صد نامه عاشقانه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURصد نامه عاشقانهJ1.jpg | عنوان =صد نامه عاشقانه | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = قبانی، نزار (نویسنده) سعیدی، سارا (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =پرنده | مکان نشر =تهران | سال نشر...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''صد نامه عاشقانه''' تألیف نزار قبانی، ترجمه دکتر سارا سعیدی؛ این کتاب ترجمۀ «مئۀ الرساله الحب» نوشتۀ نزار قبانی است.
'''صد نامه عاشقانه''' تألیف [[قبانی، نزار|نزار قبانی]]، ترجمه دکتر [[سعیدی، سارا|سارا سعیدی]]؛ این کتاب ترجمۀ «[[مئة الرساله الحب]]» نوشتۀ [[قبانی، نزار|نزار قبانی]] است.


==گزارش کتاب==
==گزارش کتاب==
این کتاب ترجمۀ «مئۀ الرساله الحب» نوشتۀ نزار قبانی است. نزار قبانی در سال 1923 به دنیا آمده و در سال 1998 رخت از جهان بربسته است. او در دمشق متولد شد و در سال 1994 از دانشکدۀ حقوق این شهر فارغ‌التحصیل شد. بعد از اتمام تحصیل او تا سال 1966 در وزارت خارجۀ سوریه مشغول به فعالیت شد و به سبب ماهیت شغل خود سفرهای بسیاری به مناطقی از جمله قاهره، لندن، بیروت، مادرید و چین داشت.
این کتاب ترجمۀ «[[مئة الرساله الحب]]» نوشتۀ [[قبانی، نزار|نزار قبانی]] است. [[قبانی، نزار|نزار قبانی]] در سال 1923 به دنیا آمده و در سال 1998 رخت از جهان بربسته است. او در دمشق متولد شد و در سال 1994 از دانشکدۀ حقوق این شهر فارغ‌التحصیل شد. بعد از اتمام تحصیل او تا سال 1966 در وزارت خارجۀ سوریه مشغول به فعالیت شد و به سبب ماهیت شغل خود سفرهای بسیاری به مناطقی از جمله قاهره، لندن، بیروت، مادرید و چین داشت.


بعد از این تاریخ او صرفاً به شاعری پرداخت. نزار قبانی از بزرگ‌ترین شعرای جهان عرب و از امرای کلام عرب در دو حوزۀ عشق و سیاست است. ترجمه‌های متعدد آثار او به زبان‌های مختلف و فروش بالای کتاب‌های او نشان از محبوبیت این شاعر در سراسر دنیا است.
بعد از این تاریخ او صرفاً به شاعری پرداخت. [[قبانی، نزار|نزار قبانی]] از بزرگ‌ترین شعرای جهان عرب و از امرای کلام عرب در دو حوزۀ عشق و سیاست است. ترجمه‌های متعدد آثار او به زبان‌های مختلف و فروش بالای کتاب‌های او نشان از محبوبیت این شاعر در سراسر دنیا است.
 
نامه‌های عاشقانۀ نزار قبانی با اینکه حاکی از تجربیات شخصی و روابط فردی اوست، مانند شعر برای هر مخاطبی قابل درک و ملموس است. خواننده می‌تواند از زبان خود بارها و بارها سطرها را بخواند بی‌آنکه دقیقه‌ای احساس کند با متنی شخصی مواجه است. صراحت بیان نزار قبانی در توصیف حالات روحی خود بی‌هیچ حایل و نقابی قطعاً یکی از مهم‌ترین عواملی است که سبب نزدیک‌شدن خواننده به دنیای اثر و ذهن او می‌شود. باید اذعان کرد نزار در توصیف حالات عاشقی در دنیای جدید بسیار متبحر است؛ به گونه‌ای که مضمون مکرر عشق که در طول تاریخ مکرراً توسط نوابغ هنر پرورده شده را به گونه‌ای نو، پرشور و تأثیرگذار به کلام می‌آورد بی‌آنکه گرد کنهگی و ملال‌انگیزی بر آن بنشیند.
 
نزار قبانی در مقدمه کتاب می‌گوید: «این صد نامه، کل آن چیزی است که از غبار عشق و معشوقه‌هایم برایم باقی مانده است و فکر نمی‌کنم که با انتشار آنها به کسی خیانت کرده یا حقی را پایمال کرده باشم. من شاعری هستم که مثل تمامی مردان میراثی از عشق دارد و از آن شرمسار نیستم. این میراث شامل مجموعه نامه‌هایی است که شجاعت کافی برای سوزاندن آنها را نداشته‌ام. البته انکار نمی‌کنم که به آتش به عنوان آخرین راه حل اندیشیده‌ام تا بلکه مرا از این میراث سنگین که بر دوش دارم برهاند و تمام معشوقه‌هایم را آزاد کند. اما وقتی به محتوای این میراث رجوع کردم در بعضی از آنها چیزهای زیادی از قماش شعر یافتم و بعضی دیگر به معنای واقعی شعر بود؛ در این لحظه بود که از آتش زدن آنها منصرف شدم و از بین خیل انبوه نامه‌ها صدنامه را انتخاب کردم. قسمت‌هایی از نامه‌ها را که در آن ریتم شعری و انسانی بود جدا کردم؛ یعنی همان جاهایی که متن از چارچوب‌های خصوصی فراتر می‌رود و جنبۀ عمومی پیدا می‌کند. البته بر این باورم که خطی که مردم بین نوشته‌های شخصی و عمومی هنرمندان می‌کشند و موهوم و خیالی است. به نظر من نویسنده تنها در نامه‌نگاری‌های شخصی‌اش به اوج آزادی می‌رسد یعنی زمانی که عریان مقابل آئینه می‌ایستد، بدون نقاب و لباس‌های نمایشی که جامعه بر او تحمیل کرده است. نامه‌ها همان سرزمین آرمانی است که نویسنده در آن چون طفلی پابرهنه می‌تازد و در آن دوران کودکی‌اش را با تمام معصومیت، حرارت و صداقتش تجربه می‌کند. این نامه‌ها همان لحظات نابی است که نویسنده در آنها احساس می‌کند آزاد است، سانسور نمی‌شود و به این اقامت اجباری تن نمی‌دهد. و دیگر اینکه این نامه‌ها کل چیزیست که از غبار عشقم و رد معشوقه‌هایم برجاست. من آنها را منتشر می‌کنم چون ایمان دارم عشق هنرمند، تنها از آن او نیست بلکه عشقی است که به تمامی دنیا تعلق دارد و نامه‌های او به معشوقه‌اش، خطاب به تمامی زنان عالم نوشته شده است».<ref>[https://literaturelib.com/books/3532 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>


نامه‌های عاشقانۀ [[قبانی، نزار|نزار قبانی]] با اینکه حاکی از تجربیات شخصی و روابط فردی اوست، مانند شعر برای هر مخاطبی قابل درک و ملموس است. خواننده می‌تواند از زبان خود بارها و بارها سطرها را بخواند بی‌آنکه دقیقه‌ای احساس کند با متنی شخصی مواجه است. صراحت بیان نزار قبانی در توصیف حالات روحی خود بی‌هیچ حایل و نقابی قطعاً یکی از مهم‌ترین عواملی است که سبب نزدیک‌شدن خواننده به دنیای اثر و ذهن او می‌شود. باید اذعان کرد نزار در توصیف حالات عاشقی در دنیای جدید بسیار متبحر است؛ به گونه‌ای که مضمون مکرر عشق که در طول تاریخ مکرراً توسط نوابغ هنر پرورده شده را به گونه‌ای نو، پرشور و تأثیرگذار به کلام می‌آورد بی‌آنکه گرد کنهگی و ملال‌انگیزی بر آن بنشیند.


[[قبانی، نزار|نزار قبانی]] در مقدمه کتاب می‌گوید: «این صد نامه، کل آن چیزی است که از غبار عشق و معشوقه‌هایم برایم باقی مانده است و فکر نمی‌کنم که با انتشار آنها به کسی خیانت کرده یا حقی را پایمال کرده باشم. من شاعری هستم که مثل تمامی مردان میراثی از عشق دارد و از آن شرمسار نیستم. این میراث شامل مجموعه نامه‌هایی است که شجاعت کافی برای سوزاندن آنها را نداشته‌ام. البته انکار نمی‌کنم که به آتش به عنوان آخرین راه حل اندیشیده‌ام تا بلکه مرا از این میراث سنگین که بر دوش دارم برهاند و تمام معشوقه‌هایم را آزاد کند. اما وقتی به محتوای این میراث رجوع کردم در بعضی از آنها چیزهای زیادی از قماش شعر یافتم و بعضی دیگر به معنای واقعی شعر بود؛ در این لحظه بود که از آتش زدن آنها منصرف شدم و از بین خیل انبوه نامه‌ها صدنامه را انتخاب کردم. قسمت‌هایی از نامه‌ها را که در آن ریتم شعری و انسانی بود جدا کردم؛ یعنی همان جاهایی که متن از چارچوب‌های خصوصی فراتر می‌رود و جنبۀ عمومی پیدا می‌کند. البته بر این باورم که خطی که مردم بین نوشته‌های شخصی و عمومی هنرمندان می‌کشند و موهوم و خیالی است. به نظر من نویسنده تنها در نامه‌نگاری‌های شخصی‌اش به اوج آزادی می‌رسد یعنی زمانی که عریان مقابل آئینه می‌ایستد، بدون نقاب و لباس‌های نمایشی که جامعه بر او تحمیل کرده است. نامه‌ها همان سرزمین آرمانی است که نویسنده در آن چون طفلی پابرهنه می‌تازد و در آن دوران کودکی‌اش را با تمام معصومیت، حرارت و صداقتش تجربه می‌کند. این نامه‌ها همان لحظات نابی است که نویسنده در آنها احساس می‌کند آزاد است، سانسور نمی‌شود و به این اقامت اجباری تن نمی‌دهد. و دیگر اینکه این نامه‌ها کل چیزیست که از غبار عشقم و رد معشوقه‌هایم برجاست. من آنها را منتشر می‌کنم چون ایمان دارم عشق هنرمند، تنها از آن او نیست بلکه عشقی است که به تمامی دنیا تعلق دارد و نامه‌های او به معشوقه‌اش، خطاب به تمامی زنان عالم نوشته شده است».<ref>[https://literaturelib.com/books/3532 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
==پانويس ==
==پانويس ==
<references />
<references />