بیدل دهلوی، میرزا عبدالقادر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۵: خط ۴۵:


==ولادت==
==ولادت==
 
ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی، شاعر و صوفی هندی، در سال ۱۰۵۴ق/ ۱۶۴۴م، در عظیم‌آباد هندوستان (پتنه کنونی)، متولد شد.<ref>ر.ک: جلالی پندری، یدالله، ج13، ص364</ref> پدرش میرزا عبدالخالق، از قبیله برلاس (و به روایتی ارلاس یا ارلات) ترکان جغتایی بود و درعین‌حال که در زمره سپاهیان بود، منشی صوفیانه داشت و به صوفیان «قادریه» هندوستان ارادت می‌ورزید و به توصیه مرشدان خود بود که پسر خویش را همنام شیخ عبدالقادر گیلانی (صوفی مشهور سده‌های ۵ و۶ق) گردانید.<ref> ر.ک: عباسی داکانی، پرویز، ج5، ص132</ref>
ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی، شاعر و صوفی هندی، در سال ۱۰۵۴ق/ ۱۶۴۴م، در عظیم‌آباد هندوستان (پتنه کنونی)، متولد شد.<ref>ر.ک: جلالی پندری، یدالله، ج13، ص364</ref> پدرش میرزا عبدالخالق، از قبیله برلاس (و به روایتی ارلاس یا ارلات) ترکان جغتایی بود و درعین‌حال که در زمره سپاهیان بود، منشی صوفیانه داشت و به صوفیان «قادریه» هندوستان ارادت می‌ورزید و به توصیه مرشدان خود بود که پسر خویش را همنام شیخ عبدالقادر گیلانی (صوفی مشهور سده‌های ۵ و۶ق) گردانید.<ref>ر.ک: همان</ref>.


==تحصیلات==
==تحصیلات==
بیدل پیش از رسیدن به ۵ سالگی، پدر خویش را از دست داد و نزد مادر به آموختن قرآن و الفبای فارسی پرداخت. پس از یک سال‌ونیم، مادرش نیز از دنیا رفت و سرپرستی او را عمویش، میرزا قلندر که چون برادر فردی سپاهی با خوی درویشی بود، برعهده گرفت. بیدل به سفارش عموی خود به آموختن ادبیات عرب پرداخت، اما چون به ۱۰ سالگی رسید، میرزا قلندر او را از مدرسه بازداشت و برای رهنمونی وی به معرفت حق، او را با خود به حلقه درویشان برد.<ref>ر.ک: همان</ref> میرزا قلندر شاعری درس ناخوانده بود که نکته‌سنجی‌های او در شکل‌گیری شخصیت شاعری بیدل بی‌تأثیر نبوده است. بیدل در ۱۰۶۹ق، در ۱۷ سالگی به سپاهیان میرزا عبداللطیف، از امرای شاهزاده شجاع (فرزند شاه جهان)، پیوست، اما در جریان جنگ قدرت میان فرزندان شاه شجاع، بیدل آنان را رها ساخت و همراه میرزا ظریف دایی خود به شهر «کَتَک» (در استان اریسه در شمال هند) رفت و ۴ سال نزد او به سر برد<ref>ر.ک: همان</ref>. میرزا ظریف مردی فاضل بود و فقه، حدیث و عرفان تدریس می‌کرد و برخی از شاعران و صوفیان بزرگ هند، مانند شاه قاسم هواللهی که در تحولات روحی بیدل تأثیر داشتند، به مجلس او رفت‌وآمد می‌کردند. بیدل که از مدتی پیش مطالعه آثار منظوم را شروع کرده و به سرودن شعر پرداخته بود، در این زمان با تخلص «رمزی» حضور خود را در جمع شاعران اعلام کرد. او سرانجام تخلص «بیدل» را برگزید.<ref>ر.ک: همان</ref>.
بیدل پیش از رسیدن به ۵ سالگی، پدر خویش را از دست داد و نزد مادر به آموختن قرآن و الفبای فارسی پرداخت. پس از یک سال‌ونیم، مادرش نیز از دنیا رفت و سرپرستی او را عمویش، میرزا قلندر که چون برادر فردی سپاهی با خوی درویشی بود، برعهده گرفت. بیدل به سفارش عموی خود به آموختن ادبیات عرب پرداخت، اما چون به ۱۰ سالگی رسید، میرزا قلندر او را از مدرسه بازداشت و برای رهنمونی وی به معرفت حق، او را با خود به حلقه درویشان برد. میرزا قلندر شاعری درس ناخوانده بود که نکته‌سنجی‌های او در شکل‌گیری شخصیت شاعری بیدل بی‌تأثیر نبوده است. بیدل در ۱۰۶۹ق، در ۱۷ سالگی به سپاهیان میرزا عبداللطیف، از امرای شاهزاده شجاع (فرزند شاه جهان)، پیوست، اما در جریان جنگ قدرت میان فرزندان شاه شجاع، بیدل آنان را رها ساخت و همراه میرزا ظریف دایی خود به شهر «کَتَک» (در استان اریسه در شمال هند) رفت و ۴ سال نزد او به سر برد<ref>ر.ک: جلالی پندری، یدالله، ج13، ص364</ref>. میرزا ظریف مردی فاضل بود و فقه، حدیث و عرفان تدریس می‌کرد و برخی از شاعران و صوفیان بزرگ هند، مانند شاه قاسم هواللهی که در تحولات روحی بیدل تأثیر داشتند، به مجلس او رفت‌وآمد می‌کردند. بیدل که از مدتی پیش مطالعه آثار منظوم را شروع کرده و به سرودن شعر پرداخته بود، در این زمان با تخلص «رمزی» حضور خود را در جمع شاعران اعلام کرد. او سرانجام تخلص «بیدل» را برگزید.<ref> ر.ک: عباسی داکانی، پرویز، ج5، ص132</ref>.


==فعالیت‌ها==
==فعالیت‌ها==
میرزا ظریف در ۱۰۷۵ق/۱۶۶۴م، درگذشت و بیدل روانه دهلی شد و در آنجا به حلقه ارادتمندان صوفی دیگری به نام «شاه کابلی» پیوست. <ref>ر.ک: همان، ص364-365</ref> کم‌کم بیدل توجه حکمرانان هندوستان را به خود جلب کرد. در آغاز امیر کامگار خان (فرزند جعفرخان، دایی و وزیر اورنگ زیب)، از بیدل حمایت کرد و چون وی به دکن رفت، بیدل به دربار عاقل خان رازی پیوست<ref>ر.ک: همان، ص365</ref>. بیدل در ۱۰۸۰ق، ازدواج کرد، اما صاحب فرزندی نشد.<ref>ر.ک: همان</ref> خانه بیدل در دهلی، محل تجمع یاران شاعر او بود و از «سر شام» تا «نیمه‌شب» ابتدا بیدل و سپس دیگران اشعار خود را می‌خواندند. گفته‌اند که بزرگان شهر نیز در این مجلس حضور می‌یافتند و بیدل اشعار خود را با صلابت و مهابت می‌خوانده است. همچنین در شعرخوانی‌های این مجلس نسبت به اقتفا و انتقاد دیگران از اشعار خود تعصب می‌ورزید. ظاهراً این مجلس نخستین هسته مجالس «بیدل خوانی» را تشکیل می‌دهد. بیدل تا پایان عمر در آن خانه به رفاه می‌زیست و سرگرم فراهم آوردن آثار منظوم و منثور خود بود. او در همین ایام درخواست بهادرشاه را برای سرودن «شاهنامه گورکانی» نپذیرفت؛ چه، این امر را با روحیه درویشی خود ناسازگار می‌دید.<ref>ر.ک: همان</ref> بیدل در اواخر عمر به هنگام قتل محمدفرخ سیر (۱۱۳۱ق) که از حکمرانان حامی او بود، شعری سرود و سپس از بیم آزار دشمنان حاکم مقتول به لاهور گریخت و نزدیک به دو سال در آن شهر زیست و پس از پایان حکومت شورشیان به دهلی بازگشت.<ref>ر.ک: همان</ref>.
میرزا ظریف در ۱۰۷۵ق/۱۶۶۴م، درگذشت و بیدل روانه دهلی شد و در آنجا به حلقه ارادتمندان صوفی دیگری به نام «شاه کابلی» پیوست. <ref>ر.ک: همان، ص364-365</ref> کم‌کم بیدل توجه حکمرانان هندوستان را به خود جلب کرد. در آغاز امیر کامگار خان (فرزند جعفرخان، دایی و وزیر اورنگ زیب)، از بیدل حمایت کرد و چون وی به دکن رفت، بیدل به دربار عاقل خان رازی پیوست<ref>ر.ک: همان، ص365</ref>. بیدل در ۱۰۸۰ق، ازدواج کرد، اما صاحب فرزندی نشد. خانه بیدل در دهلی، محل تجمع یاران شاعر او بود و از «سر شام» تا «نیمه‌شب» ابتدا بیدل و سپس دیگران اشعار خود را می‌خواندند. گفته‌اند که بزرگان شهر نیز در این مجلس حضور می‌یافتند و بیدل اشعار خود را با صلابت و مهابت می‌خوانده است. همچنین در شعرخوانی‌های این مجلس نسبت به اقتفا و انتقاد دیگران از اشعار خود تعصب می‌ورزید. ظاهراً این مجلس نخستین هسته مجالس «بیدل خوانی» را تشکیل می‌دهد. بیدل تا پایان عمر در آن خانه به رفاه می‌زیست و سرگرم فراهم آوردن آثار منظوم و منثور خود بود. او در همین ایام درخواست بهادرشاه را برای سرودن «شاهنامه گورکانی» نپذیرفت؛ چه، این امر را با روحیه درویشی خود ناسازگار می‌دید. بیدل در اواخر عمر به هنگام قتل محمدفرخ سیر (۱۱۳۱ق) که از حکمرانان حامی او بود، شعری سرود و سپس از بیم آزار دشمنان حاکم مقتول به لاهور گریخت و نزدیک به دو سال در آن شهر زیست و پس از پایان حکومت شورشیان به دهلی بازگشت.<ref>ر.ک: همان، ص365</ref>


==وفات==
==وفات==
خط ۷۹: خط ۷۸:


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
جلالی پندری، یدالله، «دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1383.
#جلالی پندری، یدالله، «دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1383.
 
#عباسی داکانی، پرویز، «دانشنامه جهان اسلام»، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، ج5، تهران، بنیاد دایرة‎المعارف اسلامی، چاپ دوم، 1378.


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==