جستارهایی در باب اسطوره: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دین پژوهی' به 'دین‌پژوهی'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURجستارهایی در باب اسطورهJ1.jpg | عنوان =جستارهایی در باب اسطوره | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = آلگونه جونقانی، مسعود (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =سخن | مکان نشر =تهران | سال...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'دین پژوهی' به 'دین‌پژوهی')
 
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۸: خط ۸:
|زبان  
|زبان  
| زبان =
| زبان =
| کد کنگره =
| کد کنگره =‏BL ۳۱۳/آ۷ج۵ ۱۳۹۹
| موضوع =
| موضوع =اسطوره‌شنا‌سی‌ - تا‌ریخ‌ و نقد
|ناشر  
|ناشر  
| ناشر =سخن  
| ناشر =سخن  
خط ۱۵: خط ۱۵:
| سال نشر =1399  
| سال نشر =1399  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE.....AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE150362AUTOMATIONCODE
| چاپ =
| چاپ = يکم 
| شابک =9ـ038ـ260ـ622ـ978
| شابک =9ـ038ـ260ـ622ـ978
| تعداد جلد =
| تعداد جلد =
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''جستارهایی در باب اسطوره''' تألیف مسعود آلگونه جونقانی، در کشور ما به یمن ترجمه و تألیف‌های سالیان اخیر، علاقمندان به این زمینه کم‌وبیش با نام اسطوره‌پژوهان و نیز دغدغه‌های خاص آنان آشنایی دارند. اهتمام نگارنده در این کتاب اساساً متوجه آن است که ضمن ارائۀ زمینه‌های نظری و خاستگاه اندیشه‌های این متفکران، به خوانش انتقادی آرای آنان بپردازد.
'''جستارهایی در باب اسطوره''' تألیف [[آلگونه جونقانی، مسعود|مسعود آلگونه جونقانی]]، در کشور ما به یمن ترجمه و تألیف‌های سالیان اخیر، علاقمندان به این زمینه کم‌وبیش با نام اسطوره‌پژوهان و نیز دغدغه‌های خاص آنان آشنایی دارند. اهتمام نگارنده در این کتاب اساساً متوجه آن است که ضمن ارائۀ زمینه‌های نظری و خاستگاه اندیشه‌های این متفکران، به خوانش انتقادی آرای آنان بپردازد.
==ساختار==
==ساختار==
کتاب در نه جستار به نگارش پرداخته است.
کتاب در نه جستار به نگارش پرداخته است.
==گزارش کتاب==
==گزارش کتاب==
اسطوره‌ها از زمان‌های بسیار دور در حیات فرهنگی انسان حی و حاضر بوده‌اند؛ به همین دلیل اندیشمندان در حوزه‌های مختلف علوم انسانی، از روان‌شناسی و مردم‌شناسی گرفته تا دین پژوهی و فلسفه هر کدام به نوعی با اسطوره و اهمیت آن سروکار داشته‌اند و به این ترتیب پژوهش‌های قابل توجهی دربارۀ نقش اسطوره در حیات فرهنگی انسان، منطق و ساختار درونی اسطوره، پیوند اسطوره با دین و ادبیات و زبان و نیز ارتباط اسطوره با روان ناخودآگاه فردی و جمعی صورت گرفته است. در کشور ما نیز به یمن ترجمه و تألیف‌های سالیان اخیر، علاقمندان به این زمینه کم‌وبیش با نام اسطوره‌پژوهان و نیز دغدغه‌های خاص آنان آشنایی دارند. اهتمام نگارنده در این کتاب اساساً متوجه آن است که ضمن ارائۀ زمینه‌های نظری و خاستگاه اندیشه‌های این متفکران، به خوانش انتقادی آرای آنان بپردازد.
اسطوره‌ها از زمان‌های بسیار دور در حیات فرهنگی انسان حی و حاضر بوده‌اند؛ به همین دلیل اندیشمندان در حوزه‌های مختلف علوم انسانی، از روان‌شناسی و مردم‌شناسی گرفته تا دین‌پژوهی و فلسفه هر کدام به نوعی با اسطوره و اهمیت آن سروکار داشته‌اند و به این ترتیب پژوهش‌های قابل توجهی دربارۀ نقش اسطوره در حیات فرهنگی انسان، منطق و ساختار درونی اسطوره، پیوند اسطوره با دین و ادبیات و زبان و نیز ارتباط اسطوره با روان ناخودآگاه فردی و جمعی صورت گرفته است. در کشور ما نیز به یمن ترجمه و تألیف‌های سالیان اخیر، علاقمندان به این زمینه کم‌وبیش با نام اسطوره‌پژوهان و نیز دغدغه‌های خاص آنان آشنایی دارند. اهتمام نگارنده در این کتاب اساساً متوجه آن است که ضمن ارائۀ زمینه‌های نظری و خاستگاه اندیشه‌های این متفکران، به خوانش انتقادی آرای آنان بپردازد.


به این ترتیب جستار نخستین می‌کوشد ضمن بررسی خاستگاه‌های نظری اندیشۀ استروس، استدلال‌های وی را در این‌باره بررسی کند. در این راستا نگارنده با اتخاذ رویکردی انتقادی ضمن تاکید بر مفروضات نظری استروس و روش‌شناسی وی، کوشیده است ادعاهای وی را در باب منطق اسطوره، مقولات بنیادی و نحوۀ ساماندهی مؤلفه‌های آن واکاوی کند و برخی تسامح‌های نظری وی را افشا کند. در پایان روشن می‌شود آنچه استروس دربارۀ مقولات مطرح می‌کند، اگر چه از نظریۀ واج‌شناختی متاثر است، از الزاما بدان پایبند نمانده است.
به این ترتیب جستار نخستین می‌کوشد ضمن بررسی خاستگاه‌های نظری اندیشۀ استروس، استدلال‌های وی را در این‌باره بررسی کند. در این راستا نگارنده با اتخاذ رویکردی انتقادی ضمن تاکید بر مفروضات نظری استروس و روش‌شناسی وی، کوشیده است ادعاهای وی را در باب منطق اسطوره، مقولات بنیادی و نحوۀ ساماندهی مؤلفه‌های آن واکاوی کند و برخی تسامح‌های نظری وی را افشا کند. در پایان روشن می‌شود آنچه استروس دربارۀ مقولات مطرح می‌کند، اگر چه از نظریۀ واج‌شناختی متاثر است، از الزاما بدان پایبند نمانده است.
خط ۳۵: خط ۳۵:
جستار دوم با این هدف شکل گرفته است که ضمن بررسی خاستگاه‌های نظری اندیشۀ الیاده، استدلال‌های وی را در این‌باره بررسی و تحلیل کند. در این بررسی نگارنده با تاکید بر مفروضات نظریۀ الیاده و روش‌شناسی پدیدارشناختی وی، دیدگاه او را نسبت به اسطوره محل تأمل می‌داند و معتقد است آنچه الیاده به مثابۀ ساختار وجودی بشر مطرح می‌کند، اساساً برساخته‌ای فرهنگی است. همچنین به نظر می‌رسد التزام الیاده به روش پدیدارشناختی ابتر و ناقص است.
جستار دوم با این هدف شکل گرفته است که ضمن بررسی خاستگاه‌های نظری اندیشۀ الیاده، استدلال‌های وی را در این‌باره بررسی و تحلیل کند. در این بررسی نگارنده با تاکید بر مفروضات نظریۀ الیاده و روش‌شناسی پدیدارشناختی وی، دیدگاه او را نسبت به اسطوره محل تأمل می‌داند و معتقد است آنچه الیاده به مثابۀ ساختار وجودی بشر مطرح می‌کند، اساساً برساخته‌ای فرهنگی است. همچنین به نظر می‌رسد التزام الیاده به روش پدیدارشناختی ابتر و ناقص است.


جستار سوم بر آن است تا ضمن بررسی خاستگاه‌های نظری اندیشۀ اسپربر، استدلال‌های وی را در این‌باره بررسی و تحلیل کند. در این بررسی مشخص می‌شود گزاره‌های نمادین به مثابۀ یک امر ذهنی فاقد عقلانیت نیستند. همچنین آشکار می شود اسپربر برخلاف سنت رایج که سازوکار نماد را در چارچوب نشانه‌شناختی تحلیل می‌کند، نمادگرایی را در حوزه‌ای خودبسنده و مستقل می‌داند که سازوکار شناختی ویژۀ خود را داراست. در پایان این بررسی، نگارنده با نقد و نظری مختصر می‌کوشد این نکته را پیش روی نهد که قواعد پیشنهادی اسپربر در باب نحوۀ عملکرد گزاره‌های نمادین، جهان‌شمول یا عام نیست و اساساً به تجارب زیستی فرد و دانش ضمنی وی محدود است.
جستار سوم بر آن است تا ضمن بررسی خاستگاه‌های نظری اندیشۀ اسپربر، استدلال‌های وی را در این‌باره بررسی و تحلیل کند. در این بررسی مشخص می‌شود گزاره‌های نمادین به مثابۀ یک امر ذهنی فاقد عقلانیت نیستند. همچنین آشکار می‌شود اسپربر برخلاف سنت رایج که سازوکار نماد را در چارچوب نشانه‌شناختی تحلیل می‌کند، نمادگرایی را در حوزه‌ای خودبسنده و مستقل می‌داند که سازوکار شناختی ویژۀ خود را داراست. در پایان این بررسی، نگارنده با نقد و نظری مختصر می‌کوشد این نکته را پیش روی نهد که قواعد پیشنهادی اسپربر در باب نحوۀ عملکرد گزاره‌های نمادین، جهان‌شمول یا عام نیست و اساساً به تجارب زیستی فرد و دانش ضمنی وی محدود است.


جستار چهارم به بررسی آرای دومزیل تعلق دارد. او معتقد است ساختار سه‌گانی حاکم بر اندیشۀ جوامع هندواروپایی در واقع بازتاب انتزاعی طبقات سه‌گانۀ یک چنین جوامعی است. شواهد و استنادات بی‌شماری که برای تأیید این مطلب می‌آورد، نشان از دامنۀ وسیع تحقیقی وی دارد؛ اما آنچه موجب نگارش این جستار شده، بررسی و تبیین لوازم معرفت‌شناختی الگوی دومزیل است. تبیین نظری دومزیل از کاستی‌هایی برخوردار است که در این پژوهش کوشیده شده ضمن اشاره به این کاستی‌ها، در رفع آنها نیز مباحثی مطرح شود.
جستار چهارم به بررسی آرای دومزیل تعلق دارد. او معتقد است ساختار سه‌گانی حاکم بر اندیشۀ جوامع هندواروپایی در واقع بازتاب انتزاعی طبقات سه‌گانۀ یک چنین جوامعی است. شواهد و استنادات بی‌شماری که برای تأیید این مطلب می‌آورد، نشان از دامنۀ وسیع تحقیقی وی دارد؛ اما آنچه موجب نگارش این جستار شده، بررسی و تبیین لوازم معرفت‌شناختی الگوی دومزیل است. تبیین نظری دومزیل از کاستی‌هایی برخوردار است که در این پژوهش کوشیده شده ضمن اشاره به این کاستی‌ها، در رفع آنها نیز مباحثی مطرح شود.
خط ۴۸: خط ۴۸:


در جستار پایانی ضمن بررسی خاستگاه‌های نظری اندیشۀ کاسیرر، استدلال‌های وی در این‌باره بررسی شده است. در این راستا با تأکید بر مفروضات نظری کاسیرر و روش‌شناسی وی، کوشیده شده ادعاهای او در باب اسطوره و سایر صورت‌های سمبلیک بررسی شود.<ref> [https://literaturelib.com/books/5007 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
در جستار پایانی ضمن بررسی خاستگاه‌های نظری اندیشۀ کاسیرر، استدلال‌های وی در این‌باره بررسی شده است. در این راستا با تأکید بر مفروضات نظری کاسیرر و روش‌شناسی وی، کوشیده شده ادعاهای او در باب اسطوره و سایر صورت‌های سمبلیک بررسی شود.<ref> [https://literaturelib.com/books/5007 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
==پانويس ==
==پانويس ==
<references />
<references />
خط ۶۱: خط ۵۹:


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:فلسفه، مذهب و روانشناسی]]
[[رده:ادیان، اسطوره‌شناسی، خردگرایی]]
[[رده:مقالات(مهر) باقی زاده]]  
[[رده:مقالات(مهر) باقی زاده]]  
[[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
[[رده:مقالات بازبینی شده2 مهر 1403]]
[[رده:فاقد اتوماسیون]]
[[رده:فاقد اتوماسیون]]