نصوص من تاريخ أبي‌مخنف: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
خط ۳۹: خط ۳۹:
==نمونه مباحث==
==نمونه مباحث==
* «روز عاشورا»:
* «روز عاشورا»:
[[ابومخنف، لوط بن یحیی | ابومخنف]]، گفت: و [[حسین (ع)]] یارانش را جمع کرد و با آنها نماز صبح را خواند. در آن زمان، 32 سواره و 40 پیاده با او بودند. او زهیر بن قین بجلی را فرمانده سمت راست یارانش و حبیب بن مظاهر اسدی را فرمانده سمت چپ آنان قرار داد و پرچم را به عباس بن علی، برادرش، سپرد. آنان خیمه‌های خود را در پشت سرشان قرار دادند و [[حسین(ع)]] دستور داد هیزم و نی‌هایی را که در پشت خیمه‌ها بود، آوردند تا با آتش زدن آن، از حمله دشمن از پشت سر جلوگیری کند. (راوی) گفت: و [[حسین(ع)]] به جایی پست در پشت سرشان آمد که شبیه گودالی بود، پس در یک ساعت از شب آن را حفر کردند و آن را شبیه خندق ساختند. سپس هیزم و نی را در آن انباشتند و گفتند: اگر دشمنان به ما حمله کنند و با ما بجنگند، ما در آن آتش می‌افکنیم تا از پشت سر مورد حمله قرار نگیریم و با دشمنان تنها از یک جهت بجنگیم. پس آنها همین کار را انجام دادند و این امر برایشان سودمند بود<ref>ر.ک: متن کتاب، همان، ص459</ref>.
[[ابومخنف، لوط بن یحیی | ابومخنف]]، گفت: و [[حسین(ع)]] یارانش را جمع کرد و با آنها نماز صبح را خواند. در آن زمان، 32 سواره و 40 پیاده با او بودند. او زهیر بن قین بجلی را فرمانده سمت راست یارانش و حبیب بن مظاهر اسدی را فرمانده سمت چپ آنان قرار داد و پرچم را به عباس بن علی، برادرش، سپرد. آنان خیمه‌های خود را در پشت سرشان قرار دادند و [[حسین(ع)]] دستور داد هیزم و نی‌هایی را که در پشت خیمه‌ها بود، آوردند تا با آتش زدن آن، از حمله دشمن از پشت سر جلوگیری کند. (راوی) گفت: و [[حسین(ع)]] به جایی پست در پشت سرشان آمد که شبیه گودالی بود، پس در یک ساعت از شب آن را حفر کردند و آن را شبیه خندق ساختند. سپس هیزم و نی را در آن انباشتند و گفتند: اگر دشمنان به ما حمله کنند و با ما بجنگند، ما در آن آتش می‌افکنیم تا از پشت سر مورد حمله قرار نگیریم و با دشمنان تنها از یک جهت بجنگیم. پس آنها همین کار را انجام دادند و این امر برایشان سودمند بود<ref>ر.ک: متن کتاب، همان، ص459</ref>.


==پانویس==
==پانویس==