۱۴۶٬۷۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنع' به 'ابن ع') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن عباس، عبدالله بن عباس' به 'ابن عباس، عبدالله بن عباس') |
||
| (۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|شرح حدیث ( | {{کاربردهای دیگر|شرح حدیث (ابهامزدایی)}} | ||
{{کاربردهای دیگر|الأربعون حديثاَ ( | {{کاربردهای دیگر|الأربعون حديثاَ (ابهامزدایی)}} | ||
{{کاربردهای دیگر|الغيبة ( | {{کاربردهای دیگر|الغيبة (ابهامزدایی)}} | ||
'''چهل حديث از غيبت فضل بن شاذان'''، اثر [[مهدیپور، علیاکبر|علىاكبر مهدىپور]]، شرح چهل حديث درباره حضرت مهدى(ع) است كه آن را فضل بن شاذان (از فقهاى بزرگ شيعه در قرن سوم هجرى) از رسول خدا(ص) روايات كرده است. | '''چهل حديث از غيبت فضل بن شاذان'''، اثر [[مهدیپور، علیاکبر|علىاكبر مهدىپور]]، شرح چهل حديث درباره حضرت مهدى(ع) است كه آن را فضل بن شاذان (از فقهاى بزرگ شيعه در قرن سوم هجرى) از رسول خدا(ص) روايات كرده است. | ||
كتاب به زبان فارسى و در سال 1415ق نوشته شده است. | كتاب به زبان فارسى و در سال 1415ق نوشته شده است. | ||
| خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
ابراهيم مىگويد: كلام دلنشين ايشان بر من اثر كرده، با آرامش خاطر بيرون رفتم كه به من بشارت دادند معتمد، ابواحمد را فرستاده و او عمرو بن عوف را در همان روز دستگير و قطعه قطعه نموده است. | ابراهيم مىگويد: كلام دلنشين ايشان بر من اثر كرده، با آرامش خاطر بيرون رفتم كه به من بشارت دادند معتمد، ابواحمد را فرستاده و او عمرو بن عوف را در همان روز دستگير و قطعه قطعه نموده است. | ||
در سى و پنجم، به نقل از [[ | در سى و پنجم، به نقل از [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] چنين آمده است كه يك نفر يهودى به نام «نعثل» به محضر پيامبر(ص) شرفياب شده و مسائل فراوانى در مورد ذات اقدس الهى و صفات بارى تعالى پرسيد، سپس از اوصياى پيامبر(ص) سؤال كرده و ايشان همه را پاسخ فرمود. سپس نعثل ايمان آورد و از ايشان خواست تا پيرامون دوازدهمين وصى سخن بگويد. رسولالله(ص) فرمود: او غايب مىشود و از ديدهها ناپديد مىگردد، بر امت من زمانى مىرسد كه از اسلام جز نام و از قرآن جز نقش و نگارى باقى نمىماند، در آن هنگام خداوند به او اذن خروج مىدهد. | ||
در سى و هشتم آمده است كه يكى از يهوديان خيبر، به نام «جندل بن جناده» به محضر پيامبر(ص) رسيده، سؤالاتى كرد و پاسخ دريافت نمود، در آخرين فراز پيامبر(ص) فرمود: در زمان هر يك از امامان(ع) شيطانى هست كه بر ايشان جفا كند و ستم روا دارد، هنگامى كه خداوند حجت خود را اذن دهد، او ظاهر شده و زمين را از لوث ستمگران پاک مىسازد. | در سى و هشتم آمده است كه يكى از يهوديان خيبر، به نام «جندل بن جناده» به محضر پيامبر(ص) رسيده، سؤالاتى كرد و پاسخ دريافت نمود، در آخرين فراز پيامبر(ص) فرمود: در زمان هر يك از امامان(ع) شيطانى هست كه بر ايشان جفا كند و ستم روا دارد، هنگامى كه خداوند حجت خود را اذن دهد، او ظاهر شده و زمين را از لوث ستمگران پاک مىسازد. | ||