۱۴۶٬۳۴۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ضـ' به 'ض') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
||
| (۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
| اساتید = | | اساتید =ابوحاتم ابن حبان؛ | ||
| مشایخ = | | مشایخ = | ||
| معاصرین = بایتوز، ناصرالدین سبکتکین، ثعالبی، عتبی، سلطان محمود غزنوی، ایلکخان، خلف بن احمد، قابوس، شمگیر؛ | | معاصرین = بایتوز، ناصرالدین سبکتکین، ثعالبی، عتبی، سلطان محمود غزنوی، ایلکخان، خلف بن احمد، قابوس، شمگیر؛ | ||
| خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
}} | }} | ||
''' اَبوالْفَتْحِ بُسْتی، علی بن حسین '''(د ۴۰۰ ق / ۱۰۱۰ م)، دبیر، وزیر و شاعر ذواللسانین سدۀ ۴ ق / ۱۰ م. | ''' اَبوالْفَتْحِ بُسْتی، علی بن حسین'''(د ۴۰۰ ق / ۱۰۱۰ م)، دبیر، وزیر و شاعر ذواللسانین سدۀ ۴ ق / ۱۰ م. | ||
| خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
نام پدر وی را احمد و نام نیایش را حسن نیز نوشتهاند. | نام پدر وی را احمد و نام نیایش را حسن نیز نوشتهاند. | ||
با آنکه انتساب وی به بُست | با آنکه انتساب وی به بُست ـ شهری کهن در جنوب افغانستان کنونی ـ و اشعار فارسیش حکایت از ایرانی بودن او دارد، خود در شعری، خویشتن را عرب تبار خوانده و به قریشی بودن خویش بالیده است. | ||
| خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
و شاعر چندی بعد در غربت درگذشت. محل وفات او را غالباً بخارا و برخی اوزکند نوشتهاند. | و شاعر چندی بعد در غربت درگذشت. محل وفات او را غالباً بخارا و برخی اوزکند نوشتهاند. | ||
در تاریخ وفات او نیز اختلاف است، چنانکه برخی ۴۰۱ ق را سال وفات او دانستهاند. | در تاریخ وفات او نیز اختلاف است، چنانکه برخی ۴۰۱ ق را سال وفات او دانستهاند. | ||
| خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
==اشعار ابوالفتح== | ==اشعار ابوالفتح== | ||
[[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] اشعار ابوالفتح را از نظر مضمون به ۱۲ فصل تقسیم کرده است: غزل و خمر، کتاب و خط و بلاغت، فقه، ادبیات، پزشکی و فلسفه، ستارهشناسی، مدح، اخوانیات، شکوه و عتاب، هجا، پیری، امثال و نوادر و موعظه و حکمت. این تقسیمبندی گرچه بر وسعت اطلاعات بستی | [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] اشعار ابوالفتح را از نظر مضمون به ۱۲ فصل تقسیم کرده است: غزل و خمر، کتاب و خط و بلاغت، فقه، ادبیات، پزشکی و فلسفه، ستارهشناسی، مدح، اخوانیات، شکوه و عتاب، هجا، پیری، امثال و نوادر و موعظه و حکمت. این تقسیمبندی گرچه بر وسعت اطلاعات بستی ـ که در مقام کاتب دیوان ملزم به دانستن آنها بوده ـ دلالت دارد، اما بر واقعیات منطبق نیست. در دیوان ابوالفتح، هیچ سخنی از پزشکی و فلسفه و نجوم نیست و حتی هجا و غزل او بسیار ناچیز است. تقسیمبندی ثعالبی بر اشارهای یا استعارهای که ضمن بیتی دربارۀ این علوم آمده، استوار است، نه بیشتر. | ||