۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جاحظ' به 'جاحظ ') |
جز (جایگزینی متن - ']] ،' به ']]،') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
«ابوعمرو اسحاق بن مرار شيبانى»، لغتشناس و راوى بزرگ اوايل عصر عباسى، كه بيشتر منابع نام پدر وى را مرار گفتهاند؛ اما اين كلمه به يك صورت خوانده نشده و به شكلهاى مَرّار و نِزار نيز آمده است. برخى نيز، علاوه بر شيبانى، به او نسبت مرّارى دادهاند. ابوعمرو ظاهراً نسبت شيبانى را از طريق «جوار» يا «ولا» و يا به گفتهى [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] ، تعليم كودكان بنى شيبان كسب كرده و خود از اين قبيله نبوده است. | «ابوعمرو اسحاق بن مرار شيبانى»، لغتشناس و راوى بزرگ اوايل عصر عباسى، كه بيشتر منابع نام پدر وى را مرار گفتهاند؛ اما اين كلمه به يك صورت خوانده نشده و به شكلهاى مَرّار و نِزار نيز آمده است. برخى نيز، علاوه بر شيبانى، به او نسبت مرّارى دادهاند. ابوعمرو ظاهراً نسبت شيبانى را از طريق «جوار» يا «ولا» و يا به گفتهى [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، تعليم كودكان بنى شيبان كسب كرده و خود از اين قبيله نبوده است. | ||
به گفتهى برخى، ابوعمرو، دهقانزاده بود و احمر لقب داشته است و از آنجا كه اين لقب را عموماً بر عجمان و خاصه ايرانيان اطلاق مىكردهاند، برخى از معاصران، وى را ايرانى تبار دانستهاند. مادر او نبطى بوده و به همين سبب او از واژگان نبطى آگاهى داشته است. نويسندگان عرب، پيوسته آراميانى را كه در بين النهرين مىزيستند، نبطى خواندهاند و ايشان شايد هيچ رابطهاى، جز خويشاوندى دور، با نبطيان پترا كه در 106م حكومتشان به دست تراژان برچيده شد، نداشتهاند. | به گفتهى برخى، ابوعمرو، دهقانزاده بود و احمر لقب داشته است و از آنجا كه اين لقب را عموماً بر عجمان و خاصه ايرانيان اطلاق مىكردهاند، برخى از معاصران، وى را ايرانى تبار دانستهاند. مادر او نبطى بوده و به همين سبب او از واژگان نبطى آگاهى داشته است. نويسندگان عرب، پيوسته آراميانى را كه در بين النهرين مىزيستند، نبطى خواندهاند و ايشان شايد هيچ رابطهاى، جز خويشاوندى دور، با نبطيان پترا كه در 106م حكومتشان به دست تراژان برچيده شد، نداشتهاند. |
ویرایش