۱۴۶٬۰۰۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '(د ' به '(متوفای ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
||
| (۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|احمد بن محمد رازی ( | {{کاربردهای دیگر|احمد بن محمد رازی (ابهامزدایی)}} | ||
'''احمد بن محمد رازى''' (۳۲۰-۴۲۰ق)، معروف به ابوعلی مِسکَوَیه، مورخ، فيلسوف، پزشک و اديب پرآوازۀ ايرانى. | '''احمد بن محمد رازى''' (۳۲۰-۴۲۰ق)، معروف به ابوعلی مِسکَوَیه، مورخ، فيلسوف، پزشک و اديب پرآوازۀ ايرانى. | ||
== ولادت == | == ولادت == | ||
از تاريخ تولد ابوعلى مسكويه اطلاعى در دست نيست. اما از آنجا كه او خود در تجارب الامم به «طول مصاحبت و كثرت مجالسات» خود با ابومحمد مهلبى، وزير معز الدولۀ | از تاريخ تولد ابوعلى مسكويه اطلاعى در دست نيست. اما از آنجا كه او خود در تجارب الامم به «طول مصاحبت و كثرت مجالسات» خود با ابومحمد مهلبى، وزير معز الدولۀ بويهىاشاره كرده، يادآور مىشود كه يكى از منابع او در وقايع سال 340ق به بعد، اطلاعات شفاهى مهلبى از وقايع روزگار وزارتش بوده است و در جاى ديگر، ذيل وقايع مربوط به مهلبى در 341 ق، خود را مصاحب وزير در همان تاريخ مىشمارد-و البته بعيد است كه در آن تاريخ سن او كمتر از 20 سال بوده باشد- مىبايست در حوالى سال 320ق زاده شده باشد. | ||
بنابراین، با توجه به تاريخ درگذشت او در | بنابراین، با توجه به تاريخ درگذشت او در 420قيا صفر 421، مىبايست حدود يکسده زيسته باشد. | ||
[[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت]] مسكويه را مجوسى نو مسلمان خوانده است، اما با توجه به نام پدرش-محمد-بعيد است كه ابوعلى خود مسلمان زاده نشده باشد. خاصه آنكه در هيچ منبع ديگرى اين معنى ياد نشده است. به هر حال بسيارى از نويسندگان متأخرتر، ابوعلى مسكويه را شيعه مذهب دانسته و بر تشيع او استدلال كردهاند. | [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت]] مسكويه را مجوسى نو مسلمان خوانده است، اما با توجه به نام پدرش-محمد-بعيد است كه ابوعلى خود مسلمان زاده نشده باشد. خاصه آنكه در هيچ منبع ديگرى اين معنى ياد نشده است. به هر حال بسيارى از نويسندگان متأخرتر، ابوعلى مسكويه را شيعه مذهب دانسته و بر تشيع او استدلال كردهاند. | ||
| خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
مسكويه با وزيران و اميران آل بويه در امور ديوانى، از گنجورى كتابخانهها و گنجورى مالى تا مصاحبت و نديمى و رسالت و داد و ستد در زمينۀ علوم و ادب، پيوندى استوار داشته و از همين رو، عمدۀ سالهاى عمر خويش را در شهرهاى مختلف از جمله رى، بغداد، شيراز و اصفهان گذرانده است. بى گمان طلب علم نيز در اين جا به جاييها دخيل بوده است. | مسكويه با وزيران و اميران آل بويه در امور ديوانى، از گنجورى كتابخانهها و گنجورى مالى تا مصاحبت و نديمى و رسالت و داد و ستد در زمينۀ علوم و ادب، پيوندى استوار داشته و از همين رو، عمدۀ سالهاى عمر خويش را در شهرهاى مختلف از جمله رى، بغداد، شيراز و اصفهان گذرانده است. بى گمان طلب علم نيز در اين جا به جاييها دخيل بوده است. | ||
مسكويه اصلا از رى بود و شايد بتوان گفت كه حدود دو دهۀ نخستين عمر خود | مسكويه اصلا از رى بود و شايد بتوان گفت كه حدود دو دهۀ نخستين عمر خود رادر رى زيسته است. سپس به بويهيان بغداد پيوست و حدود 12 سال مصاحب و نديم خاص ابومحمد مهلبى، وزير معزالدوله بود. آنگاه 7 سال در خدمت و مصاحبت ابوالفضل ابن عميد، وزير ركن الدولۀ بويهى زيست و خازن كتابخانۀ او در رى بود. از آن پس ظاهرا به خدمت ابوالفتح ابن عميد، وزير ركنالدوله و مؤيدالدوله پيوست و چون ابوالفتح به قتل رسيد، مسكويه از خدمت به [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]]، وزير جديد مؤيدالدوله سر باز زد. سابقۀ تيرگى روابط و رقابت ميان مسكويه و [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] را در برخورد غير دوستانهاى كه در مجلس ابن عميد و در حضور مؤيدالدوله-كه با صاحب به رى آمده بود-گذشته و ابوحيان آن را نقل كرده است، مىتوان ديد. مسكويه حتى پس از مرگ [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] نيز دل از او پاک نداشت و در شعر خود او را نكوهيده است. | ||
ابوعلى سپس در شيراز به عضدالدوله، سلطان بزرگ آل بويه، پيوست و در زمرۀ نديمان و رسولان او در آمد و خازن كتابخانه و بيت المال وى شد و تا عضدالدوله درگذشت، بر همين شغل بود. همۀ مصنفات زمان در كتابخانۀ او گرد آمده بود. او خود نيز به گنجورى مالى براى عضدالدوله اشارهاى كرده و تجارب الامم را به نام او نوشته و در مقدمۀ آن خود را از كارگزاران ويژۀ او خوانده است. عضدالدوله در سراى خود جايى را كه نزديکخويش بود، به انجمن حكيمان و فيلسوفان اختصاص داد تا به گفت و گوهاى علمى بپردازند. او خود نيز از اعضاى برجستۀ آن انجمن بود. | ابوعلى سپس در شيراز به عضدالدوله، سلطان بزرگ آل بويه، پيوست و در زمرۀ نديمان و رسولان او در آمد و خازن كتابخانه و بيت المال وى شد و تا عضدالدوله درگذشت، بر همين شغل بود. همۀ مصنفات زمان در كتابخانۀ او گرد آمده بود. او خود نيز به گنجورى مالى براى عضدالدوله اشارهاى كرده و تجارب الامم را به نام او نوشته و در مقدمۀ آن خود را از كارگزاران ويژۀ او خوانده است. عضدالدوله در سراى خود جايى را كه نزديکخويش بود، به انجمن حكيمان و فيلسوفان اختصاص داد تا به گفت و گوهاى علمى بپردازند. او خود نيز از اعضاى برجستۀ آن انجمن بود. | ||
| خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
==معاصران وى== | ==معاصران وى== | ||
ابوعلى با حكيمان، دانشمندان و اديبان عصر خويش داد و ستد علمى و پيوند مهر و كين داشته است. از آن ميان، ابوسليمان سجستانى ( | ابوعلى با حكيمان، دانشمندان و اديبان عصر خويش داد و ستد علمى و پيوند مهر و كين داشته است. از آن ميان، ابوسليمان سجستانى (متوفایپس از 391 ق)، مسكويه را از اعيان زمان دانسته و او را بسى ارج نهاده است. وى در صفوان الحكمة كه آن را در حيات مسكويه و دربارۀ مردان علم و حكمت نوشته، از آنچه در باب مسكويه در حد گنجايش آن كتاب ذكر كرده، خشنود نبوده و وعده داده است تا رسالهاى جداگانه كه بتواند همۀ «شنيدهها و ديدههاى خود را در سيرت نيكو و اخلاق پاک» مسكويه در بر گيرد، بپردازد. | ||
رفتار ابوحيان توحيدى با مسكويه، همچون با ديگر دوستان فرزانهاش، ضد و نقيض بود: گاه خشنود و ستاينده، گاه ناخشنود و نكوهنده. گاه مسكويه را به بخل و دورويى با خويشتن، گنگى، تکروى، سود نبردن از فرصت حضور ابوسليمان در رى و كوشش در راه باطل دست يافتن به كيميا، شيفتگى به نوشتههاى [[رازی، محمد بن زکریا|محمد بن زكرياى رازى]] و به هدر دادن روزهاى عمر، سود نبردن از اقامت 5 سالۀ ابوالحسن عامرى در رى و نهادن وقت و توان و دل در خدمت سلطان و بخل به دانگ و قيراط و تكۀ نان و جامۀ كهنه، متهم مىكند و در عين حال شعر او را به زيبايى و لفظ او را به پاکيزگى مىستايد و گاه 175 مسأله از مسائل بغرنج فلسفى، علمى و ادبى خود را در رسالههايى گرد مىآورد و براى مسكويه مىفرستد و پاسخ آنها را فروتنانه و شاگردانه و با ستايش آگاهانه، از او مىخواهد و او را «گنجينۀ دانشهاى شگفت و اسرار حكمت» مىخواند، ولى مسكويه در برابر كژخوييها و بدگوييهاى او با وى سخن به شكيبايى و مهر و همدردى مىگويد. | رفتار ابوحيان توحيدى با مسكويه، همچون با ديگر دوستان فرزانهاش، ضد و نقيض بود: گاه خشنود و ستاينده، گاه ناخشنود و نكوهنده. گاه مسكويه را به بخل و دورويى با خويشتن، گنگى، تکروى، سود نبردن از فرصت حضور ابوسليمان در رى و كوشش در راه باطل دست يافتن به كيميا، شيفتگى به نوشتههاى [[رازی، محمد بن زکریا|محمد بن زكرياى رازى]] و به هدر دادن روزهاى عمر، سود نبردن از اقامت 5 سالۀ ابوالحسن عامرى در رى و نهادن وقت و توان و دل در خدمت سلطان و بخل به دانگ و قيراط و تكۀ نان و جامۀ كهنه، متهم مىكند و در عين حال شعر او را به زيبايى و لفظ او را به پاکيزگى مىستايد و گاه 175 مسأله از مسائل بغرنج فلسفى، علمى و ادبى خود را در رسالههايى گرد مىآورد و براى مسكويه مىفرستد و پاسخ آنها را فروتنانه و شاگردانه و با ستايش آگاهانه، از او مىخواهد و او را «گنجينۀ دانشهاى شگفت و اسرار حكمت» مىخواند، ولى مسكويه در برابر كژخوييها و بدگوييهاى او با وى سخن به شكيبايى و مهر و همدردى مىگويد. | ||
| خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
#چند رساله و نوشتۀ كوتاه فلسفى كه برخى از آنها در دمشق IIVX. lov ,1962-1961 , samaD , selatneiro sedute ` d nitelluB ," hyawaksiM ed sertipE xueD ",. M , nuokrA، قاهره و ليدن منتشر شده است. | #چند رساله و نوشتۀ كوتاه فلسفى كه برخى از آنها در دمشق IIVX. lov ,1962-1961 , samaD , selatneiro sedute ` d nitelluB ," hyawaksiM ed sertipE xueD ",. M , nuokrA، قاهره و ليدن منتشر شده است. | ||
#رسالة فى دفع الغم من الموت (لماذا اخاف الموت). اين رساله بخشى است از تهذيب الاخلاق مسكويه كه مرن nerheM به نام [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] ضمن مجموعة رسائل الشيخ الرئيس... منتشر كرد (ليدن، 1894 م) و شيخو نيز ابتدا آن را بدون ذكر نام مؤلف در مجلۀ المشرق به چاپ رساند و پس از آن در همان سال ضمن اشاره به اشتباه مرن از مسكويه به عنوان مؤلف اين رساله ياد كرد متن موجود در تهذيب و متن اين رساله يكسان است. متن و ترجمۀ رسالۀ مذكور در قم به سال 1327ش منتشر شده است. | #رسالة فى دفع الغم من الموت (لماذا اخاف الموت). اين رساله بخشى است از تهذيب الاخلاق مسكويه كه مرن nerheM به نام [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] ضمن مجموعة رسائل الشيخ الرئيس... منتشر كرد (ليدن، 1894 م) و شيخو نيز ابتدا آن را بدون ذكر نام مؤلف در مجلۀ المشرق به چاپ رساند و پس از آن در همان سال ضمن اشاره به اشتباه مرن از مسكويه به عنوان مؤلف اين رساله ياد كرد متن موجود در تهذيب و متن اين رساله يكسان است. متن و ترجمۀ رسالۀ مذكور در قم به سال 1327ش منتشر شده است. | ||
#الفوز الاصغر، كه مشتمل بر 3 مسأله است. اين كتاب چند بار منتشر شده است، از جمله در بيروت (1319 ق)، قاهره (1325 ق) و نيز همراه فوز السعادة، در تهران . | #الفوز الاصغر، كه مشتمل بر 3 مسأله است. اين كتاب چند بار منتشر شده است، از جمله در بيروت (1319 ق)، قاهره (1325 ق) و نيز همراه فوز السعادة، در تهران. | ||
#فوز السعادة. به گفتۀ آقا بزرگ، فوز السعادة مجموعۀ مقالاتى است ابتكارى كه در ظهر الفوز الاصغر در 1314ق به چاپ رسيده است. به گفتۀ همو اين اثر غير از ترتيب السعادات است. | #فوز السعادة. به گفتۀ آقا بزرگ، فوز السعادة مجموعۀ مقالاتى است ابتكارى كه در ظهر الفوز الاصغر در 1314ق به چاپ رسيده است. به گفتۀ همو اين اثر غير از ترتيب السعادات است. | ||
#لغز قابس. اين اثر كه در واقع بخشى است از جاويدان خرد، چند بار از جمله در مادريد، پاريس (1873 م) و الجزاير (1898 م) به چاپ رسيده است. | #لغز قابس. اين اثر كه در واقع بخشى است از جاويدان خرد، چند بار از جمله در مادريد، پاريس (1873 م) و الجزاير (1898 م) به چاپ رسيده است. | ||
| خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
#رسالة فى مائية العدل. عنوان كامل آن در تنها نسخۀ موجود كه در كتابخانۀ آستان قدس نگهدارى مىشود، چنين است: رسالة الشيخ ابى على احمد بن يعقوب مسكويه الى على بن محمد ابى حيان الصوفى فى مائية العدل. | #رسالة فى مائية العدل. عنوان كامل آن در تنها نسخۀ موجود كه در كتابخانۀ آستان قدس نگهدارى مىشود، چنين است: رسالة الشيخ ابى على احمد بن يعقوب مسكويه الى على بن محمد ابى حيان الصوفى فى مائية العدل. | ||
#كتاب الاشربة، در داروشناسى. گزيدهاى از آن در كتابخانۀ صائب آنكارا موجود است. | #كتاب الاشربة، در داروشناسى. گزيدهاى از آن در كتابخانۀ صائب آنكارا موجود است. | ||
#كتاب فى تركيب الباجات من الاطعمة . نسخهاى از اين اثر در كتابخانۀ احمد ثالث استانبول در دست است. | #كتاب فى تركيب الباجات من الاطعمة. نسخهاى از اين اثر در كتابخانۀ احمد ثالث استانبول در دست است. | ||
#الكنز الكبير، در كيميا. نسخهاى از آن در كتابخانۀ بشير | #الكنز الكبير، در كيميا. نسخهاى از آن در كتابخانۀ بشير آغازموجود است. | ||
#نديم الفريد. [[قندوزی، سلیمان بن ابراهیم|قندوزى حنفى]] احتجاج مأمون را در جريان وليعهدى [[امام رضا(ع)]] از اين اثر مسكويه نقل كرده است. امينى نيز بخشى از آن را آورده است. همچنين در كتاب مختصر فى الامثال و الاشعار كه در كتابخانۀ فاتح نگهدارى مىشود، اين احتجاج مورد استفاده قرار گرفته است. | #نديم الفريد. [[قندوزی، سلیمان بن ابراهیم|قندوزى حنفى]] احتجاج مأمون را در جريان وليعهدى [[امام رضا(ع)]] از اين اثر مسكويه نقل كرده است. امينى نيز بخشى از آن را آورده است. همچنين در كتاب مختصر فى الامثال و الاشعار كه در كتابخانۀ فاتح نگهدارى مىشود، اين احتجاج مورد استفاده قرار گرفته است. | ||
| خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
#رسالهاى به بديعالزمان همدانى، به نظم و نثر كه در پاسخ رسالۀ اعتذار بديعالزمان است. | #رسالهاى به بديعالزمان همدانى، به نظم و نثر كه در پاسخ رسالۀ اعتذار بديعالزمان است. | ||
#اشعار. ثعالبى و | #اشعار. ثعالبى و ياقوتنمونههايى از شعر ابوعلى را نقل كردهاند. بيرونى هم بيتى از او آورده است. | ||
#عهدنامۀ ابوعلى مسكويه با خود، كه ياقوت آن را به عنوان «وصيت» او، و | #عهدنامۀ ابوعلى مسكويه با خود، كه ياقوت آن را به عنوان «وصيت» او، و ابوحيانبه عنوان «عهد» آورده و آن را ستوده است. متن «عهد» در مقابسات بيش از متنى است كه ياقوت آورده است. | ||
#«وصيت مسكويه»، سفارش مسكويه است به جويندگان حكمت. اين «وصيت» در صوان الحكمۀ | #«وصيت مسكويه»، سفارش مسكويه است به جويندگان حكمت. اين «وصيت» در صوان الحكمۀ ابوسليمانآمده است. ابوعلى در جاويدان خرد آن را در فصل حكمت حكماى اسلامى بدون ذكر نام خود آورده است. | ||
از ديگر آثار وى كتاب الفوز الاكبر است كه به دست نيامده است. | از ديگر آثار وى كتاب الفوز الاكبر است كه به دست نيامده است. | ||
| خط ۱۴۲: | خط ۱۴۲: | ||
[[الحکمة الخالدة]] | [[الحکمة الخالدة]] | ||
[[خردنامههای ایران باستان]] | |||
[[الفوز الأصغر]] | [[الفوز الأصغر]] | ||
| خط ۱۵۲: | خط ۱۵۴: | ||
[[کیمیای سعادت (ترجمه طهارة الأعراق)]] | [[کیمیای سعادت (ترجمه طهارة الأعراق)]] | ||
[[الکنز الکبیر]] | |||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||