سرگذشت حاجی بابای اصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى‌'
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ')
جز (جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى‌')
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۱: خط ۲۱:
| شابک =978-964-305-502-8
| شابک =978-964-305-502-8
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11249
| کتابخوان همراه نور =11249
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۴۳: خط ۴۴:
به هر تقدير، سرگذشت حاجى بابا در ميان نوشته‌هاى [[موریه جیمز جاستی‌نین|موريه]] تنها كتابى است كه جلب توجه خوانندگان را كرده و هيچ يك از دو سفرنامه او كه اولى به سال 1812م و دومى شش سال بعد چاپ شده و حاوى شرح مسافرت‌هاى وى در ايران، ارمنستان و آسياى صغير است و حتى داستان ديگر به نام حاجى بابا در لندن، كه چهار سال بعد از سرگذشت حاجى باباى اصفهانى (1828م) منتشر شده و در حقيقت ذيل يا جلد دوم كتاب اول است، از حيث طرز انشاء و مهارت در بيان مطلب با آن برابرى نمى‌كند و به واسطه همين فرق فاحش است كه كسانى گمان كرده‌اند كه وى جلد اول را به دستيارى يك تن از ايرانيان و جلد دوم را شخصاً و بدون كمك ديگرى نوشته يا جلد اول داستان، اصلاً به فارسى نوشته شده بود و بعد به انگليسى ترجمه گرديده است.
به هر تقدير، سرگذشت حاجى بابا در ميان نوشته‌هاى [[موریه جیمز جاستی‌نین|موريه]] تنها كتابى است كه جلب توجه خوانندگان را كرده و هيچ يك از دو سفرنامه او كه اولى به سال 1812م و دومى شش سال بعد چاپ شده و حاوى شرح مسافرت‌هاى وى در ايران، ارمنستان و آسياى صغير است و حتى داستان ديگر به نام حاجى بابا در لندن، كه چهار سال بعد از سرگذشت حاجى باباى اصفهانى (1828م) منتشر شده و در حقيقت ذيل يا جلد دوم كتاب اول است، از حيث طرز انشاء و مهارت در بيان مطلب با آن برابرى نمى‌كند و به واسطه همين فرق فاحش است كه كسانى گمان كرده‌اند كه وى جلد اول را به دستيارى يك تن از ايرانيان و جلد دوم را شخصاً و بدون كمك ديگرى نوشته يا جلد اول داستان، اصلاً به فارسى نوشته شده بود و بعد به انگليسى ترجمه گرديده است.


كتاب حاجى بابا به صورت قصه داستان نوشته شده و نویسنده در تصوير شخصيت‌ها و سرگذشت‌ها به قدر كافى توفيق يافته است. در اين كتاب فتحعلى شاه، «در باطن صوفى و اهل حال و در ظاهر متشرع و اهل قال» با طمع، خست، تجمل دوستى، علاقه شديد به زن‌ها، ميل به شنيدن تملق‌هاى دروغ درباريان و رعايت احتياط به علما، وزير اعظم (ميرزا شفيع) با اندام نحيف و اخلاق كثيف، پسر سبزى فروش اصفهان (حاجى محمدحسین امين‌الدوله) با هيكل درشت و كردار زمخت كه «صندوق‌هاى شاه را از طلا مى انبارد و ظاهراً از خود را هم خالى نمى‌گذارد»، سفير فرانسه (ژنرال گاردن فرستاده ناپلئون)، ميرزا احمق (ميرزا احمد، حكيم باشى‌شاه)، ملك الشعراء (فتحعلى‌خان صباى كاشانى) و ميرزا فيروز (ميرزا ابوالحسن‌خان، ايلچى كبير ايران در دربار انگلستان و پسر خواهر و داماد حاج ابراهيم‌خان كلانتر شيرازى)... همه با مهارت و هنرمندى توصيف شده‌اند.
كتاب حاجى بابا به صورت قصه داستان نوشته شده و نویسنده در تصوير شخصيت‌ها و سرگذشت‌ها به قدر كافى توفيق يافته است. در اين كتاب فتحعلى شاه، «در باطن صوفى و اهل حال و در ظاهر متشرع و اهل قال» با طمع، خست، تجمل دوستى، علاقه شديد به زن‌ها، ميل به شنيدن تملق‌هاى دروغ درباريان و رعايت احتياط به علما، وزير اعظم (ميرزا شفيع) با اندام نحيف و اخلاق كثيف، پسر سبزى فروش اصفهان (حاجى محمدحسین امين‌الدوله) با هيكل درشت و كردار زمخت كه «صندوق‌هاى شاه را از طلا مى‌انبارد و ظاهراً از خود را هم خالى نمى‌گذارد»، سفير فرانسه (ژنرال گاردن فرستاده ناپلئون)، ميرزا احمق (ميرزا احمد، حكيم باشى‌شاه)، ملك الشعراء (فتحعلى‌خان صباى كاشانى) و ميرزا فيروز (ميرزا ابوالحسن‌خان، ايلچى كبير ايران در دربار انگلستان و پسر خواهر و داماد حاج ابراهيم‌خان كلانتر شيرازى)... همه با مهارت و هنرمندى توصيف شده‌اند.


تفصيل پياده رفتن شاه به قم و اردوى تابستانى او، در چمن سلطانيه و جريان تشريفات سلام عيد نوروز و همه صحنه‌هاى ديگر به خوبى و مطابق واقع نمايش داده شده است. حكايت يوسف ارمنى و خلاص كردن او مريم، نامزد خود، را از قصر سردار ايروان مطلبى است كه حقيقت داشته و اين مطلب را صاحب ديوان، ميرزا تقى على آبادى، با شرح و تفضيل در يك قصه ادبى و خود [[موریه جیمز جاستی‌نین|موريه]] نيز با كمى اختلاف در جلد دومسفر نامه‌اش ذكر كرده‌اند.
تفصيل پياده رفتن شاه به قم و اردوى تابستانى او، در چمن سلطانيه و جريان تشريفات سلام عيد نوروز و همه صحنه‌هاى ديگر به خوبى و مطابق واقع نمايش داده شده است. حكايت يوسف ارمنى و خلاص كردن او مريم، نامزد خود، را از قصر سردار ايروان مطلبى است كه حقيقت داشته و اين مطلب را صاحب ديوان، ميرزا تقى على آبادى، با شرح و تفضيل در يك قصه ادبى و خود [[موریه جیمز جاستی‌نین|موريه]] نيز با كمى اختلاف در جلد دومسفر نامه‌اش ذكر كرده‌اند.
خط ۵۳: خط ۵۴:
در وجه تسميه كتاب بايد گفته شود، موقعى كه سرهارفورد جونس كشور ايران را به قصد انگلستان ترك مى‌كرد (سال 1226ق) شاهزاده عباس ميرزا نايب‌السلطنه از او تقاضا كرد كه دو جوان ايرانى را براى فراگرفتن تحصيلات عاليه، همراه خود به انگلستان ببرد. يكى از آنها ميرزا بابا افشار، پسر يكى از صاحب منصبان عباس ميرزا، بود كه در سال 1234ق، تحصيلات خود را در طب و شيمى تمام كرد و در صفر يا در ربيع‌الاول سال 1235ق، به تبريز وارد و به نام ميرزا حكيم باشى در دستگاه نايب‌السلطنه و بعد نزد محمد شاه به شغل طبابت مشغول بود.
در وجه تسميه كتاب بايد گفته شود، موقعى كه سرهارفورد جونس كشور ايران را به قصد انگلستان ترك مى‌كرد (سال 1226ق) شاهزاده عباس ميرزا نايب‌السلطنه از او تقاضا كرد كه دو جوان ايرانى را براى فراگرفتن تحصيلات عاليه، همراه خود به انگلستان ببرد. يكى از آنها ميرزا بابا افشار، پسر يكى از صاحب منصبان عباس ميرزا، بود كه در سال 1234ق، تحصيلات خود را در طب و شيمى تمام كرد و در صفر يا در ربيع‌الاول سال 1235ق، به تبريز وارد و به نام ميرزا حكيم باشى در دستگاه نايب‌السلطنه و بعد نزد محمد شاه به شغل طبابت مشغول بود.


گويند محصلان ايرانى انگلستان به علت اخلاقى كه [[موریه جیمز جاستی‌نین|موريه]] در كار تحصيل آنها مى‌كرده، از او دلخوشى نداشته‌اند و مخصوصاً ميرزا بابا از تصرف [[موریه جیمز جاستی‌نین|موريه]] در هزينه تحصيل جلوگيرى مى‌كرده و او كينه وى را در دل گرفته بود و از اين جهت و شايد هم از آن جهت كه اسم حاجى بابا از حيث تركيب لفظى به نظرش مضحك مى‌آمده، نام او را برروى كتاب خود نهاده است. اگر چه [[موریه جیمز جاستی‌نین|موريه]] در نامه‌اى كه در لندن به تاريخ دسامبر 1823م (ربيع‌الاول 1239ق)؛ يعنى اندكى قبل از انتشار حاجى بابا، به يكى از دوستان خود مقيم استانبول، نوشته، شرحى داستان مانند در باب اصل، منشأ و وجه تسميه كتاب خود آورده است كه گويا نسخه اين يادداشت‌ها را يكى از عمال فتحعلى شاه به نام حاجى بابا، كه از استانبول بر مى‌گشته و در شهر توقات از شهرهاى ارمنستان عثمانى بيمار شده و [[موریه جیمز جاستی‌نین|موريه]] او را معالجه كرده، به عنوان يادگار و پاداش به او داده و وى آنها را به انگليسى ترجمه كرده است؛ ولى اين همه بى‌شك ساختگى بوده و ظاهر اين است كه [[موریه جیمز جاستی‌نین|موريه]] عنوان كتاب خود را، چنانكه گفته شد، از نام حاجى باباى افشار اقتباس كرده و ميرزا بابا حكيم‌باشى از اينكه وى به جسارت نام او را بر كتاب خود نهاده و بر آداب ايرانى تاخته، هميشه خشمناك بوده است.
گويند محصلان ايرانى انگلستان به علت اخلاقى كه [[موریه جیمز جاستی‌نین|موريه]] در كار تحصيل آنها مى‌كرده، از او دلخوشى نداشته‌اند و مخصوصاًً ميرزا بابا از تصرف [[موریه جیمز جاستی‌نین|موريه]] در هزينه تحصيل جلوگيرى مى‌كرده و او كينه وى را در دل گرفته بود و از اين جهت و شايد هم از آن جهت كه اسم حاجى بابا از حيث تركيب لفظى به نظرش مضحك مى‌آمده، نام او را برروى كتاب خود نهاده است. اگر چه [[موریه جیمز جاستی‌نین|موريه]] در نامه‌اى كه در لندن به تاريخ دسامبر 1823م (ربيع‌الاول 1239ق)؛ يعنى اندكى قبل از انتشار حاجى بابا، به يكى از دوستان خود مقيم استانبول، نوشته، شرحى داستان مانند در باب اصل، منشأ و وجه تسميه كتاب خود آورده است كه گويا نسخه اين يادداشت‌ها را يكى از عمال فتحعلى شاه به نام حاجى بابا، كه از استانبول بر مى‌گشته و در شهر توقات از شهرهاى ارمنستان عثمانى بيمار شده و [[موریه جیمز جاستی‌نین|موريه]] او را معالجه كرده، به عنوان يادگار و پاداش به او داده و وى آنها را به انگليسى ترجمه كرده است؛ ولى اين همه بى‌شك ساختگى بوده و ظاهر اين است كه [[موریه جیمز جاستی‌نین|موريه]] عنوان كتاب خود را، چنانكه گفته شد، از نام حاجى باباى افشار اقتباس كرده و ميرزا بابا حكيم‌باشى از اينكه وى به جسارت نام او را بر كتاب خود نهاده و بر آداب ايرانى تاخته، هميشه خشمناك بوده است.


نثرى كه در ترجمه ميرزا حبيب به كار رفته، از بهترين نثرهاى عهد اخير است. سرتاسر كتاب با اشعار مناسب از خود مترجم و استادان سخن فارسى و آيات و احاديث و امثال و اصطلاحات چنان مشحون و آراسته است كه گويى در اصل به فارسى نوشته شده و به گفته ملك‌الشعراى بهار «گاهى در سلامت و انسجام و لطافت و پختگى مقلد گلستان و گاه در مجسم ساختن داستان‌ها و تحريك نفوس و ايجاد هيجان در خواننده نظير نثرهاى فرنگستان است. هم ساده است و هم فنى، هم با اصول كهنه كارى استادان نثر موافق و هم با اسلوب تازه و طرز نو همداستان و از جمله يكى از شاهكارهاى قرن سيزدهم هجرى است.» كتاب حاجى بابا ترجمه ميرزا حبيب اصفهانى، مكرر در كلكته، لاهور و تهران چاپ شده است.
نثرى كه در ترجمه ميرزا حبيب به كار رفته، از بهترين نثرهاى عهد اخير است. سرتاسر كتاب با اشعار مناسب از خود مترجم و استادان سخن فارسى و آيات و احاديث و امثال و اصطلاحات چنان مشحون و آراسته است كه گويى در اصل به فارسى نوشته شده و به گفته ملك‌الشعراى بهار «گاهى در سلامت و انسجام و لطافت و پختگى مقلد گلستان و گاه در مجسم ساختن داستان‌ها و تحريك نفوس و ايجاد هيجان در خواننده نظير نثرهاى فرنگستان است. هم ساده است و هم فنى، هم با اصول كهنه كارى استادان نثر موافق و هم با اسلوب تازه و طرز نو همداستان و از جمله يكى از شاهكارهاى قرن سيزدهم هجرى است.» كتاب حاجى بابا ترجمه ميرزا حبيب اصفهانى، مكرر در كلكته، لاهور و تهران چاپ شده است.
خط ۷۴: خط ۷۵:




 
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[حاجی‌بابا در لندن؛ دنباله سرگذشت حاجی‌بابای اصفهانی]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:داستان و ادبیات نوجوانان]]
[[رده:داستان و ادبیات نوجوانان]]
[[رده:25 دی الی 24 بهمن]]
[[رده:آثار خاورشناسان]]