۱۴۴٬۷۴۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۸: | خط ۸: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان = | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =BP ۲۳۰/۱۷۲الف۴۶م۳ | ||
| موضوع = | | موضوع =زنان در اسلام,عشق (عرفان),انسان (عرفان) | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر =اطلاعات | | ناشر =اطلاعات | ||
| خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
خبری از رسول خدا(ص) آمده است که: از دنیای شما سه چیز را محبوب من کردهاند: زنان، بوی خوش و روشنی چشم من در نماز است. این خبر مشهور از جمله اخباری است که در منابع حدیثی شیعه و اهل سنت با اختلافاتی در زنجیره سند و متن آن روایت شده است. در بخش اول کتاب ابتدا متن روایت بیان شده و سپس به بررسی آن پرداخته شده است. | خبری از رسول خدا(ص) آمده است که: از دنیای شما سه چیز را محبوب من کردهاند: زنان، بوی خوش و روشنی چشم من در نماز است. این خبر مشهور از جمله اخباری است که در منابع حدیثی شیعه و اهل سنت با اختلافاتی در زنجیره سند و متن آن روایت شده است. در بخش اول کتاب ابتدا متن روایت بیان شده و سپس به بررسی آن پرداخته شده است. | ||
در بخش دوم کتاب دربارۀ حب، محبت و عشق سخن گفته شده است. در این بخش دربارۀ تعریف حب و محبت و عشق و تفاوت و اقسام آنها مطالبی بیان گردیده است. کتب عرفان و بهویژه ادبیات عرفانی مشحون از داستانها و تمثیلات عاشقانهای است که نقشآفرینان آنها همچنان موضوع بحث نویسندگان، شعرا و ادیبان بوده است. عشاقی که به ظاهر پایی در عالم ناسوت دارند، پایی دیگر هم در عالم لاهوت دارند؛ قسمت اصلی این بخش دربارۀ عشقهای عرفانی است که در این فصل دربارۀ یوسف و زلیخا، شیخ صنعان و دختر ترسا، لیلی و مجنون و ابن عربی و نظام به تحلیل پارهای از عشقهای عرفانی پرداخته شده است. | در بخش دوم کتاب دربارۀ حب، محبت و عشق سخن گفته شده است. در این بخش دربارۀ تعریف حب و محبت و عشق و تفاوت و اقسام آنها مطالبی بیان گردیده است. کتب عرفان و بهویژه ادبیات عرفانی مشحون از داستانها و تمثیلات عاشقانهای است که نقشآفرینان آنها همچنان موضوع بحث نویسندگان، شعرا و ادیبان بوده است. عشاقی که به ظاهر پایی در عالم ناسوت دارند، پایی دیگر هم در عالم لاهوت دارند؛ قسمت اصلی این بخش دربارۀ عشقهای عرفانی است که در این فصل دربارۀ یوسف و زلیخا، شیخ صنعان و دختر ترسا، لیلی و مجنون و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] و نظام به تحلیل پارهای از عشقهای عرفانی پرداخته شده است. | ||
بخش سوم کتاب اختصاص یافته است به تفسیر عرفانی محبوبیت زنان نزد پیامبر(ص) که در چهار فصل ارائه شده است. ابتدا دیدگاههای مختلف در تفسیر حدیث گفتهشده در ابتدای کتاب بیان شده است. نویسنده در ابن فصل یادآور میشود که بهترین تفسیر برای این حدیث، همان تفسیر ابن عربی در فص محمدی از کتاب «فصوص الحکم» است. در فصل دوم این بخش به ذکر دلایل تقدم واژۀ نساء بر طیب و صلوة پرداخته شده است. برای این موضوع که پیامبر(ص) زنان را دوست میداشته و به آنان میل و اشتیاق داشته است، از نظر عرفانی دلایل و مبانی خاصی ذکر شده است که در فصل سوم دلایل ابن عربی از کتاب «فصوص الحکم» بیان شده است. | بخش سوم کتاب اختصاص یافته است به تفسیر عرفانی محبوبیت زنان نزد پیامبر(ص) که در چهار فصل ارائه شده است. ابتدا دیدگاههای مختلف در تفسیر حدیث گفتهشده در ابتدای کتاب بیان شده است. نویسنده در ابن فصل یادآور میشود که بهترین تفسیر برای این حدیث، همان تفسیر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] در فص محمدی از کتاب «فصوص الحکم» است. در فصل دوم این بخش به ذکر دلایل تقدم واژۀ نساء بر طیب و صلوة پرداخته شده است. برای این موضوع که پیامبر(ص) زنان را دوست میداشته و به آنان میل و اشتیاق داشته است، از نظر عرفانی دلایل و مبانی خاصی ذکر شده است که در فصل سوم دلایل ابن عربی از کتاب «فصوص الحکم» بیان شده است. | ||
حدیثی نقل شده که خداوند زن را به صورت مرد آفریده، چنانکه آدم را بر صورت خود آفریده است. این حدیث از جمله احادیثی است که در بیان معنا و مفهوم آن سخن بسیار رفته و تفاسیر و تأویلهای گوناگونی از آن شده است. در بخش چهارم به شرح و تفسیر بیشتر این حدیث پرداخته شده است. | حدیثی نقل شده که خداوند زن را به صورت مرد آفریده، چنانکه آدم را بر صورت خود آفریده است. این حدیث از جمله احادیثی است که در بیان معنا و مفهوم آن سخن بسیار رفته و تفاسیر و تأویلهای گوناگونی از آن شده است. در بخش چهارم به شرح و تفسیر بیشتر این حدیث پرداخته شده است. | ||
در مورد آیۀ «للرجال علیهن درجة» تفاسیر و شروح گوناگونی بیان شده است که در بخش پایانی به شرح و تفسیر این آیه پرداخته شده است. در پایان این بخش نویسنده نتیجه میگیرد بسیاری از بزرگان عرفان و تصوف همان شأنی را که برای مردان در سلوک و مقام وصول به حق قائل بودهاند، برای زنان نیز باور داشتند و حتی برخی از ایشان تربیتیافتگان زنان عارف بودهاند. با این همه به نظر میآید در سخنان ابن عربی نوعی تناقض و اضطراب وجود دارد و وجوهی که وی برای برتری مردان به زنان برمیشمارد، مطابقتی با کلام الهی ندارد و شاید این سخن به دور نباشد که بگوییم مقصود از درجه و استیلای مرد بر زن، تنها از جهت حقوق است؛ آن هم حقوق زوجیت که همان حق استمتاع است.<ref>[https://literaturelib.com/books/3654 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | در مورد آیۀ «للرجال علیهن درجة» تفاسیر و شروح گوناگونی بیان شده است که در بخش پایانی به شرح و تفسیر این آیه پرداخته شده است. در پایان این بخش نویسنده نتیجه میگیرد بسیاری از بزرگان عرفان و تصوف همان شأنی را که برای مردان در سلوک و مقام وصول به حق قائل بودهاند، برای زنان نیز باور داشتند و حتی برخی از ایشان تربیتیافتگان زنان عارف بودهاند. با این همه به نظر میآید در سخنان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] نوعی تناقض و اضطراب وجود دارد و وجوهی که وی برای برتری مردان به زنان برمیشمارد، مطابقتی با کلام الهی ندارد و شاید این سخن به دور نباشد که بگوییم مقصود از درجه و استیلای مرد بر زن، تنها از جهت حقوق است؛ آن هم حقوق زوجیت که همان حق استمتاع است.<ref>[https://literaturelib.com/books/3654 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
| خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | |||
[[رده:کلام و عقاید]] | |||
[[رده:اسلام و علوم و عقاید جدید، تجدید حیات فکری، جنبشهای اصلاحطلبانه]] | |||
[[رده:اسلام و مسائل اجتماعی، اسلام و مسائل اقتصاد]] | |||
[[رده:مقالات(اسفند) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(اسفند) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 فروردین 1404]] | ||
[[رده:فاقد اتوماسیون]] | [[رده:فاقد اتوماسیون]] | ||