فقه نظام اقتصادی اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:
# تمرکز بر فقه کلان: این اثر با رویکرد فقه کلان نگاشته شده و برخلاف فقه خرد که به مسائل فردی می‌پردازد، متکفل پاسخگویی به مسائل سازماندهی و مشکلات کلان جامعه است. <ref>ر.ک: همان، ص 16-15</ref>‏
# تمرکز بر فقه کلان: این اثر با رویکرد فقه کلان نگاشته شده و برخلاف فقه خرد که به مسائل فردی می‌پردازد، متکفل پاسخگویی به مسائل سازماندهی و مشکلات کلان جامعه است. <ref>ر.ک: همان، ص 16-15</ref>‏
# تحلیل تطبیقی جهان‌بینی: در مقام تبیین مبانی نظام، نگارنده به مقایسه جهان‌بینی اقتصادی اسلام با جهان‌بینی‌های دیگر، به‌ویژه سرمایه‌داری و کمونیستی، پرداخته و آن‌ها را نقد می‌کند <ref>ر.ک: همان</ref>‏
# تحلیل تطبیقی جهان‌بینی: در مقام تبیین مبانی نظام، نگارنده به مقایسه جهان‌بینی اقتصادی اسلام با جهان‌بینی‌های دیگر، به‌ویژه سرمایه‌داری و کمونیستی، پرداخته و آن‌ها را نقد می‌کند <ref>ر.ک: همان</ref>‏
#سازماندهی منظم مباحث: نویسنده سعی کرده است دست‌نوشته‌ای از مباحث خارج فقه خود را به‌صورت  منظم و با یک منظومه فکری جدید که محصول بهره‌گرفتن از اساتید بزرگ مخصوصا نابغه بزرگ عصر و مبتکر فقه نظام، به‌ویژه نظام اقتصادی اسلام، شهید [[سيد محمدباقر صدر ]] (۱۳59-۱۳13ش)، است ساماندهی کند<ref>ر.ک: همان، ص 18-17</ref>‏
#سازماندهی منظم مباحث: نویسنده سعی کرده است دست‌نوشته‌ای از مباحث خارج فقه خود را به‌صورت  منظم و با یک منظومه فکری جدید که محصول بهره‌گرفتن از اساتید بزرگ مخصوصا نابغه بزرگ عصر و مبتکر فقه نظام، به‌ویژه نظام اقتصادی اسلام، [[صدر، سید محمدباقر|شهید سيد محمدباقر صدر]] (۱۳59-۱۳13ش)، است ساماندهی کند<ref>ر.ک: همان، ص 18-17</ref>‏


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
درآمد کتاب به تعریف واژگان کتاب مانند: اقتصاد، فعالیت اقتصادی، نظام اقتصادی، جهان‌بینی اقتصادی، مکتب اقتصادی و نظام اقتصادی اسلام اختصاص دارد. نویسنده پس از معرفی نظام‌های اقتصادی در مقام مقایسه با نظام اقتصادی اسلام می‌نویسد: به نظر ما، نظام اقتصادی اسلام نظام دیگر است که با همه نظام‌های یاد شده در همه عناصر اصلی متفاوت است. اینکه چرا به نظام اقتصادی اسلام در منابع اقتصادی اشاره‌ای نشده است دلایل متعددی دارد که مهم‌ترین آنها عدم تبیین روشن و جامعی از این نظام از یک سو و عدم وجود الگویی معاصر از این اقتصاد در میان جوامع بشری در زمان حضور از سوی دیگر است . <ref>ر.ک: متن کتاب، ص21، 37</ref>‏
درآمد کتاب به تعریف واژگان کتاب مانند: اقتصاد، فعالیت اقتصادی، نظام اقتصادی، جهان‌بینی اقتصادی، مکتب اقتصادی و نظام اقتصادی اسلام اختصاص دارد. نویسنده پس از معرفی نظام‌های اقتصادی در مقام مقایسه با نظام اقتصادی اسلام می‌نویسد: به نظر ما، نظام اقتصادی اسلام نظام دیگر است که با همه نظام‌های یاد شده در همه عناصر اصلی متفاوت است. اینکه چرا به نظام اقتصادی اسلام در منابع اقتصادی اشاره‌ای نشده است دلایل متعددی دارد که مهم‌ترین آنها عدم تبیین روشن و جامعی از این نظام از یک سو و عدم وجود الگویی معاصر از این اقتصاد در میان جوامع بشری در زمان حضور از سوی دیگر است . <ref>ر.ک: متن کتاب، ص21، 37</ref>‏


فصل اول کتاب به بحث پیرامون جهان‌بینی اقتصادی اختصاص‌داده‌شده است که به همراه مکتب اقتصادی و علم اقتصاد اسلامی، یکی از سه عنصر اصلی تشکیل‌دهنده نظام اقتصادی اسلام محسوب می‌شود.
فصل اول کتاب به بحث پیرامون جهان‌بینی اقتصادی اختصاص‌داده‌شده است که به همراه مکتب اقتصادی و علم اقتصاد اسلامی، یکی از سه عنصر اصلی تشکیل‌دهنده نظام اقتصادی اسلام محسوب می‌شود.
خط ۴۷: خط ۴۵:
جهان‌بینی اقتصادی اسلام زیرساخت نظام اقتصادی را تشکیل می‌دهد و سه مجموعه مباحث کلیدی شامل مفاهیم اقتصادی (نظیر سود و زیان)، انگیزه‌های فعالیت اقتصادی (نظیر مسئولیت الهی و توانگری هدف‌دار) و اهداف نظام اقتصادی اسلام (نظیر عدالت فردی و اجتماعی، و رفاه و توسعه) را تبیین می‌کند. این جهان‌بینی بر خلاف مکاتب مادی، انسان را موجودی جاویدان می‌داند که زندگی دنیوی‌اش محدود به فاصله تولد تا مرگ نیست، بلکه فراتر از زندگی مادی است و مسئولیت‌های چندگانه‌ای در برابر خدا و اجتماع برعهده دارد<ref>ر.ک: همان، ص123-82</ref>
جهان‌بینی اقتصادی اسلام زیرساخت نظام اقتصادی را تشکیل می‌دهد و سه مجموعه مباحث کلیدی شامل مفاهیم اقتصادی (نظیر سود و زیان)، انگیزه‌های فعالیت اقتصادی (نظیر مسئولیت الهی و توانگری هدف‌دار) و اهداف نظام اقتصادی اسلام (نظیر عدالت فردی و اجتماعی، و رفاه و توسعه) را تبیین می‌کند. این جهان‌بینی بر خلاف مکاتب مادی، انسان را موجودی جاویدان می‌داند که زندگی دنیوی‌اش محدود به فاصله تولد تا مرگ نیست، بلکه فراتر از زندگی مادی است و مسئولیت‌های چندگانه‌ای در برابر خدا و اجتماع برعهده دارد<ref>ر.ک: همان، ص123-82</ref>


در فصل دوم کتاب از به طور خاص از مکتب اقتصادی اسلام سخن رفته است. ثروت از واژه‌هایی است که در تاریخ علم اقتصاد تعاریف گوناگونی به خود گرفته و اقتصاددانان با اظهارنظرهای گوناگون خود، مفهوم ثروت را دچار نوعی ابهام و چندمعنایی کرده‌اند. در فقه اسلامی ثروت معادل «مال» است که در فارسی از آن به دارایی تعبیر می‌شود، و بنا بر آنچه از عبارت فقیهانی چون [[محقق ثانی]] (ح 865 الی 870-913یا 940ق)، در «جامع المقاصد» و [[شیخ مرتضی انصاری]] (۱۲۱۴- ۱۲۸۱ق) در کتاب «البیع» استفاده می‌شود مالیت مال متقوم به بهره‌وری یا منفعت مقصود عقلا است. نویسنده در ادامه به تحلیل و بررسی مفهوم ثروت پرداخته است. <ref>ر.ک: همان، ص133-130 </ref>
در فصل دوم کتاب از به طور خاص از مکتب اقتصادی اسلام سخن رفته است. ثروت از واژه‌هایی است که در تاریخ علم اقتصاد تعاریف گوناگونی به خود گرفته و اقتصاددانان با اظهارنظرهای گوناگون خود، مفهوم ثروت را دچار نوعی ابهام و چندمعنایی کرده‌اند. در فقه اسلامی ثروت معادل «مال» است که در فارسی از آن به دارایی تعبیر می‌شود، و بنا بر آنچه از عبارت فقیهانی چون [[محقق ثانی]] (ح 865 الی 870-913یا 940ق)، در «[[جامع المقاصد في شرح القواعد|جامع المقاصد]]» و [[شیخ مرتضی انصاری]] (۱۲۱۴- ۱۲۸۱ق) در کتاب «البیع» استفاده می‌شود مالیت مال متقوم به بهره‌وری یا منفعت مقصود عقلا است. نویسنده در ادامه به تحلیل و بررسی مفهوم ثروت پرداخته است. <ref>ر.ک: همان، ص133-130 </ref>


مالکیت در اسلام بر سه نوع دولتی، عمومی و خصوصی است <ref>ر.ک: همان،  ص135 </ref> دررابطه‌با منشأ مالکیت روایات فراوانی بر منشأبودن کار برای مالکیت دلالت دارد که بر طبق ابواب فقه احیاء اموات، مزارعه، اجاره و مانند آن دسته‌بندی و ارائه شده است <ref>ر.ک: همان، ص183-151 </ref>
مالکیت در اسلام بر سه نوع دولتی، عمومی و خصوصی است <ref>ر.ک: همان،  ص135 </ref> دررابطه‌با منشأ مالکیت روایات فراوانی بر منشأبودن کار برای مالکیت دلالت دارد که بر طبق ابواب فقه احیاء اموات، مزارعه، اجاره و مانند آن دسته‌بندی و ارائه شده است <ref>ر.ک: همان، ص183-151 </ref>
نظریه توزیع نخستین ثروت در اقتصاد اسلامی از دیگر مباحث مهمی است که پس از بررسی در پنج بند جمع‌بندی شده است؛ از جمله اینکه ثروت‌های طبیعی در اصل در مالکیت خدای متعال و حکومت اسلامی است. <ref>ر.ک: همان، ص271 </ref>
نظریه توزیع نخستین ثروت در اقتصاد اسلامی از دیگر مباحث مهمی است که پس از بررسی در پنج بند جمع‌بندی شده است؛ از جمله اینکه ثروت‌های طبیعی در اصل در مالکیت خدای متعال و حکومت اسلامی است. <ref>ر.ک: همان، ص271 </ref>