فتوت‌نامه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ب الدین' به 'ب‌الدین'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ب الدین' به 'ب‌الدین')
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۴: خط ۳۴:
}}
}}


{{کاربردهای دیگر| فتوت‌نامه (ابهام زدایی)}}  
{{کاربردهای دیگر| فتوت‌نامه (ابهام‌زدایی)}}  


'''فتوت‌نامه''' کتابی است که [[ریاض، محمد|محمد ریاض]] (معاصر) آن را در موضوع فتوت و تصوف فراهم آورده است.
'''فتوت‌نامه''' کتابی است که [[ریاض، محمد|محمد ریاض]] (معاصر) آن را در موضوع فتوت و تصوف فراهم آورده است.


این کتاب از دو بخش جداگانه شکل گرفته است: 1- تاریخ، آیین، آداب و رسوم فتوت از آغاز تا کنون؛ نوشته [[ریاض، محمد|محمد ریاض]] و 2- رساله فتوت‌نامه اثر [[همدانی، سید علی بن شهاب‌الدین|امیر سید علی بن شهاب الدین همدانی]](714 – 786ق) معروف به علی دوم که قطب سلسله ذهبیه، عالم و شاعر ایرانی قرن هشتم و از مبلغان عمده اسلام در کشمیر هند و از بزرگان سلسله کبرویه بوده است. این رساله را [[ریاض، محمد|محمد ریاض]] تصحیح، حاشیه‌پردازی و با هشت نسخه دیگر مقابله کرده است.  
این کتاب از دو بخش جداگانه شکل گرفته است: 1- تاریخ، آیین، آداب و رسوم فتوت از آغاز تا کنون؛ نوشته [[ریاض، محمد|محمد ریاض]] و 2- رساله فتوت‌نامه اثر [[همدانی، سید علی بن شهاب‌الدین|امیر سید علی بن شهاب‌الدین همدانی]](714 – 786ق) معروف به علی دوم که قطب سلسله ذهبیه، عالم و شاعر ایرانی قرن هشتم و از مبلغان عمده اسلام در کشمیر هند و از بزرگان سلسله کبرویه بوده است. این رساله را [[ریاض، محمد|محمد ریاض]] تصحیح، حاشیه‌پردازی و با هشت نسخه دیگر مقابله کرده است.  


فتوت یا آئین جوانمردی عنوان مسلکی صوفیانه است که در بسیاری از کشور‌های اسلامی رواج داشت. این آئین، شکلی از خدمت‌‌گزاری به جامعه و انسان‌‌ها با مرام و آداب ویژه بود. فتوت بر جنبه‌‌های اخلاقی اسلام تأکید داشت و از لحاظ اجتماعی وسیله‌‌ای برای دستگیری از فقیران و موجب استیصال ستمگران می‌‌شد.<ref>ر.ک: محمد ریاض، ص 11</ref>
فتوت یا آئین جوانمردی عنوان مسلکی صوفیانه است که در بسیاری از کشور‌های اسلامی رواج داشت. این آئین، شکلی از خدمت‌‌گزاری به جامعه و انسان‌‌ها با مرام و آداب ویژه بود. فتوت بر جنبه‌‌های اخلاقی اسلام تأکید داشت و از لحاظ اجتماعی وسیله‌‌ای برای دستگیری از فقیران و موجب استیصال ستمگران می‌‌شد.<ref>ر.ک: محمد ریاض، ص 11</ref>