۱۹٬۵۳۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'AUTOMATIONCODE.....AUTOMATIONCODE' به 'AUTOMATIONCODE......AUTOMATIONCODE') |
||
| (۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
| سال نشر =1398 | | سال نشر =1398 | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE.....AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE......AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ = | | چاپ = | ||
| شابک =0ـ652ـ190ـ964ـ978 | | شابک =0ـ652ـ190ـ964ـ978 | ||
| خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
وقتی با ادبیات شفاهی یک منطقه آشنا میشویم، ناخواسته خود را با مجموعۀ وسیعی از فرهنگ، زبان، آداب و رسوم، شیوۀ زندگی، نگاه به زندگی و نحوۀ بیان اندیشه و حتی واژههایی که گم شدهاند، روبرو میبینیم. گاه تصویرهای شاعرانهای که از زبان ترانهسرایان عامی بیان میشود، تصویری قابل توجه و شگفت است: | وقتی با ادبیات شفاهی یک منطقه آشنا میشویم، ناخواسته خود را با مجموعۀ وسیعی از فرهنگ، زبان، آداب و رسوم، شیوۀ زندگی، نگاه به زندگی و نحوۀ بیان اندیشه و حتی واژههایی که گم شدهاند، روبرو میبینیم. گاه تصویرهای شاعرانهای که از زبان ترانهسرایان عامی بیان میشود، تصویری قابل توجه و شگفت است: | ||
دورادور تا بدثم شادی | دورادور تا بدثم شادی بگودمبه دل مست و به پای بازی بگودم | ||
در این ترانه، معشوق به دلدادۀ خود خطاب میکند: از دور تو را دیدم، شادی کردم و قند در دلم آب شد؛ اما سرم را زیر انداختم و با پایم خاکبازی کردم. این تصویر را فقط کسانی میتوانند دریابند که با محیط روستا آشنا بوده و در آنجا زندگی کرده باشند. | در این ترانه، معشوق به دلدادۀ خود خطاب میکند: از دور تو را دیدم، شادی کردم و قند در دلم آب شد؛ اما سرم را زیر انداختم و با پایم خاکبازی کردم. این تصویر را فقط کسانی میتوانند دریابند که با محیط روستا آشنا بوده و در آنجا زندگی کرده باشند. | ||
| خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:مقالات(دی) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(دی) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 دی 1403]] | ||
[[رده:فاقد اتوماسیون]] | [[رده:فاقد اتوماسیون]] | ||
ویرایش