ماه و قد به سرو مشبه است و دو تشبیه اخیر، در اشعار منجیک بارها استفاده شده‌اند.


ح)- مراعات النظير:
ح)- مراعات النظير:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''جور من از آن زلف بلاجوی ازیراک ''|2='' همگونه زاغ آمد و هم‎پیشه قابیل''}}{{پایان شعر}}
 
 
{{ب|''جور من از آن زلف بلاجوی ازیراک ''|2='' همگونه زاغ آمد و هم‌پیشه قابیل''}}{{پایان شعر}}


ط)- التفات:
ط)- التفات:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''خرم‎بهار خواند عاشق تو را که تو''|2=''لاله‎رخ و بنفشه‎خط و یاسمن‎تنی''}}
 
{{ب|''ما را جگر به تیر فراق تو خسته گشت ''|2=''ای صبر بر فراق بتان، نیک‎جوشنی''}}{{پایان شعر}}
 
{{ب|''خرم‌بهار خواند عاشق تو را که تو''|2=''لاله‌رخ و بنفشه‌خط و یاسمن‎تنی''}}
{{ب|''ما را جگر به تیر فراق تو خسته گشت ''|2=''ای صبر بر فراق بتان، نیک‌جوشنی''}}{{پایان شعر}}


ی)- تسجیع:
ی)- تسجیع:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''چندین چه نالد این حمام مطوق''|2=''نش دل پردرد و نه روان معوق''}}{{پایان شعر}}
{{ب|''چندین چه نالد این حمام مطوق''|2=''نش دل پردرد و نه روان معوق''}}{{پایان شعر}}
خط ۱۱۰: خط ۱۳۳:
{{شعر}}{{ب|''همه طوایف اطراف با تو بینم گرد''|2='' همه عجایب آفاق با تو هست به هم''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|''همه طوایف اطراف با تو بینم گرد''|2='' همه عجایب آفاق با تو هست به هم''}}{{پایان شعر}}
بیت بالا دارای سجع متوازن است؛ یعنی کلمات مسجوع فقط در وزن مشابهند.
بیت بالا دارای سجع متوازن است؛ یعنی کلمات مسجوع فقط در وزن مشابهند.
در میان اشعار منجیک، می‎توان ابیاتی را یافت که از اشعار پیشینیان تأثیر پذیرفته یا به اشعار شعرای پس از منجیک اثر گذاشته است. از آن جمله می‎توان به بیت زیر از منجیک اشاره کرد:
در میان اشعار منجیک، می‌توان ابیاتی را یافت که از اشعار پیشینیان تأثیر پذیرفته یا به اشعار شعرای پس از منجیک اثر گذاشته است. از آن جمله می‌توان به بیت زیر از منجیک اشاره کرد:
{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''چو ملک کر شود و نشنود مرا ملک ''|2=''دو چیز باید دینار زرد و تیغ کبود''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎نوزده – بیست‎وسه</ref>.


در حال حاضر بسیاری از اشعار منجیک از بین رفته و بلندترین قصیده باقی‎مانده از دیوان منجیک قصیده لامیه است که تاکنون 45 بیت از آن در تذکره‎ها، جنگ‎ها و قاموس‎ها یافت شده است. این قصیده در مدح امیر ابوالمظفر احمد چغانی بوده و در بحر مجتث سروده شده است و سوزنی سمرقندی قصیده‎ای به همین وزن و قافیه و به تقلید از این قصیده منجیک سروده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎بیست‎وچهار</ref>.
 
{{ب|''چو ملک کر شود و نشنود مرا ملک ''|2=''دو چیز باید دینار زرد و تیغ کبود''<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎نوزده – بیست‌وسه</ref>}}{{پایان شعر}}.
 
در حال حاضر بسیاری از اشعار منجیک از بین رفته و بلندترین قصیده باقی‌مانده از دیوان منجیک قصیده لامیه است که تاکنون 45 بیت از آن در تذکره‌ها، جنگ‎ها و قاموس‎ها یافت شده است. این قصیده در مدح امیر ابوالمظفر احمد چغانی بوده و در بحر مجتث سروده شده است و [[سوزنی سمرقندی، محمد بن علی|سوزنی سمرقندی]] قصیده‌ای به همین وزن و قافیه و به تقلید از این قصیده منجیک سروده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎بیست‌وچهار</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فهرست مطالب، در ابتدای کتاب ذکر گردیده است.
فهرست مطالب، در ابتدای کتاب ذکر گردیده است.


در پاورقی‎ها آدرس و توضیح برخی مطالب ذکر شده است.
در پاورقی‌ها آدرس و توضیح برخی مطالب ذکر شده است.
در انتهای کتاب، فهرست‎هایی شامل لغات دشوار، ترکیبات و اصطلاحات، اشخاص، جای‎ها، کتاب‎ها، اقوام و ایام و ملل و نحل، گیاهان، جانوران، اصطلاحات نجومی، اصطلاحات موسیقی، عبارات عربی و اشعار منجیک در منابع گنجانده شده است.
در انتهای کتاب، فهرست‎هایی شامل لغات دشوار، ترکیبات و اصطلاحات، اشخاص، جای‌ها، کتاب‌ها، اقوام و ایام و ملل و نحل، گیاهان، جانوران، اصطلاحات نجومی، اصطلاحات موسیقی، عبارات عربی و اشعار منجیک در منابع گنجانده شده است.


==پانویس ==
==پانویس ==
<references />
<references/>


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
مقدمه و متن کتاب.
مقدمه و متن کتاب.


== وابسته‌ها ==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
خط ۱۴۰: خط ۱۶۶:
   
   
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]]
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]]
[[رده: 25 شهریور الی 24 مهر]]
[[رده:سال97-25شهریور الی24 مهر]]