۱۴۶٬۰۶۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'میبدی، ابوالفضل رشیدالدین' به 'میبدی، احمد بن محمد') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
||
| (۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = عربی - فارسی | | زبان = عربی - فارسی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
| موضوع =قرآن - ترجمه | | موضوع =قرآن - ترجمه | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|ترجمه قرآن ( | {{کاربردهای دیگر|ترجمه قرآن (ابهامزدایی)}} | ||
'''قرآن کریم، ترجمه ابوالفضل رشیدالدین میبدی'''، نوشته [[میبدی، احمد بن محمد|ابوالفضل احمد بن ابو سعد بن احمد بن مهریزد میبدى]] (متوفای 530ق) از عارفان بنام سده پنجم و ششم هجری است که به خط [[محمدحسین بن علی عسكر ارسنجانی]] (1300 ق) و با تصحیح و مقابلۀ [[ملک ثابت، مهدی|مهدی ملك ثابت]] و [[رواقی، علی|علی رواقی]] چاپ شده است. | '''قرآن کریم، ترجمه ابوالفضل رشیدالدین میبدی'''، نوشته [[میبدی، احمد بن محمد|ابوالفضل احمد بن ابو سعد بن احمد بن مهریزد میبدى]] (متوفای 530ق) از عارفان بنام سده پنجم و ششم هجری است که به خط [[محمدحسین بن علی عسكر ارسنجانی]] (1300 ق) و با تصحیح و مقابلۀ [[ملک ثابت، مهدی|مهدی ملك ثابت]] و [[رواقی، علی|علی رواقی]] چاپ شده است. | ||
| خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
الحاق «الف تعظیم و اعجاب» به آخر دو واژۀ «نیک» و «بد»، معادل زیبایی است که [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] برای برگرداندن افعال مدح و ذم عربی به فارسی در این تفسیر آورده است؛ مانند «وَ نِعْمَ اَجْرُ الْعَامِلِینَ (آل عمران،136)»: ای نیکا سرانجام که ایشان یافتند. | الحاق «الف تعظیم و اعجاب» به آخر دو واژۀ «نیک» و «بد»، معادل زیبایی است که [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] برای برگرداندن افعال مدح و ذم عربی به فارسی در این تفسیر آورده است؛ مانند «وَ نِعْمَ اَجْرُ الْعَامِلِینَ (آل عمران،136)»: ای نیکا سرانجام که ایشان یافتند. | ||
اسم اشاره مرکب «آنک»: در آثار کهن فارسی «آنک در مورد اشاره دور که به حالت تنبیه یا تبشیر باشد، | اسم اشاره مرکب «آنک»: در آثار کهن فارسی «آنک در مورد اشاره دور که به حالت تنبیه یا تبشیر باشد، میآمده است ولی [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] این واژه را در مقابل «هذا» (اسم اشاره نزدیک) و «تلک» (اسم اشاره دور) هنگام تنبیه یا تبشیر آورده است و معانی «آنجای»، «آنگاه» و «اینک» از آن برمیآید؛ مانند «هَذِهِ نَاقَة اللَّهِ (اعراف،72): آنک این ماده شتر خدای است. | ||
اسم اشاره مرکب «اینچه» در ترجمه «هذا» و «ما» موصول: [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] اینچه را در نوبت اول ترجمهاش، در مقابل «هذا» و مای موصول آورده است؛ در اشاره به چیزهای نزدیک، مانند «قَالَ أَ لَيْسَ هَٰذَا بِالْحَقِّ (انعام،30)»: گوید اینچه میبینید، راست نیست. | اسم اشاره مرکب «اینچه» در ترجمه «هذا» و «ما» موصول: [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] اینچه را در نوبت اول ترجمهاش، در مقابل «هذا» و مای موصول آورده است؛ در اشاره به چیزهای نزدیک، مانند «قَالَ أَ لَيْسَ هَٰذَا بِالْحَقِّ (انعام،30)»: گوید اینچه میبینید، راست نیست. | ||
| خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
کاربست واژۀ «ای» به جای «آیا»: (البته، تلفظ قطعی آن معلوم نبوده و مشخص نیست که به صورت اَی ay یا گونهای دیگر ادا میشود)؛ مانند «وَیْکَأَنَّهُ لا یُفْلِحُ الْکافِرُونَ (قصص،82)»: ای ما به جای رحمت، بدانکه سرانجام نیک نیاید ناگرویدگان. | کاربست واژۀ «ای» به جای «آیا»: (البته، تلفظ قطعی آن معلوم نبوده و مشخص نیست که به صورت اَی ay یا گونهای دیگر ادا میشود)؛ مانند «وَیْکَأَنَّهُ لا یُفْلِحُ الْکافِرُونَ (قصص،82)»: ای ما به جای رحمت، بدانکه سرانجام نیک نیاید ناگرویدگان. | ||
کاربست «و» به جای همزه استفهام و واژۀ «هل»؛ مانند «أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ (بقره،107)»: و | کاربست «و» به جای همزه استفهام و واژۀ «هل»؛ مانند «أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ (بقره،107)»: و نمیدانیای آدمی... که الله راست پادشاهی آسمانها و زمین؟» | ||
ترجمه مفعول مطلق: [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] مفعول مطلق عربی را بخلاف رویه مترجمان زمانهاش، به فارسی ترجمه کرده است؛ مانند «فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ (حجر،85)»: فراگذار، فراگذاشتن نیکو. | ترجمه مفعول مطلق: [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] مفعول مطلق عربی را بخلاف رویه مترجمان زمانهاش، به فارسی ترجمه کرده است؛ مانند «فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ (حجر،85)»: فراگذار، فراگذاشتن نیکو. | ||
| خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
ترجمه موصول با صله: [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] این موصول را با صلهای که طولانی است، به صورت اسم فاعل و به گونهای مختصر ترجمه کرده است؛ مانند «وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا (مائده،53)»: و مؤمنان گفتند؛ او گاهی نیز، موصول را به «ایشان که» ترجمه کرده است؛ مانند «اَلَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوٰالَهُمْ (بقره،274)»: ایشان که نفقت میکنند مالهای خویش. | ترجمه موصول با صله: [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] این موصول را با صلهای که طولانی است، به صورت اسم فاعل و به گونهای مختصر ترجمه کرده است؛ مانند «وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا (مائده،53)»: و مؤمنان گفتند؛ او گاهی نیز، موصول را به «ایشان که» ترجمه کرده است؛ مانند «اَلَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوٰالَهُمْ (بقره،274)»: ایشان که نفقت میکنند مالهای خویش. | ||
ترجمه جملههای استفهامی قرآن بدون نشانۀ پرسشی: میبدی نیز مانند شیوهای که در زبانهای ایرانی باستان برای نشاندادن جمله پرسشی رواج داشته، آن را با آهنگ و بدون ادات استفهام ترجمه کرده است؛ مانند «أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ؟ (بقره،107)»: و | ترجمه جملههای استفهامی قرآن بدون نشانۀ پرسشی: میبدی نیز مانند شیوهای که در زبانهای ایرانی باستان برای نشاندادن جمله پرسشی رواج داشته، آن را با آهنگ و بدون ادات استفهام ترجمه کرده است؛ مانند «أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ؟ (بقره،107)»: و نمیدانیای آدمی! که الله راست پادشاهی آسمانها و زمین. او در برخی موردها، از واژههای پرسشی «چه»، «چون» و «هیچ» برای رساندن استفهام بهرهگرفته است؛ در ترجمۀ «فَأَنّی تُصرَفُونَ (یونس،32)»: شما را از او چون برمیگردانند؟، چون به معنی «چگونه» است و در جمله «هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا (مریم،65)»: هیچ دانی او را همنامی و مانندی؟، «هیچ» مفهوم قیدی دارد.<ref>ر.ک: همان، ص197-178</ref> | ||
[[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] در آیههایی که دوام فاعل به صورت «جمع مذکر» و «مؤنث سالم» با هم آمده، برای آنکه این تذکیر و تأنیث را در ترجمهاش منعکس کند، نخست اسم فاعل را آورده و بعد، عبارت «مردان و زنان» را افزوده است تا در عین اینکه ترجمه وفادار به اصل است، جمله بر روش نگارش پارسی باشد؛ مانند: «وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ (توبه،68)»: وعده داد الله منافقان را، مردان و زنان.<ref>ر.ک: رکنی، محمدمهدی، 1357ش، ص324</ref> | [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] در آیههایی که دوام فاعل به صورت «جمع مذکر» و «مؤنث سالم» با هم آمده، برای آنکه این تذکیر و تأنیث را در ترجمهاش منعکس کند، نخست اسم فاعل را آورده و بعد، عبارت «مردان و زنان» را افزوده است تا در عین اینکه ترجمه وفادار به اصل است، جمله بر روش نگارش پارسی باشد؛ مانند: «وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ (توبه،68)»: وعده داد الله منافقان را، مردان و زنان.<ref>ر.ک: رکنی، محمدمهدی، 1357ش، ص324</ref> | ||