دیوان محسن فانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ''
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به '')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۹: خط ۹:
|زبان
|زبان
| زبان = فارسی
| زبان = فارسی
| کد کنگره =    
| کد کنگره =PIR۶۴۷۴/ف۲/د۹
| موضوع =شعر فارسی - قرن 11ق.
| موضوع =شعر فارسی - قرن 11ق.
|ناشر  
|ناشر  
خط ۳۰: خط ۳۰:
دو تن از شاعران بزرگ هندی به نام‌های «اسلم سالم» و «ملا محمدطاهر غنی کشمیری» (درگذشته 1079ق)، از سبک او پیروی کرده‌اند. [[فانی کشمیری، محسن بن حسن|فانی]] تعریف ویژه‌ای از شعر دارد و می‌گوید:
دو تن از شاعران بزرگ هندی به نام‌های «اسلم سالم» و «ملا محمدطاهر غنی کشمیری» (درگذشته 1079ق)، از سبک او پیروی کرده‌اند. [[فانی کشمیری، محسن بن حسن|فانی]] تعریف ویژه‌ای از شعر دارد و می‌گوید:
{{شعر}}
{{شعر}}
'''گاه سخن آب و گهی آتش است''|2=''گاه جگرسوز و گهی دلکش است''}}
{{ب|''گاه سخن آب و گهی آتش است''|2=''گاه جگرسوز و گهی دلکش است''}}
'''گاه کند زنده و گه جان برد''|2=''گاه دهد دین و گه ایمان برد''<ref>ر.ک: مقدمه مصنف، صفحه ژ</ref>}}
{{ب|''گاه کند زنده و گه جان برد''|2=''گاه دهد دین و گه ایمان برد''<ref>ر.ک: مقدمه مصنف، صفحه ژ</ref>}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
از قصیده‌های فانی، به‌جز آن‌هایی که در مدح «شاه‌جهان» سروده است و صاحب «مرآت ‌الخيال» هجده بیت از آن را نقل نموده است، چیزی در دست نیست. او در دیوان خود «شاه‌جهان»، «داراشُکوه»، «امیرالامرا صمصام‌الدوله»، «مُلاشاه برخشی» و «ظفر خان احسن» (حاکم کشمیر) را ستوده است. چنین به نظر می‌رسد که او پیش‌تر، به «شاهی» و «سلطانی» تخلص می‌کرده است:
از قصیده‌های فانی، به‌جز آن‌هایی که در مدح «شاه‌جهان» سروده است و صاحب «مرآت ‌الخيال» هجده بیت از آن را نقل نموده است، چیزی در دست نیست. او در دیوان خود «شاه‌جهان»، «[[داراشکوه بابری، شاهزاده هند|داراشُکوه]]»، «امیرالامرا صمصام‌الدوله»، «مُلاشاه برخشی» و «ظفر خان احسن» (حاکم کشمیر) را ستوده است. چنین به نظر می‌رسد که او پیش‌تر، به «شاهی» و «سلطانی» تخلص می‌کرده است:
{{شعر}}
{{شعر}}
'''بس‌که مدح پادشاه و شاهزاده گفته‌ام''|2=''گاه «شاهی» شد تخلص گاه «سلطانی» مرا''}}
{{ب|''بس‌که مدح پادشاه و شاهزاده گفته‌ام''|2=''گاه «شاهی» شد تخلص گاه «سلطانی» مرا''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
[[فانی کشمیری، محسن بن حسن|فانی]] در مواجهه با امیران مقتدر زمانه خود از ظرافت‌های بیانی بهره گرفته است؛ نمونه این بیان در تفاوتی که میان «شاه‌جهان» و فرزند ادیب و دانشمند او «داراشکوه» گذارده است، دیده می‌شود:
[[فانی کشمیری، محسن بن حسن|فانی]] در مواجهه با امیران مقتدر زمانه خود از ظرافت‌های بیانی بهره گرفته است؛ نمونه این بیان در تفاوتی که میان «شاه‌جهان» و فرزند ادیب و دانشمند او «[[داراشکوه بابری، شاهزاده هند|داراشکوه]]» گذارده است، دیده می‌شود:
{{شعر}}
{{شعر}}
'''فانی از داراشکوه و قدسی از شاه‌جهان''|2=''فرق بسیار است از هم آفتاب و ماه را''}}
{{ب|''فانی از داراشکوه و قدسی از شاه‌جهان''|2=''فرق بسیار است از هم آفتاب و ماه را''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
او در جای دیگر، بی‌اعتنایی خود را به ناخشنودی شاه‌جهان این‌گونه بیان می‌کند:
او در جای دیگر، بی‌اعتنایی خود را به ناخشنودی شاه‌جهان این‌گونه بیان می‌کند:
خط ۴۶: خط ۴۶:
{{ب|''قِرانِ کوکب بَختم به ماهِ روی تو باد''|2=''چه شد که مِهر ز صاحب‌قران ثانی نیست''}}
{{ب|''قِرانِ کوکب بَختم به ماهِ روی تو باد''|2=''چه شد که مِهر ز صاحب‌قران ثانی نیست''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
[[فانی کشمیری، محسن بن حسن|فانی]] به داراشکوه، فراوان ارادت داشته است و اشعار بسیاری در وصف و تحسین او سروده است؛ گاه او را محبوب خود و گاه پیر خویش می‌داند:
[[فانی کشمیری، محسن بن حسن|فانی]] به [[داراشکوه بابری، شاهزاده هند|داراشکوه]]، فراوان ارادت داشته است و اشعار بسیاری در وصف و تحسین او سروده است؛ گاه او را محبوب خود و گاه پیر خویش می‌داند:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''داغ شو یوسف که ما را از غم داراشکوه''|2=''عشق، برعکس زلیخا در جوانی پیر کرد''}}
{{ب|''داغ شو یوسف که ما را از غم داراشکوه''|2=''عشق، برعکس زلیخا در جوانی پیر کرد''}}
خط ۵۳: خط ۵۳:
{{ب|''فانی، که سجده داراشکوه کرد''|2=''دیگر سرش به هر در نمی‌شود''}}
{{ب|''فانی، که سجده داراشکوه کرد''|2=''دیگر سرش به هر در نمی‌شود''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
او در یک رباعی، نکته‌ای را که در کتاب «دبستان مذاهب» آورده است و در آنجا «ملاشاه» را پیر خود دانسته است، به‌طور مستقیم تأیید می‌کند:
او در یک رباعی، نکته‌ای را که در کتاب «[[دبستان مذاهب]]» آورده است و در آنجا «ملاشاه» را پیر خود دانسته است، به‌طور مستقیم تأیید می‌کند:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''راهی به میان بود میان من و شاه''|2=''ره قطع نمودم و شدم بر درگاه''}}
{{ب|''راهی به میان بود میان من و شاه''|2=''ره قطع نمودم و شدم بر درگاه''}}
خط ۶۱: خط ۶۱:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''از بس‌که ز هر سلسله دلگیر شدم''|2=''سرسلسله حلقه زنجیر شدم''}}
{{ب|''از بس‌که ز هر سلسله دلگیر شدم''|2=''سرسلسله حلقه زنجیر شدم''}}
'''برپا کردم سلسله پیر و مرید''|2=''هم مُلا‌شاه و هم میان‌میر شدم''}}
{{ب|''برپا کردم سلسله پیر و مرید''|2=''هم مُلا‌شاه و هم میان‌میر شدم''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
که مقصود، میان‌میر لاهوری از سلسله قادریه مُلاشاه است.
که مقصود، میان‌میر لاهوری از سلسله قادریه مُلاشاه است.


[[فانی کشمیری، محسن بن حسن|فانی]] در نهضت داراشُکوه برای آمیختن ادیان اسلام و هندو، مقام رهبری می‌یابد، اما بسیار سرزنش می‌شود. او مقامات گوناگون سلوک را طی می‌کند و پس از اینکه خود را پیرو مُلا‌شاه و داراشُکوه می‌نامد، درمی‌یابد که «پیری» و «مریدی» را نمی‌توان در وحدت راه داد و چنین می‌گوید:
[[فانی کشمیری، محسن بن حسن|فانی]] در نهضت [[داراشکوه بابری، شاهزاده هند|داراشُکوه]] برای آمیختن ادیان اسلام و هندو، مقام رهبری می‌یابد، اما بسیار سرزنش می‌شود. او مقامات گوناگون سلوک را طی می‌کند و پس از اینکه خود را پیرو مُلا‌شاه و [[داراشکوه بابری، شاهزاده هند|داراشُکوه]] می‌نامد، درمی‌یابد که «پیری» و «مریدی» را نمی‌توان در وحدت راه داد و چنین می‌گوید:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''برپا کردم سلسله پیر و مرید''|2=''هم مُلاشاه و هم میان‌میر شدم''}}
{{ب|''برپا کردم سلسله پیر و مرید''|2=''هم مُلاشاه و هم میان‌میر شدم''}}
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:زبان‌شناسی، علم زبان]]
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
[[رده:مقالات بازبینی شده2 دی 1402]]


[[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1402 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]]
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1402 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]]
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1402 توسط محسن عزیزی]]
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1402 توسط محسن عزیزی]]