۱۴۶٬۵۰۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
||
| (۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۸: | خط ۸: | ||
[[نذیر احمد]] (سایر) | [[نذیر احمد]] (سایر) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = فارسی | | زبان = فارسی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| خط ۲۶: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|فرهنگ ( | {{کاربردهای دیگر|فرهنگ (ابهامزدایی)}} | ||
'''فرهنگ قواس'''، نوشته [[قواس، فخرالدین مبارکشاه|فخرالدین مبارکشاه قواس غزنوی]] (زنده در 743ق)، شاعر پارسیگوی است<ref>ر.ک: انوشه، حسن، ج3، ص805</ref>. این اثر که به «فرهنگ پنجبخشی» نیز شناخته شده<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص4</ref>، در موضوع ادبیات (لغت) است و توسط [[نذیر احمد]] تصحیح شده است. | '''فرهنگ قواس'''، نوشته [[قواس، فخرالدین مبارکشاه|فخرالدین مبارکشاه قواس غزنوی]] (زنده در 743ق)، شاعر پارسیگوی است<ref>ر.ک: انوشه، حسن، ج3، ص805</ref>. این اثر که به «فرهنگ پنجبخشی» نیز شناخته شده<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص4</ref>، در موضوع ادبیات (لغت) است و توسط [[نذیر احمد]] تصحیح شده است. | ||
این فرهنگ که در اواخر سده هفتم و اوایل سده هشتم بهمنظور رفع دشوارى از متون فارسى، بهویژه [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه فردوسى]]، نوشته شده است، کهنترین فرهنگ فارسى به فارسی پس از لغتنامه اسدی و نخستین فرهنگ فارسی نوشتهشده در شبه قاره هند است. ازاینرو نویسنده آن را | این فرهنگ که در اواخر سده هفتم و اوایل سده هشتم بهمنظور رفع دشوارى از متون فارسى، بهویژه [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه فردوسى]]، نوشته شده است، کهنترین فرهنگ فارسى به فارسی پس از لغتنامه اسدی و نخستین فرهنگ فارسی نوشتهشده در شبه قاره هند است. ازاینرو نویسنده آن را مىتوان پایه گذار فرهنگنویسى فارسى در شبه قاره برشمرد<ref>ر.ک: همان، ص1؛ انوشه، حسن، ج3، ص806</ref>. | ||
فرهنگهای دیگری که در هند به نگارش درآمدند از این فرهنگ پیروی کرده و استفاده نمودهاند. واژه «فرهنگ» یا «فرهنگنامه»، ظاهرا نخستین بار در این اثر معادل «واژهنامه» یا «لغتنامه» بهکار رفته است<ref>ر.ک: همان، ص12؛ همان</ref>. | فرهنگهای دیگری که در هند به نگارش درآمدند از این فرهنگ پیروی کرده و استفاده نمودهاند. واژه «فرهنگ» یا «فرهنگنامه»، ظاهرا نخستین بار در این اثر معادل «واژهنامه» یا «لغتنامه» بهکار رفته است<ref>ر.ک: همان، ص12؛ همان</ref>. | ||