معارج القدس فی مدارج معرفة النفس: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ''
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به '')
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:
[[غزالی، محمد بن محمد]] (نویسنده)
[[غزالی، محمد بن محمد]] (نویسنده)
|زبان  
|زبان  
| زبان =عربي  
| زبان =عربی  
| کد کنگره =‏/غ4م7 / 247/4 BP  
| کد کنگره =‏/غ4م7 / 247/4 BP  
| موضوع =
| موضوع =
خط ۱۹: خط ۱۹:
| شابک =
| شابک =
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =63462
| کتابخوان همراه نور =
| کتابخوان همراه نور =
| کد پدیدآور =00736
| کد پدیدآور =00736
خط ۴۰: خط ۴۰:
وی سپس ترتیب مطالب کتاب<ref>ر.ک: ترتیب کتاب، ص9</ref>‏  را این‌گونه ذکر می‌کند:
وی سپس ترتیب مطالب کتاب<ref>ر.ک: ترتیب کتاب، ص9</ref>‏  را این‌گونه ذکر می‌کند:
#  مقدمه کتاب؛ الفاظ چهارگانه نفس، قلب، روح و عقل مترادف هستند.<ref>ر.ک: مقدمه، ص15</ref>‏   
#  مقدمه کتاب؛ الفاظ چهارگانه نفس، قلب، روح و عقل مترادف هستند.<ref>ر.ک: مقدمه، ص15</ref>‏   
# بیان اثبات نفس؛ [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] معتقد است نفس روشن‌تر از آن است که نیاز به دلیلی برای اثباتش باشد؛ چراکه خطابات شرع متوجه معدوم نیست، بلکه متوجه موجود زنده‌ای است که خطاب را می‌فهمد. او سپس در مقام توضیح نفوس سه‌گانه نباتی، حیوانی و انسانی برآمده و کمال هر یک را توضیح می‌دهد.<ref>ر.ک:  متن کتاب، ص19</ref>‏.  وی که عمده نظراتش را پیرامون‌ نفس‌ در این کتاب ارائه داده است، نفس را مانند ارسطو به سه نوع نباتی، حیوانی و انسانی تقسیم می‌کند و هر سه را کمال اول برای جسم‌ طبیعی‌ آلی می‌شناسد. نباتی از‌ جهت‌ تغذیه و نمو و تولیدمثل، حیوانی از جهت مدرک جزئیات و متحرک به اراده بودن، انسانی از جهت انجام افعالی از روی اختیار عقلی و استنباط بالرأی و ادراک امور کلی. <ref>ر.ک:  جواهرفروش‌زاده، عبدالرحیم، ص 19؛ متن کتاب، ص22-19</ref>‏.  
# بیان اثبات نفس؛ [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] معتقد است نفس روشن‌تر از آن است که نیاز به دلیلی برای اثباتش باشد؛ چراکه خطابات شرع متوجه معدوم نیست، بلکه متوجه موجود زنده‌ای است که خطاب را می‌فهمد. او سپس در مقام توضیح نفوس سه‌گانه نباتی، حیوانی و انسانی برآمده و کمال هر یک را توضیح می‌دهد.<ref>ر.ک:  متن کتاب، ص19</ref>‏.  وی که عمده نظراتش را پیرامون‌ نفس‌ در این کتاب ارائه داده است، نفس را مانند ارسطو به سه نوع نباتی، حیوانی و انسانی تقسیم می‌کند و هر سه را کمال اول برای جسم‌ طبیعی‌ آلی می‌شناسد. نباتی از‌ جهت‌ تغذیه و نمو و تولیدمثل، حیوانی از جهت مدرک جزئیات و متحرک به اراده بودن، انسانی از جهت انجام افعالی از روی اختیار عقلی و استنباط بالرأی و ادراک امور کلی. <ref>ر.ک:  جواهرفروش‌زاده، عبدالرحیم، ص 19؛ متن کتاب، ص22-19</ref>‏.
# بیان اینکه نفس جوهر است؛ همه خطابات شرع دلالت بر آن دارد که نفس جوهر است و همچنین عقوباتی که در شرع برای پس از مرگ ذکر شده دلالت بر جوهر بودن نفس دارد. در ادامه دو بیان عقلی نیز بر جوهر بودن نفس اقامه می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>‏.   
# بیان اینکه نفس جوهر است؛ همه خطابات شرع دلالت بر آن دارد که نفس جوهر است و همچنین عقوباتی که در شرع برای پس از مرگ ذکر شده دلالت بر جوهر بودن نفس دارد. در ادامه دو بیان عقلی نیز بر جوهر بودن نفس اقامه می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>‏.   
# بیان اینکه جوهر مقدار و کمیت ندارد؛ [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] پنج برهان بر این مطلب اقامه کرده است<ref>ر.ک: همان، ص32-27</ref>‏.   
# بیان اینکه جوهر مقدار و کمیت ندارد؛ [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] پنج برهان بر این مطلب اقامه کرده است<ref>ر.ک: همان، ص32-27</ref>‏.   
خط ۶۰: خط ۶۰:
کتاب با دو قصیده بلند هائیه و تائیه به پایان رسیده است. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] قصیده تائیه‌اش را با این موضوع شگفت آغاز کرده که خداوند دورترین از دید ماست و هرگز نمی‌توان او را مشاهده نمود اما با هر نگاه به نور تجلی او در مظاهر خلقتش او را در نزدیکی خود می‌بینیم:  
کتاب با دو قصیده بلند هائیه و تائیه به پایان رسیده است. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] قصیده تائیه‌اش را با این موضوع شگفت آغاز کرده که خداوند دورترین از دید ماست و هرگز نمی‌توان او را مشاهده نمود اما با هر نگاه به نور تجلی او در مظاهر خلقتش او را در نزدیکی خود می‌بینیم:  


'''بنور تجلی وجه قدسک دهشتی***و فیک علی ان لا خفاً بک حیرتی'''
{{شعر}}
'''فیا اقرب الاشیاء من کل نظرة***لابعد شیءٍ انت عن کل رؤیة'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص189</ref>‏.     
{{ب|'' بنور تجلی وجه قدسک دهشتی''|2='' و فیک علی ان لا خفاً بک حیرتی ''}}
 
{{ب|'' فیا اقرب الاشیاء من کل نظرة''|2=''لابعد شیءٍ انت عن کل رؤیة ''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص189</ref>}}
{{پایان شعر}}
و با تسبیح خداوند به پایان می‌برد که با قدرت خویش خورشید نفس آدمی را که از عدم آفریده و حیات بخشیده و همو دوباره می‌میراند:  
و با تسبیح خداوند به پایان می‌برد که با قدرت خویش خورشید نفس آدمی را که از عدم آفریده و حیات بخشیده و همو دوباره می‌میراند:  
'''و مطلع شمس النفس من مشرق الخلا***سیطلعها من مغرب العدمیة'''
{{شعر}}
'''سبحان من یحیی بقدرته الذی***یمیت کما احیاه اول مرة''' <ref>ر.ک: همان، ص204</ref>‏.     
{{ب|''و مطلع شمس النفس من مشرق الخل''|2='' سیطلعها من مغرب العدمیة''}}
{{ب|''سبحان من یحیی بقدرته الذی''|2='' یمیت کما احیاه اول مرة'' <ref>ر.ک: همان، ص204</ref>‏}}
{{پایان شعر}}


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۸۱: خط ۸۳:
# مقدمه و متن کتاب.  
# مقدمه و متن کتاب.  
#[[:noormags:97542| احمدوند، شجاع، «اندیشه آرمان‌گرای غزالی»، پژوهش حقوق عمومی، بهار و تابستان1381، شماره 6، ص 9 تا 42]].  
#[[:noormags:97542| احمدوند، شجاع، «اندیشه آرمان‌گرای غزالی»، پژوهش حقوق عمومی، بهار و تابستان1381، شماره 6، ص 9 تا 42]].  
#[[:noormags:26206| جواهرفروش‌زاده، عبدالرحیم؛ «آراء تربیتی غزالی»، کیهان اندیشه، بهمن و اسفند 1372، شماره 52، ص 17 تا 25 ]].
#[[:noormags:26206| جواهرفروش‌زاده، عبدالرحیم؛ «آراء تربیتی غزالی»، کیهان اندیشه، بهمن و اسفند 1372، شماره 52، ص 17 تا 25]].
 
 
 


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==