ثقفی تهرانی، محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى‌'
جز (جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى‌')
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۰: خط ۱۰:
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
| data-type="authorfatherName" |حاج ميرزا ابوالفضل تهرانى
| data-type="authorfatherName" |[[طهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم|حاج ميرزا ابوالفضل تهرانى]]
|-
|-
|متولد  
|متولد  
خط ۳۵: خط ۳۵:
|}
|}
</div>
</div>
{{کاربردهای دیگر|محمد ثقفی (ابهام زدایی)}}
'''محمد ثقفی تهرانی''' (1274-1364ش)، فقیه، مفسر، پدر زن [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]]، نویسنده [[روان جاوید در تفسیر قرآن مجید|تفسیر روان جاوید]]


'''محمد ثقفی تهرانی''' (1274-1364ش)'''،''' فقیه، مفسر، پدر زن [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]]، نویسنده تفسیر روان جاوید
[[طهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم|ابوالفضل بن ابى‌القاسم طهرانى]] پدر ایشان است.


== ولادت ==
== ولادت ==
میرزا محمد ثقفی فرزند حاج میرزا ابوالفضل کلانتر نوری تهرانی‌ صاحب کتاب مستطاب شفاء الصدور فی شرح زیارت‌ العاشور است و  در جمادى الثانى سال(1313ق) ۱۲۷۳ش در تهران متولد گردید.
میرزا محمد ثقفی فرزند [[طهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم|حاج میرزا ابوالفضل کلانتر نوری تهرانی‌]] صاحب کتاب مستطاب [[شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور|شفاء الصدور فی شرح زیارت‌ العاشور]] است و  در جمادى الثانى سال(1313ق) ۱۲۷۳ش در تهران متولد گردید.


==تحصیلات==
==تحصیلات==
خط ۶۲: خط ۶۴:
بخشى از قصيدۀ او در فضايل و مناقب [[امام على(ع)|حضرت‌على عليه‌السّلام]] چنين است:
بخشى از قصيدۀ او در فضايل و مناقب [[امام على(ع)|حضرت‌على عليه‌السّلام]] چنين است:


{{شعر}}{{ب|''اگر تراست بسر شور عشق حىّ قدير''|2=''بنوش جام مى معرفت ز خم غدير''}}{{ب|''ز غير دوست نگردد دل تو پاک مگر''|2=''به آب مهر ولىّ خدا شود تطهير''}}{{ب|''على عالى اعلى كه نام او مشتق''|2=''زنام حق شد و بر ساق عرش شد تحرير''}}{{ب|''على است مظهر اسما حق به عين ظهور''|2=''على است مخزن اسرار حق به سر ستير''}}{{ب|''على است اسعد و اتقى ز هر سعيد و تقى''|2=''على است اعلم و اشجع ز هر عليم و دلير''}}{{ب|''ز زهد او نتوان دم زدن كه دنيا را''|2=''طلاق داد و برون كرد ياد آن ز ضمير''}}{{ب|''على ولى و على والى و على مولى''|2=''على است ساقى كوثر قسيم خلد و سعير''}}{{ب|''على وصى رسول و على است زوج بتول''|2=''ابوالائمه و بر مؤمنان يگانه امير''}}{{ب|''به وقت مهر على مهربان و حاتم بخش''|2=''به گاه قهر على قهرمان و افسر گير''}}{{ب|''فزود رونق اسلام چون گرفت علم''|2=''ز دود كفر ز گيتى كشيد چون شمشير''}}{{ب|''گشود باب معارف چو رفت بر منبر''|2=''ببست راه مظالم نشست چون بر سرير''}}{{ب|''نكرده احصا فضلش مگر خدا در ذكر''|2=''از آن شده است امام مبين بدو تفسير''}}{{ب|''ز حق كسى ننموده است چون على تقديس''|2=''چو حق كسى ننموده است از على تقدير''}}{{ب|''على ز بعد نبى اشرف است از همه خلق''|2=''اطاعتش شده مفروض بر صغير و كبير''}}{{ب|''به نص«انفسنا» شد ز انبيا افضل''|2=''ز عيب و نقص مبرّى به آيه تطهير''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|''اگر تراست بسر شور عشق حىّ قدير''|2=''بنوش جام مى‌معرفت ز خم غدير''}}{{ب|''ز غير دوست نگردد دل تو پاک مگر''|2=''به آب مهر ولىّ خدا شود تطهير''}}{{ب|''على عالى اعلى كه نام او مشتق''|2=''زنام حق شد و بر ساق عرش شد تحرير''}}{{ب|''على است مظهر اسما حق به عين ظهور''|2=''على است مخزن اسرار حق به سر ستير''}}{{ب|''على است اسعد و اتقى ز هر سعيد و تقى''|2=''على است اعلم و اشجع ز هر عليم و دلير''}}{{ب|''ز زهد او نتوان دم زدن كه دنيا را''|2=''طلاق داد و برون كرد ياد آن ز ضمير''}}{{ب|''على ولى و على والى و على مولى''|2=''على است ساقى كوثر قسيم خلد و سعير''}}{{ب|''على وصى رسول و على است زوج بتول''|2=''ابوالائمه و بر مؤمنان يگانه امير''}}{{ب|''به وقت مهر على مهربان و حاتم بخش''|2=''به گاه قهر على قهرمان و افسر گير''}}{{ب|''فزود رونق اسلام چون گرفت علم''|2=''ز دود كفر ز گيتى كشيد چون شمشير''}}{{ب|''گشود باب معارف چو رفت بر منبر''|2=''ببست راه مظالم نشست چون بر سرير''}}{{ب|''نكرده احصا فضلش مگر خدا در ذكر''|2=''از آن شده است امام مبين بدو تفسير''}}{{ب|''ز حق كسى ننموده است چون على تقديس''|2=''چو حق كسى ننموده است از على تقدير''}}{{ب|''على ز بعد نبى اشرف است از همه خلق''|2=''اطاعتش شده مفروض بر صغير و كبير''}}{{ب|''به نص«انفسنا» شد ز انبيا افضل''|2=''ز عيب و نقص مبرّى به آيه تطهير''}}{{پایان شعر}}
 
غزلى عارفانه كه وى در سنين جوانى سروده‌است:
 
{{شعر}}{{ب|''تا به رخ آن زلف مشكين را پريشان مى‌كنى''|2=''روز و شب را بر من غمديده يكسان مى‌كنى''}}{{ب|''ليك چون با شانه آن را مى‌نمايى آشنا''|2=''غصۀ دل مى‌گشايى مشكل آسان مى‌كنى''}}{{ب|''زلف در دست صبا بگذار و چشم من به راه''|2=''اشكباران مى‌كنم تا مشك افشان مى‌كنى''}}{{ب|''دل زمن در انتظار مقدمت خون شد ولى''|2=''از اميد وصل خود لب را تو خندان مى‌كنى''}}{{ب|''دوش در بزم حريفان جلوه كردى بى حجاب''|2=''چون به ما نوبت رسد پيدا و پنهان مى‌كنى''}}{{ب|''جان فداى لعل خندانت كه چون آرى برون''|2=''عقد مرواريد از آن، دل را تو غلتان مى‌كنى''}}{{ب|''روز با ما محرم و شب با رقيبان گرم راز''|2=''تا بكى با دوستان جانا تو دستان مى‌كنى''}}{{ب|''گر شبى با ما بروز آرى و روزى را شب كنى''|2=''روز را نوروز و شب را روز رخشان مى‌كنى''}}{{ب|''طرفه جادويى است چشمت كز نگاهى دلفريب''|2=''عالم نحرير را مرغ غزل خوان مى‌كنى''}}{{ب|''گر «محمّد»جان دهد در راه عشقت زنده است''|2=''چون كه با او يك نفس سر در گريبان مى‌كنى''}}{{پایان شعر}}


==وفات==
==وفات==
خط ۱۰۰: خط ۹۸:


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
 
[[رده:مفسران شیعه]]
[[رده:شهریور(98)]]