۱۱۸٬۸۶۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' == معرفى كتاب == ' به '') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۲۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR01263J1.jpg | | تصویر =NUR01263J1.jpg | ||
خط ۱۱: | خط ۱۰: | ||
[[سردارنیا، عطاء محمد]] (مترجم) | [[سردارنیا، عطاء محمد]] (مترجم) | ||
[[عسکری، مرتضی]] ( | [[عسکری، مرتضی]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BP 104 /ع67 ع56041 | | کد کنگره =BP 104 /ع67 ع56041 | ||
خط ۲۱: | خط ۲۰: | ||
| سال نشر = | | سال نشر = | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01263AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =3 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01263 | |||
| کتابخوان همراه نور =01263 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
}} | }} | ||
'''عقايد اسلام در قرآن كريم''' نوشته علامه [[عسکری، مرتضی|سيد مرتضى عسکرى]] در سه جلد كه دو جلد اول آن توسط آقاى محمد جواد كرمى و جلد سوم توسط آقاى عطا محمد سردار نيا به زبان فارسى ترجمه شده است. موضوع اين كتاب، خداى خالق پرورشگر قانونگذار و اسماى حسناى او، و درباره چگونگى خلقت و ارتباط آن با خالق از بدو پيدايش تا روز قيامت بر طبق بيان قرآن، و سيره مبلغان الهى كه شامل انبياء عليهمالسلام میشود بر حسب ترتيب زمانى و بررسى اخبار ايشان در قرآن كريم و عهدين تورات و انجيل و ديگر مصادر اسلامى میباشد. | |||
'''عقايد اسلام در قرآن كريم''' نوشته علامه [[عسکری، مرتضی|سيد مرتضى عسکرى]] در سه جلد كه دو جلد اول آن توسط آقاى محمد جواد كرمى و جلد سوم توسط آقاى عطا محمد سردار نيا به زبان فارسى ترجمه شده است. موضوع اين كتاب، خداى خالق پرورشگر قانونگذار و اسماى حسناى او، و درباره چگونگى خلقت و ارتباط آن با خالق از بدو پيدايش تا روز قيامت بر طبق بيان قرآن، و سيره مبلغان الهى كه شامل انبياء عليهمالسلام میشود بر حسب ترتيب زمانى و بررسى اخبار ايشان در قرآن كريم و عهدين تورات و انجيل و ديگر مصادر اسلامى | |||
== انگيزه تألیف == | == انگيزه تألیف == | ||
[[عسکری، مرتضی|علامه عسکرى]] براى رسيدن به چند هدف، به تأليف اين كتاب اقدام نموده است، چنانچه خودش | [[عسکری، مرتضی|علامه عسکرى]] براى رسيدن به چند هدف، به تأليف اين كتاب اقدام نموده است، چنانچه خودش میگوید: | ||
#از آنجا كه ديدم مكاتب گوناگون بشرى با قرآن كريم مخالفت دارند، و قانونگذاران نظام اجتماعى، قوانين جامعه را بر اساس چنين ديدگاهى، در ستيز با احكام قرآنى، بنا مىنهند، و اين بنيان بىريشه نسل به نسل مورد اعتماد و استناد و دست مايه آيندگان مىگردد، و اين امر، برخى علماى مسلمان را بر آن داشته تا به پا خيزند و با توجيهات گوناگون، بيان خداوند در قرآن كريم در پيدايش خلقت را كه زير بناى وحى در تشريع قوانين اسلام است، با ديدگاه مادّى مخلوقين، يكسان و يكسو جلوه دهند، و اين تلاشها، به نابودى بينش صحيح از بيان قرآن كريم درباره پيدايش خلقت و رابطه آن با خداى خالق و پروردگار قانونگذار انجاميد؛ اينها همه را كه ديدم، به تدوين مباحث اين كتاب همت گماشتم، و با تلاشى متواضعانه به استنباط برخى از فرمودههاى قرآن كريم درباره خداى خالق پرورشگر قانونگذار و اسماى حسناى او مبادرت كردم، و درباره چگونگى خلقت و ارتباط آن با خالق از بدو پيدايش تا روز قيامت- به بيان قرآن مراجعه كردم، و بدون آنكه از مسير اين بيان، به چيزى از گفتارآدميان منحرف گردم، به تحقيق و پژوهش پرداختم. | #از آنجا كه ديدم مكاتب گوناگون بشرى با قرآن كريم مخالفت دارند، و قانونگذاران نظام اجتماعى، قوانين جامعه را بر اساس چنين ديدگاهى، در ستيز با احكام قرآنى، بنا مىنهند، و اين بنيان بىريشه نسل به نسل مورد اعتماد و استناد و دست مايه آيندگان مىگردد، و اين امر، برخى علماى مسلمان را بر آن داشته تا به پا خيزند و با توجيهات گوناگون، بيان خداوند در قرآن كريم در پيدايش خلقت را كه زير بناى وحى در تشريع قوانين اسلام است، با ديدگاه مادّى مخلوقين، يكسان و يكسو جلوه دهند، و اين تلاشها، به نابودى بينش صحيح از بيان قرآن كريم درباره پيدايش خلقت و رابطه آن با خداى خالق و پروردگار قانونگذار انجاميد؛ اينها همه را كه ديدم، به تدوين مباحث اين كتاب همت گماشتم، و با تلاشى متواضعانه به استنباط برخى از فرمودههاى قرآن كريم درباره خداى خالق پرورشگر قانونگذار و اسماى حسناى او مبادرت كردم، و درباره چگونگى خلقت و ارتباط آن با خالق از بدو پيدايش تا روز قيامت- به بيان قرآن مراجعه كردم، و بدون آنكه از مسير اين بيان، به چيزى از گفتارآدميان منحرف گردم، به تحقيق و پژوهش پرداختم. | ||
#پس از آنكه در جلد دوم كتاب (قرآن كريم و روايات دو مكتب) برخى روايات مكتب خلفا را مردود دانستم - رواياتى كه به پيامبر خدا نسبت داده و گفتهاند: آن حضرت جا به جائى نامهاى خدا در قرآن كريم را اجازه فرمودهاند- به اين نتيجه رسيدم كه اين مبحث چنانكه شايد نيازمند بررسى ويژهاى است تا، با مقايسه و تطبيق بين موارد استعمال دو نام از نامهاى خدا در قرآن كريم و شرح و تفصيل آن، حق مطلب ادا گردد. در بررسى پيرامون دو نام (اله) و (ربّ) كه در اين كتاب انجام گرفته، نادرستى نسبت اين روايات به رسول خدا(ص) و صحابه اثبات، و دور بودن چنين نسبتها از حق و صواب مبرهن و آشكار گرديده است. | #پس از آنكه در جلد دوم كتاب (قرآن كريم و روايات دو مكتب) برخى روايات مكتب خلفا را مردود دانستم - رواياتى كه به پيامبر خدا نسبت داده و گفتهاند: آن حضرت جا به جائى نامهاى خدا در قرآن كريم را اجازه فرمودهاند- به اين نتيجه رسيدم كه اين مبحث چنانكه شايد نيازمند بررسى ويژهاى است تا، با مقايسه و تطبيق بين موارد استعمال دو نام از نامهاى خدا در قرآن كريم و شرح و تفصيل آن، حق مطلب ادا گردد. در بررسى پيرامون دو نام (اله) و (ربّ) كه در اين كتاب انجام گرفته، نادرستى نسبت اين روايات به رسول خدا(ص) و صحابه اثبات، و دور بودن چنين نسبتها از حق و صواب مبرهن و آشكار گرديده است. | ||
#پس از تشكيل و استوارى نظام جمهورى اسلامى، چون ديدم همه چشمها متوجه اسلام و شناخت آن شده، و از سرزمينهاى دور و | #پس از تشكيل و استوارى نظام جمهورى اسلامى، چون ديدم همه چشمها متوجه اسلام و شناخت آن شده، و از سرزمينهاى دور و نزدیک، در پى درك و فهم اسلام و دريافت آن هستند، قبل از آن نيز، هجرت گروههاى مسلمان به كشورهاى غربى و قطع رابطه آنان با منابع اسلامى كشورشان را كه ديده بودم، بر خود واجب دانستم، دورههائى از كتب آموزشى اسلامى را، در ردههاى مختلف فكرى تهيه و ارائه نمائيم، براى اين كار، به يارى خدا، برنامه ويژهاى ترتيب داده و سلسله درسهاى «نقش ائمه در احياى دين» را تدوين كرديم كه بخش اول آن به نام «اصطلاحات اسلامى» مقدمه اين كتاب قرار گرفته است. | ||
== شيوه و چينش مطالب == | == شيوه و چينش مطالب == | ||
خط ۴۹: | خط ۴۸: | ||
1- روش بررسى اصول عقايد اسلامى- در اين كتاب- برگرفته از آيات روشن قرآن كريم است. خداى متعال قرآن را به زبان عربى فرستاده، و فرموده: "إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ" ما آن را قرآنى به زبان عربى فرستاديم باشد كه شما انديشه كنيد. | 1- روش بررسى اصول عقايد اسلامى- در اين كتاب- برگرفته از آيات روشن قرآن كريم است. خداى متعال قرآن را به زبان عربى فرستاده، و فرموده: "إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ" ما آن را قرآنى به زبان عربى فرستاديم باشد كه شما انديشه كنيد. | ||
چون مقصود خداوند از «زبان عربى روشن»، زبان عصر نزول قرآن است، به خاطر فاصله زمانى عصر ما از عصر نزول، از كاربرد زبان عرب عصر نزول، در مواردى از تفسير آيات، به | چون مقصود خداوند از «زبان عربى روشن»، زبان عصر نزول قرآن است، به خاطر فاصله زمانى عصر ما از عصر نزول، از كاربرد زبان عرب عصر نزول، در مواردى از تفسير آيات، به کتابهاى لغت عرب مراجعه شده است. | ||
براى شناخت بهتر تفسير آيات، به روايات سيره و حديث، مراجعه شده است. از اين رو، در مباحث كتاب، به سه گونه از انواع تفسير قرآن كريم، اعتماد شده است: | براى شناخت بهتر تفسير آيات، به روايات سيره و حديث، مراجعه شده است. از اين رو، در مباحث كتاب، به سه گونه از انواع تفسير قرآن كريم، اعتماد شده است: | ||
خط ۵۵: | خط ۵۴: | ||
أ- تفسير روائى: تفسير آيات به وسيله روايات، مانند آنچه [[سيوطى]] در تفسير ([[الدر المنثور في التفسير بالمأثور|الدر المنثور]]) و بحرانى در تفسير (البرهان) خود آوردهاند، جز آنكه من، تنها به رواياتى كه صحّتش را پذيرفتهام اعتماد كردهام، در حالى كه [[سيوطى]] هر روايتى را كه به دستش رسيده، در تفسير خود، آورده است، آنگونه كه برخى از روايات منقوله، برخى ديگر را نقض مىكند، بدين سبب پارهاى از رواياتش را، در اين كتاب، نقد و بررسى شده است. | أ- تفسير روائى: تفسير آيات به وسيله روايات، مانند آنچه [[سيوطى]] در تفسير ([[الدر المنثور في التفسير بالمأثور|الدر المنثور]]) و بحرانى در تفسير (البرهان) خود آوردهاند، جز آنكه من، تنها به رواياتى كه صحّتش را پذيرفتهام اعتماد كردهام، در حالى كه [[سيوطى]] هر روايتى را كه به دستش رسيده، در تفسير خود، آورده است، آنگونه كه برخى از روايات منقوله، برخى ديگر را نقض مىكند، بدين سبب پارهاى از رواياتش را، در اين كتاب، نقد و بررسى شده است. | ||
در مراجعه به | در مراجعه به کتابهاى حديث، احاديث مورد اعتماد را از همه كتب معتبر مسلمانان، اعم از صحاح و مسانيد و سنن و غيره، برگرفته و به اخذ حديث از مكتب خاصى بسنده نكرده است. گاهى نيز، به بررسى تطبيقى و مقارن بين حديثى با حديث ديگر پرداخته، و ديدگاهى را كه بر يكى از دو حديث اعتماد كرده با رأى ديگر مقايسه، و با اشاره به صاحب رأى، برداشت خود را با آوردن دليل، تقويت و اثبات كردهاست. | ||
در فهم و درايت حديث، روش بزرگان حديث تا سده ششم هجرى را برگزيده است. | در فهم و درايت حديث، روش بزرگان حديث تا سده ششم هجرى را برگزيده است. | ||
ب- تفسير لغوى: تفسير آيات با اشاره به معناى واژهها و اصطلاحات، بدان گونه كه [[سيوطى]] در رواياتش از [[ | ب- تفسير لغوى: تفسير آيات با اشاره به معناى واژهها و اصطلاحات، بدان گونه كه [[سيوطى]] در رواياتش از [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و غير او آورده است، و چون دانشمندان لغوى گاهى با آوردن معناى حقيقى و مجازى كلمه، بحث را به درازا مىكشند، از اين روش دورى شده و آن معنائى را كه با سياق آيه سازگار است، آورده شده است. | ||
ت- تفسير موضوعى: تفسير آيات يك موضوع در كنار هم، مانند آنچه فقها در تفسيرشان از آيات احكام آوردهاند. | ت- تفسير موضوعى: تفسير آيات يك موضوع در كنار هم، مانند آنچه فقها در تفسيرشان از آيات احكام آوردهاند. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۴: | ||
همه خوردنيها بر بنى اسرائيل روا بود، جز آنچه اسرائيل (- يعقوب) پيش از آمدن تورات بر خود حرام كرد. بگو: تورات را بياوريد و بخوانيد اگر راست مىگوئيد. | همه خوردنيها بر بنى اسرائيل روا بود، جز آنچه اسرائيل (- يعقوب) پيش از آمدن تورات بر خود حرام كرد. بگو: تورات را بياوريد و بخوانيد اگر راست مىگوئيد. | ||
بديهى است از داستانهاى اين دو كتاب، آنچه كه در بردارنده نسبتهاى ناروا به خداوند و رسولان و انبياى او باشد- و ساحت قدس ربوبى و انبياى گراميش | بديهى است از داستانهاى اين دو كتاب، آنچه كه در بردارنده نسبتهاى ناروا به خداوند و رسولان و انبياى او باشد- و ساحت قدس ربوبى و انبياى گراميش پاک و منزه از آنند- و نيز مطالب مخالف علم و عقل آنها، رها شده است. | ||
ب- آنچه از مژده و بشارات درباره بعثت خاتم انبياء(ص)، در اين دو كتاب آمده، چنانكه قرآن كريم، به بشارت عيسى(ع) استشهاد كرده، و فرموده: | ب- آنچه از مژده و بشارات درباره بعثت خاتم انبياء(ص)، در اين دو كتاب آمده، چنانكه قرآن كريم، به بشارت عيسى(ع) استشهاد كرده، و فرموده: | ||
خط ۸۵: | خط ۸۴: | ||
در ذكر مطالب، تا حد امكان، از آوردن اصطلاحات علمى دورى جسته، و تعبيرات علمى با عباراتى در خور فهم خواننده عادى، آمده است | در ذكر مطالب، تا حد امكان، از آوردن اصطلاحات علمى دورى جسته، و تعبيرات علمى با عباراتى در خور فهم خواننده عادى، آمده است | ||
در آوردن ديدگاهها و نظرات، در موضوع بحث، به ذكر ديدگاه انتخابى خود | در آوردن ديدگاهها و نظرات، در موضوع بحث، به ذكر ديدگاه انتخابى خود نویسنده با دليل آن، بسنده شده است. | ||
خلاصه آنكه، سلسله عقايد اسلام در اين كتاب را، همانگونه كه در قرآن كريم آمده، ترتيب داده شده است. مجموعهاى هماهنگ و همگون كه، هر بخشى بخش ديگر را تكميل كرده، و مبحث پيشين راهگشاى موضوع بحث آينده مىگردد. و با اين اسلوب است كه عقايد اسلام و حكمت آن دانسته مىشود. | خلاصه آنكه، سلسله عقايد اسلام در اين كتاب را، همانگونه كه در قرآن كريم آمده، ترتيب داده شده است. مجموعهاى هماهنگ و همگون كه، هر بخشى بخش ديگر را تكميل كرده، و مبحث پيشين راهگشاى موضوع بحث آينده مىگردد. و با اين اسلوب است كه عقايد اسلام و حكمت آن دانسته مىشود. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
وقتى براى بررسى عقايد اسلام، به ژرفاى عميق قرآن كريم نزدیک شويم، ميبينيم: قرآن كريم عقايد اسلام را چنان ساده و روان عرضه مىكند كه، هر كس زبان عرب را بداند و به سن بلوغ و رشد عقلى رسيده و مخاطب فرموده "يا ايّها الناس" باشد، كلام خدا را پس از اين خطاب، به خوبى درك مىكند. | |||
وقتى براى بررسى عقايد اسلام، به ژرفاى عميق قرآن كريم | |||
ولى افسوس كه، دانشمندان در تفسير قرآن، به فلسفه فيلسوفان و عرفان صوفيان و كلام متكلمان و روايات اسرائيلى، و ديگر روايات بررسى نشده منسوب به رسول خدا(ص)، اعتماد كرده، و آيات قرآن كريم را به كمك آنها، تأويل و تفسير نمودهاند. و با اين كار، از «عقايد اسلام» طلسم و معمّا و چيستانهائى ساختهاند كه غير از دانايان به روش علمى علما، در فنون بلاغت و منطق و كلام و فلسفه، و مانند آنها، هيچكس را ياراى فهم آن نيست. اين روشها باعث گرديد تا مسلمانان به تفرقه گرايند، و به گروههاى معتزله و اشاعره و مرجئه و... تقسيم گردند. | ولى افسوس كه، دانشمندان در تفسير قرآن، به فلسفه فيلسوفان و عرفان صوفيان و كلام متكلمان و روايات اسرائيلى، و ديگر روايات بررسى نشده منسوب به رسول خدا(ص)، اعتماد كرده، و آيات قرآن كريم را به كمك آنها، تأويل و تفسير نمودهاند. و با اين كار، از «عقايد اسلام» طلسم و معمّا و چيستانهائى ساختهاند كه غير از دانايان به روش علمى علما، در فنون بلاغت و منطق و كلام و فلسفه، و مانند آنها، هيچكس را ياراى فهم آن نيست. اين روشها باعث گرديد تا مسلمانان به تفرقه گرايند، و به گروههاى معتزله و اشاعره و مرجئه و... تقسيم گردند. | ||
ايشان ابتدا خواننده را با تعاريف لغات مصطلح از | ايشان ابتدا خواننده را با تعاريف لغات مصطلح از کتابهاى لغت معتبر آشنا مىسازد و سپس به توضيح و شرح هر يك از لغات و كلمات مورد بحث و مواد اصلى آنها در اصطلاح اسلامى و لغوى مىپردازد تا جهات و اسباب اختلاف در هر يك از دو اصطلاح اسلامى و لغوى را آشكار سازد، و همه اين زحمات و تلاشها را از آن رو متحمل مىشود كه زمينه بحث را آماده و امكان استنتاج و بهرهگيرى صحيح و اساسى را فراهم نمايد. | ||
بدين خاطر، خواننده با مطالعه كتاب احساس مىكند عقايد اسلام را بگونهاى كامل و فراگير با شيوهاى علمى و جديد و روشن، به دور از پيچيدگى و ابهام، دريافته است؛ و با مطالعه آن خود را از مراجعه به ديگر كتب اعتقادى بىنياز مىبيند، و اين چيزى است كه به ندرت در | بدين خاطر، خواننده با مطالعه كتاب احساس مىكند عقايد اسلام را بگونهاى كامل و فراگير با شيوهاى علمى و جديد و روشن، به دور از پيچيدگى و ابهام، دريافته است؛ و با مطالعه آن خود را از مراجعه به ديگر كتب اعتقادى بىنياز مىبيند، و اين چيزى است كه به ندرت در کتابهاى ديگر يافت مىشود، به ويژه در دورههاى اعتقادى كه به پيچيدگى و ابهام و تكرار در سطوح علمى اسلامى مشهور شدهاند. | ||
همچنين خواننده، با درك همه جانبه عقايد اسلام در اين كتاب، خود را در مقابل تلاش جديدى براى فهم قرآن و روش تازهاى از تفسير آن مىبيند، و اين همه مرهون شيوه و اسلوب ويژهاى است كه [[عسکری، مرتضی|علامه عسكرى]] در برخورد با آيات قرآنى به كار گرفته است. همچنانچه ذكر شد كتاب در سه جلد میباشد كه در: | همچنين خواننده، با درك همه جانبه عقايد اسلام در اين كتاب، خود را در مقابل تلاش جديدى براى فهم قرآن و روش تازهاى از تفسير آن مىبيند، و اين همه مرهون شيوه و اسلوب ويژهاى است كه [[عسکری، مرتضی|علامه عسكرى]] در برخورد با آيات قرآنى به كار گرفته است. همچنانچه ذكر شد كتاب در سه جلد میباشد كه در: | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۱: | ||
جلد اول | جلد اول | ||
با فهرست مطالب و آنگاه مقدمهاى از مؤلف كتاب شروع | با فهرست مطالب و آنگاه مقدمهاى از مؤلف كتاب شروع میشود، سپس به بحث در مورد ميثاق و آيه كريمه "أ لست بربكم" وتفسير آيه و اينكه انسان مجبور محيط و پدر و مادر نيست، میپردازد. و به مباحثى از از قبيل میپردازد | ||
# معناى اله در | # معناى اله در کتابهاى لغت | ||
# معناى اله در محاورات و گفتگوهاى مردم عرب زبان | # معناى اله در محاورات و گفتگوهاى مردم عرب زبان | ||
# معناى اله در اصطلاح اسلامى | # معناى اله در اصطلاح اسلامى | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۰۹: | ||
# آيا خداوند دختر و پسر دارد؟ | # آيا خداوند دختر و پسر دارد؟ | ||
و | و فشردهاى از بحث گذشته میپردازد. | ||
در ادامه به مباحثى از اين قبيل میپردازد: | در ادامه به مباحثى از اين قبيل میپردازد: | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۳۸: | ||
# تسخير مسخرات | # تسخير مسخرات | ||
# هدايت حيوانات با الهام | # هدايت حيوانات با الهام | ||
# آموزش انسان و جن به واسطه پيامبران | # آموزش انسان و جن به واسطه پيامبران میباشد. | ||
بخش بعد كه درباره دين و اسلام | بخش بعد كه درباره دين و اسلام میباشد از موضوعاتى چون | ||
# معناى دين | # معناى دين | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۵۹: | ||
جلد دوم كتاب | جلد دوم كتاب | ||
با فهرست و | با فهرست و مقدمهاى شروع و سپس نمودار مباحث اين جلد عنوان شده است كه به اين اجمال میباشد: نسخ در دوره پيامبران صاحب شريعت و وحدت شرايع آدم و نوح و ابراهيم و محمد(ص)، اصطلاح نسخ و آية و معناى آنها میباشد. در بخش بعدى میگوید كه ربّ العالمين انسان را به آثار عمل چند نوع پاداش مىدهد: | ||
أ- پاداش دنيوى | أ- پاداش دنيوى | ||
خط ۱۸۴: | خط ۱۸۱: | ||
ب- شفاعت در قرآن | ب- شفاعت در قرآن | ||
ت- شفاعت در روايات، سخن | ت- شفاعت در روايات، سخن میگوید. | ||
در قسمت بعدى از اسماء و صفات" ربّ العالمين" چون: | در قسمت بعدى از اسماء و صفات" ربّ العالمين" چون: | ||
خط ۱۹۴: | خط ۱۹۱: | ||
ت- رحيم | ت- رحيم | ||
ث- ذو العرش و ربّ العرش سخن به ميان | ث- ذو العرش و ربّ العرش سخن به ميان میآورد. | ||
همچنين از معناى: " و للّه الأسماء الحسنى"، " مشيّت اللّه"، "ربّ العالمين"، "بداء يا محو و اثبات"، معناى بداء، بداء در اصطلاح علماى عقايد، بداء در قرآن كريم، بداء در روايات مكتب خلفا، بداء در روايات مكتب | همچنين از معناى: " و للّه الأسماء الحسنى"، " مشيّت اللّه"، "ربّ العالمين"، "بداء يا محو و اثبات"، معناى بداء، بداء در اصطلاح علماى عقايد، بداء در قرآن كريم، بداء در روايات مكتب خلفا، بداء در روايات مكتب اهلبيت عليهمالسّلام مطالبى را عنوان مىدارد. سپس از جبر و تفويص و اختيار و معناى آنها میگوید. | ||
در بخش بعد دربارهى قضا و قدر حول دو امر بحث مىكند: | در بخش بعد دربارهى قضا و قدر حول دو امر بحث مىكند: | ||
خط ۲۰۲: | خط ۱۹۹: | ||
أ- معناى قضا و قدر | أ- معناى قضا و قدر | ||
ب- روايات امامان | ب- روايات امامان اهلبيت عليهمالسّلام درباره قضا و قدر | ||
در فصل آخر اين كتاب به راههاى بحث و بررسى در عقايد اسلامى و برترى راه | در فصل آخر اين كتاب به راههاى بحث و بررسى در عقايد اسلامى و برترى راه اهلبيت عليهمالسلام میپردازد و اختلافات عقيدتى، ريشه و تاريخ آنها را بيان مىدارد. و سپس اصول و مبانى مكتب اهلبيت عليهمالسلام در بررسى عقايد اسلامى و راه اهلبيت عليهمالسلام كه راه قرآن میباشد را توضيح میدهند و جايگاه «عقل» در مكتب اهلبيت عليهمالسلام و اينكه عقل نيازمند وحى است و جايگاه نقل را و همچنين بىاعتبارى خبر واحد در عقايد را اشاره میكنند. | ||
و در طى پيوستى ابتداى آفرينش و برخى صفات آفريدگان در روايات را تبيين | و در طى پيوستى ابتداى آفرينش و برخى صفات آفريدگان در روايات را تبيين مىدارند وكون و هستى يا عالم طبيعت در قرآن كريم را توضيح میدهند كه: قرآن كريم كه آخرين كتاب آسمانى است، با روشنى هر چه تمامتر، از حقايق اساسى عالم هستى و آفرينش آن پرده برمىدارد و توضيح مىدهد كه: هر چه در «كون و هستى» است نشان آفرينش «خداى خالق و ربّ العالمين» است.خداوند، ماه و خورشيد و آسمانها و زمين و ما بين آنها راى در اندازه متناسب آفريده است. | ||
قرآن كريم در اين باره مىفرمايد: "بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ". | قرآن كريم در اين باره مىفرمايد: "بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ". | ||
خط ۲۲۲: | خط ۲۱۹: | ||
جلد سوم كتاب | جلد سوم كتاب | ||
با فهرست ومقدمه و سپس نمودار مباحث آغاز | با فهرست ومقدمه و سپس نمودار مباحث آغاز میگردد. در اين جلد سيره مبلغان الهى كه شامل انبياء عليهمالسلام میشود بر حسب ترتيب زمانى به بررسى اخبار ايشان در قرآن كريم و عهدين تورات و انجيل و ديگر مصادر اسلامى میپردازد. | ||
در اين جلد | در اين جلد مىخوانيم: آفرينش آدم(ع)، اوصياى پس از حضرت آدم در كتب سيره چون، شيث هبةالله، انوش فرزند شيث، قينان فرزند انوش، مهلائيل پسر قينان، يوارد پسر مهلائيل، به دنيا آمدن يرد و انتقال نور به او، ادريس پيامبر خدا(ع)(اخنوخ)، اختلاط نوادگان شيث و قابيل در زمان ادريس(ع)، لمك پسر متوشلح، برخى از سرگذشتهاى اوصياء تا عصر نوح(ع) به نقل از تورات، سام پسر نوح(ع)، وصيت سام به پسرش ارفخشد، ارفخشد پسر سام، شالح پسر ارفخشد، سيره هود(ع) در آيات كريمه، صالح پيامبر(ع)، و در نتيجه اين بحث مىخوانيم كه خداوند هود و صالح(ع) را بشارت دهنده (به رحمت خداوند) و ترساننده (از عذاب او) به سوى قومشان فرستاد. آنها نيز قوم خود را به عمل به شريعت و مقررات آيين نوح(ع) فرا خواندند. | ||
بدين سان هر كس كه پس از حضرت نوح مىآمد و به تبليغ شرايع آيين آن حضرت قيام مىكرد، وصى نوح(ع) پيامبر بر شريعت او بود، خواه رسولى باشد از جانب خدا مانند هود و صالح(ع) يا نباشد چون سام فرزند نوح(ع) و ديگر اوصيائى كه بعد از او آمدند؛ تا آنگاه كه خداوند حضرت ابراهيم(ع) را با شريعت حنيفيّه به رسالت برانگيخت. | بدين سان هر كس كه پس از حضرت نوح مىآمد و به تبليغ شرايع آيين آن حضرت قيام مىكرد، وصى نوح(ع) پيامبر بر شريعت او بود، خواه رسولى باشد از جانب خدا مانند هود و صالح(ع) يا نباشد چون سام فرزند نوح(ع) و ديگر اوصيائى كه بعد از او آمدند؛ تا آنگاه كه خداوند حضرت ابراهيم(ع) را با شريعت حنيفيّه به رسالت برانگيخت. | ||
در ادامه درباره ابراهيم(ع)، «خليل الرحمن» و مشاهدى از سرگذشت او و شيوه پيامبران در طرح عقايد اسلام، و اسحاق(ع) پسر او، و پسرش يعقوب(اسرائيل) و فرزندان او(بنى اسرائيل) و همچنين شعيب پيامبر(ع) و سيره و روش حضرت شعيب با قومش در آيات قرآن كريم، سرگذشت بنى اسرائيل و پيامبرانشان و شرح حالات ويژه آنها در قرآن كريم، بنى اسرائيل در صحراى سينا و سركشيهاى ايشان در زمان موسى(ع) و بعد از او، داود و سليمان(ع)، زكريا و يحيى(ع)، عيسى بن مريم(ع) و سرگذشت بنى اسرائيل با عيسى بن مريم(ع)، عصر فترت، معناى عصر فترت را بيان | در ادامه درباره ابراهيم(ع)، «خليل الرحمن» و مشاهدى از سرگذشت او و شيوه پيامبران در طرح عقايد اسلام، و اسحاق(ع) پسر او، و پسرش يعقوب(اسرائيل) و فرزندان او(بنى اسرائيل) و همچنين شعيب پيامبر(ع) و سيره و روش حضرت شعيب با قومش در آيات قرآن كريم، سرگذشت بنى اسرائيل و پيامبرانشان و شرح حالات ويژه آنها در قرآن كريم، بنى اسرائيل در صحراى سينا و سركشيهاى ايشان در زمان موسى(ع) و بعد از او، داود و سليمان(ع)، زكريا و يحيى(ع)، عيسى بن مريم(ع) و سرگذشت بنى اسرائيل با عيسى بن مريم(ع)، عصر فترت، معناى عصر فترت را بيان میدارد و میگوید كه خاتم پيامبران، حضرت محمد مصطفى(ص) در فترت بين پيامبران، و نه فترت انبياء به رسالت برانگيخته شده است. چه، خداى تعالى بعد از حضرت عيسى بن مريم(ع) پيامبرى بشارت دهنده و انذار كننده (بشارت دهنده به ثواب و پاداش الهى و ترساننده از عذاب خدا بر اثر نافرمانى و گناه) كه همراه او آيه و معجزهاى از پروردگارش باشد مبعوث نفرموده است. | ||
وضع بر همين منوال بود تا اينكه خداوند، خاتم پيامبران(ص) را بشير و نذير، و با معجزه قرآنى برانگيخت، تا اهالى مكه و اطراف آن را به صورت خاص، و ديگر مردمان را بطور عام انذار كند. | وضع بر همين منوال بود تا اينكه خداوند، خاتم پيامبران(ص) را بشير و نذير، و با معجزه قرآنى برانگيخت، تا اهالى مكه و اطراف آن را به صورت خاص، و ديگر مردمان را بطور عام انذار كند. | ||
توجه به اين نكته ضرورى است كه در طول مدت زمانى بيش از پانصد سال، انبياء و اوصياء وجودشان از مردم منقطع نبوده و خداوند | توجه به اين نكته ضرورى است كه در طول مدت زمانى بيش از پانصد سال، انبياء و اوصياء وجودشان از مردم منقطع نبوده و خداوند انسهگانها را در اين مدت طولانى به حال خود رها نكرده است بلكه تبليغ كنندگانى را براى دينش، و اوصيايى بر شريعت حضرت عيسى(ع) و دين حنيفيه ابراهيم آماده فرموده است. بعد از آن از انبياء و اوصياء در عصر فترت به غير از آباء و اجداد پيامبر(ص)، گسترش بت پرستى در مكه و موضع گيرى اجداد پيامبر(ص) در برابر آن پرداخته شده است. در اينجا، مباحث در اين جلد از كتاب، كه خود شرح و تفصيل مطالبى است كه به طور فشرده و خلاصه كه در جلد اول آمده- احيانا همراه با اضافه يا تغيير بيان، به پيروى از قرآن كريم در طرح عقايد اسلام در جايى به اختصار، و در موردى به شرح و تفصيل، و گاه به تغيير تعبير از موردى به مورد ديگر پرداخته است- پايان مىپذيرد. در پايان كتاب به ذكر تفصيلى چند فهرست كه شامل: فهرست اشخاص، فهرست آيات، فهرست ملل، قبايل و موضوعات پراكنده، فهرست احاديث، فهرست اشعار، فهرست مؤلفان و فهرست اماكن میباشد. | ||
== نسخه شناسى == | == نسخه شناسى == | ||
خط ۲۴۱: | خط ۲۳۸: | ||
منابع مقاله | منابع مقاله | ||
بر گرفته از مقدمه و متن كتاب | بر گرفته از مقدمه و متن كتاب میباشد. | ||
{{تفاسیر}} | {{تفاسیر}} | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[عقائد الإسلام من القرآن الکریم]] | [[عقائد الإسلام من القرآن الکریم]] | ||