۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به '') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۹: | خط ۹: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = فارسی | | زبان = فارسی | ||
| کد کنگره =PIR۶۴۷۴/ف۲/د۹ | | کد کنگره =PIR۶۴۷۴/ف۲/د۹ | ||
| موضوع =شعر فارسی - قرن 11ق. | | موضوع =شعر فارسی - قرن 11ق. | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
{{ب|''گاه کند زنده و گه جان برد''|2=''گاه دهد دین و گه ایمان برد''<ref>ر.ک: مقدمه مصنف، صفحه ژ</ref>}} | {{ب|''گاه کند زنده و گه جان برد''|2=''گاه دهد دین و گه ایمان برد''<ref>ر.ک: مقدمه مصنف، صفحه ژ</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
از قصیدههای فانی، بهجز آنهایی که در مدح «شاهجهان» سروده است و صاحب «مرآت الخيال» هجده بیت از آن را نقل نموده است، چیزی در دست نیست. او در دیوان خود «شاهجهان»، | از قصیدههای فانی، بهجز آنهایی که در مدح «شاهجهان» سروده است و صاحب «مرآت الخيال» هجده بیت از آن را نقل نموده است، چیزی در دست نیست. او در دیوان خود «شاهجهان»، «[[داراشکوه بابری، شاهزاده هند|داراشُکوه]]»، «امیرالامرا صمصامالدوله»، «مُلاشاه برخشی» و «ظفر خان احسن» (حاکم کشمیر) را ستوده است. چنین به نظر میرسد که او پیشتر، به «شاهی» و «سلطانی» تخلص میکرده است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''بسکه مدح پادشاه و شاهزاده گفتهام''|2=''گاه «شاهی» شد تخلص گاه «سلطانی» مرا''}} | {{ب|''بسکه مدح پادشاه و شاهزاده گفتهام''|2=''گاه «شاهی» شد تخلص گاه «سلطانی» مرا''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
[[فانی کشمیری، محسن بن حسن|فانی]] در مواجهه با امیران مقتدر زمانه خود از ظرافتهای بیانی بهره گرفته است؛ نمونه این بیان در تفاوتی که میان «شاهجهان» و فرزند ادیب و دانشمند او | [[فانی کشمیری، محسن بن حسن|فانی]] در مواجهه با امیران مقتدر زمانه خود از ظرافتهای بیانی بهره گرفته است؛ نمونه این بیان در تفاوتی که میان «شاهجهان» و فرزند ادیب و دانشمند او «[[داراشکوه بابری، شاهزاده هند|داراشکوه]]» گذارده است، دیده میشود: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''فانی از داراشکوه و قدسی از شاهجهان''|2=''فرق بسیار است از هم آفتاب و ماه را''}} | {{ب|''فانی از داراشکوه و قدسی از شاهجهان''|2=''فرق بسیار است از هم آفتاب و ماه را''}} | ||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
{{ب|''قِرانِ کوکب بَختم به ماهِ روی تو باد''|2=''چه شد که مِهر ز صاحبقران ثانی نیست''}} | {{ب|''قِرانِ کوکب بَختم به ماهِ روی تو باد''|2=''چه شد که مِهر ز صاحبقران ثانی نیست''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
[[فانی کشمیری، محسن بن حسن|فانی]] به | [[فانی کشمیری، محسن بن حسن|فانی]] به [[داراشکوه بابری، شاهزاده هند|داراشکوه]]، فراوان ارادت داشته است و اشعار بسیاری در وصف و تحسین او سروده است؛ گاه او را محبوب خود و گاه پیر خویش میداند: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''داغ شو یوسف که ما را از غم داراشکوه''|2=''عشق، برعکس زلیخا در جوانی پیر کرد''}} | {{ب|''داغ شو یوسف که ما را از غم داراشکوه''|2=''عشق، برعکس زلیخا در جوانی پیر کرد''}} | ||
| خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
{{ب|''فانی، که سجده داراشکوه کرد''|2=''دیگر سرش به هر در نمیشود''}} | {{ب|''فانی، که سجده داراشکوه کرد''|2=''دیگر سرش به هر در نمیشود''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
او در یک رباعی، نکتهای را که در کتاب | او در یک رباعی، نکتهای را که در کتاب «[[دبستان مذاهب]]» آورده است و در آنجا «ملاشاه» را پیر خود دانسته است، بهطور مستقیم تأیید میکند: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''راهی به میان بود میان من و شاه''|2=''ره قطع نمودم و شدم بر درگاه''}} | {{ب|''راهی به میان بود میان من و شاه''|2=''ره قطع نمودم و شدم بر درگاه''}} | ||
| خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
که مقصود، میانمیر لاهوری از سلسله قادریه مُلاشاه است. | که مقصود، میانمیر لاهوری از سلسله قادریه مُلاشاه است. | ||
[[فانی کشمیری، محسن بن حسن|فانی]] در نهضت داراشُکوه برای آمیختن ادیان اسلام و هندو، مقام رهبری مییابد، اما بسیار سرزنش میشود. او مقامات گوناگون سلوک را طی میکند و پس از اینکه خود را پیرو مُلاشاه و داراشُکوه مینامد، درمییابد که «پیری» و «مریدی» را نمیتوان در وحدت راه داد و چنین میگوید: | [[فانی کشمیری، محسن بن حسن|فانی]] در نهضت [[داراشکوه بابری، شاهزاده هند|داراشُکوه]] برای آمیختن ادیان اسلام و هندو، مقام رهبری مییابد، اما بسیار سرزنش میشود. او مقامات گوناگون سلوک را طی میکند و پس از اینکه خود را پیرو مُلاشاه و [[داراشکوه بابری، شاهزاده هند|داراشُکوه]] مینامد، درمییابد که «پیری» و «مریدی» را نمیتوان در وحدت راه داد و چنین میگوید: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''برپا کردم سلسله پیر و مرید''|2=''هم مُلاشاه و هم میانمیر شدم''}} | {{ب|''برپا کردم سلسله پیر و مرید''|2=''هم مُلاشاه و هم میانمیر شدم''}} | ||