۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'امام على(ع)' به 'امام على (ع)') |
||
| خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در فصل اول، به تعريف شيعه و تشيع در لغت و اصطلاح و نيز بررسى اين واژه در قرآن و حديث، پرداخته شده است و همچنين پيدايش اين مذهب و نيز نقش شيعه در بناى تمدن اسلامى، بررسى گرديده است <ref>متن كتاب، ص21-49</ref>. | در فصل اول، به تعريف شيعه و تشيع در لغت و اصطلاح و نيز بررسى اين واژه در قرآن و حديث، پرداخته شده است و همچنين پيدايش اين مذهب و نيز نقش شيعه در بناى تمدن اسلامى، بررسى گرديده است <ref>متن كتاب، ص21-49</ref>. | ||
نويسنده، معتقد است: «تشيع، يك مسلك كلامى همچون اعتزال نيست، تا از آغاز و علل پيدايش آن بحث كنيم، از يكى از حوادث هم پديد نيامده است، مثل خوارج، بلكه تشيع، عبارت است از اعتقاد به استمرار رهبرى اسلامى در قالب «وصايت» براى امام على(ع) و خاندان او... اعتقادات ديگر شيعه در اصول و فروع، نقشى در صدق تشيع بهصورت اثبات و نفى ندارد... اين تفكر، به دست مبارك پيامبر(ص) در حال حياتش پى نهاده شد. گروهى از مهاجران و انصار نيز در زمان ايشان آن را پذيرفتند و پس از رحلت آن حضرت نيز بر همان عقيده باقى ماندند. گروهى ديگر از تابعين هم به آنان اقتدا كردند و اعتقاد به اين اصل، از همان زمانهاى گذشته تاكنون تداوم يافته است. بنابراين، تشيع، تاريخى جز تاريخ اسلام و مبدئى جز آغاز ظهور اسلام ندارد و اسلام و تشيع دو سوى يك حقيقتند و دو همزادند كه با هم به دنيا آمدهاند» <ref>ر.ك: همان28</ref>. | نويسنده، معتقد است: «تشيع، يك مسلك كلامى همچون اعتزال نيست، تا از آغاز و علل پيدايش آن بحث كنيم، از يكى از حوادث هم پديد نيامده است، مثل خوارج، بلكه تشيع، عبارت است از اعتقاد به استمرار رهبرى اسلامى در قالب «وصايت» براى [[امام على (ع)]] و خاندان او... اعتقادات ديگر شيعه در اصول و فروع، نقشى در صدق تشيع بهصورت اثبات و نفى ندارد... اين تفكر، به دست مبارك پيامبر(ص) در حال حياتش پى نهاده شد. گروهى از مهاجران و انصار نيز در زمان ايشان آن را پذيرفتند و پس از رحلت آن حضرت نيز بر همان عقيده باقى ماندند. گروهى ديگر از تابعين هم به آنان اقتدا كردند و اعتقاد به اين اصل، از همان زمانهاى گذشته تاكنون تداوم يافته است. بنابراين، تشيع، تاريخى جز تاريخ اسلام و مبدئى جز آغاز ظهور اسلام ندارد و اسلام و تشيع دو سوى يك حقيقتند و دو همزادند كه با هم به دنيا آمدهاند» <ref>ر.ك: همان28</ref>. | ||
وى در ادامه، به تشريح نقش شيعه در بناى تمدن عظيم اسلامى، كه بيشتر در عرصه پايهگذارى علوم اسلامى نمود داشته است، پرداخته و اشاره دارد كه از ميان شيعه، طلايهداران علوم لغت و دين پديد آمده است، مثل علوم تفسير قرآن، علم حديث، فقه، رجال. در زمينه علوم طبيعى مثل جغرافى، تاريخ، طب، شيمى، رياضى، هندسه و... نيز پيشگامانى از آنان درخشيدهاند و تاريخ، از شخصيتهاى شيعى و تلاشهاى شايسته و تأليفات گرانسنگ و مشهور آنان پربار و سرشار است كه همه جا خوانده مىشود <ref>ر.ك: همان، ص49</ref>. | وى در ادامه، به تشريح نقش شيعه در بناى تمدن عظيم اسلامى، كه بيشتر در عرصه پايهگذارى علوم اسلامى نمود داشته است، پرداخته و اشاره دارد كه از ميان شيعه، طلايهداران علوم لغت و دين پديد آمده است، مثل علوم تفسير قرآن، علم حديث، فقه، رجال. در زمينه علوم طبيعى مثل جغرافى، تاريخ، طب، شيمى، رياضى، هندسه و... نيز پيشگامانى از آنان درخشيدهاند و تاريخ، از شخصيتهاى شيعى و تلاشهاى شايسته و تأليفات گرانسنگ و مشهور آنان پربار و سرشار است كه همه جا خوانده مىشود <ref>ر.ك: همان، ص49</ref>. | ||
ویرایش