دروس اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى‌'
جز (جایگزینی متن - 'نهج‌البلاغه' به 'نهج‌البلاغة')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى‌')
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۰: خط ۲۰:
| شابک =964-6918-46-8
| شابک =964-6918-46-8
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =17160
| کتابخانۀ دیجیتال نور =19950
| کتابخوان همراه نور =19950
| کتابخوان همراه نور =19950
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
 
{{کاربردهای دیگر| درس اخلاق (ابهام‌زدایی)}}
'''دروس اخلاق اسلامى'''، اثر [[جزایری، سید محمدعلی|سيد محمدعلى جزايرى (آل غفور)]]، به زبان فارسى پيرامون علم اخلاق بر مبناى تعادل قواى عاقله، شهويه، غضبيه و وهميه است.
'''دروس اخلاق اسلامى'''، اثر [[جزایری، سید محمدعلی|سيد محمدعلى جزايرى (آل غفور)]]، به زبان فارسى پيرامون علم اخلاق بر مبناى تعادل قواى عاقله، شهويه، غضبيه و وهميه است.


خط ۳۵: خط ۳۵:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
در مقدمه كتاب به بررسى مسأله ارتباط دين و اخلاق پرداخته و بيان مى‌دارد: مسئله‌ى ارتباط دين و اخلاق از مسائلى است كه فيلسوفان، متكلّمان و انديشهوران علم اخلاق را از ديرباز به خود مشغول ساخته است. با نگاهى گذرا به سنّت‌هاى تاريخى حيات بشرى، همسازى و همسانى و اتحاد معيارها و الزامات و هنجارهاى اخلاقى با دستورهاى دينى در بسيارى از ممالك مشهود است. تعابير اخلاق اسلامى، يهودى، مسيحى، هندويى و مانند اين ها، گواه بر اين مطلب است. گاه پيوستگى عميق ميان اين دو پديده، محققان را از تفكيك تفكّر اخلاقى از ديگر ابعاد حيات دينى غافل ساخته است.
در مقدمه كتاب به بررسى مسأله ارتباط دين و اخلاق پرداخته و بيان مى‌دارد: مسئله‌ى ارتباط دين و اخلاق از مسائلى است كه فيلسوفان، متكلّمان و انديشهوران علم اخلاق را از ديرباز به خود مشغول ساخته است. با نگاهى گذرا به سنّت‌هاى تاريخى حيات بشرى، همسازى و همسانى و اتحاد معيارها و الزامات و هنجارهاى اخلاقى با دستورهاى دينى در بسيارى از ممالك مشهود است. تعابير اخلاق اسلامى، يهودى، مسيحى، هندويى و مانند اين‌ها، گواه بر اين مطلب است. گاه پيوستگى عميق ميان اين دو پديده، محققان را از تفكيك تفكّر اخلاقى از ديگر ابعاد حيات دينى غافل ساخته است.


مباحث متفكران يونان و روم باستان، چون سقراط و افلاطون، مبنى بر مستقل بودن آن دو پديده و تكامل آن نظريه در دوران معاصر، به وسيله ى ماركس و فرويد و فتوا دادن بر عدم تناسب آنها و نيز گفتمان عدليّه در باب حُسن و قُبح عقلى و شرعى افعال و مانند اين ها، از سابقه ى ديرين اين مسئله حكايت دارد.
مباحث متفكران يونان و روم باستان، چون سقراط و افلاطون، مبنى بر مستقل بودن آن دو پديده و تكامل آن نظريه در دوران معاصر، به وسيله ى ماركس و فرويد و فتوا دادن بر عدم تناسب آنها و نيز گفتمان عدليّه در باب حُسن و قُبح عقلى و شرعى افعال و مانند اين‌ها، از سابقه ى ديرين اين مسئله حكايت دارد.


در ادامه مسائل مربوط به مباحث اخلاقى، به هفت محور اساسى تقسيم مى‌كند. كه عبارتند از:
در ادامه مسائل مربوط به مباحث اخلاقى، به هفت محور اساسى تقسيم مى‌كند. كه عبارتند از:
خط ۷۸: خط ۷۸:
تهوّر عبارت است از: عدم ترس و اقدام به كارى كه موجب گرفتارى و هلاكت است كه عقل و شرع آن را منع كرده‌اند، چه مربوط به دنيا باشد (مثل حمل قاچاق و شب گردى در بيابان، در حالى كه احتمال دارد جانور درنده وجود داشته باشد و او نيز وسيله ى دفاع ندارد و...) و چه مربوط به آخرت باشد (مثل روزه گرفتن با علم به ضرر، يا وضو و غسل نمودن در حالى كه بداند آب براى او ضرر دارد).<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/139 همان، ص139]</ref>  
تهوّر عبارت است از: عدم ترس و اقدام به كارى كه موجب گرفتارى و هلاكت است كه عقل و شرع آن را منع كرده‌اند، چه مربوط به دنيا باشد (مثل حمل قاچاق و شب گردى در بيابان، در حالى كه احتمال دارد جانور درنده وجود داشته باشد و او نيز وسيله ى دفاع ندارد و...) و چه مربوط به آخرت باشد (مثل روزه گرفتن با علم به ضرر، يا وضو و غسل نمودن در حالى كه بداند آب براى او ضرر دارد).<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/139 همان، ص139]</ref>  


در فصل پنجم از صفات نشئت گرفته از قوه ى وهميه سخن رانده<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/191 همان، ص191]</ref> و اشاره مى‌كند كه: "قبلا گفتيم كه از تعديل قوّه‌ى وهميّه عدالت و از افراط آن ظلم و از تفريط آن انظلام (ستم پذيرى) ايجاد مى گردد; ولى مرحوم ملا محمّد مهدى نراقى، در [[جامع السعادات]] و هم چنين فرزند برومندش در معراج السعادۀ، جداگانه در مورد اين سه صفت ناشى از قوّه ى وهميّه بحث نفرموده‌اند، بلكه آنها را مندرج در صفات و آثارى كه از سه قوه ى شهويه و غضبيّه و عقليه سرچشمه مى گيرند دانسته‌اند، ولى اين بنده ى ناچيز بر حسب وعده‌اى كه در اوّل كتاب دادم درباره ى سه صفت ظلم و انظلام و عدالت، مطالبى را هر چند مختصر، به صورت مستقل عرض مى كنم."<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/193 همان، ص193]</ref>  
در فصل پنجم از صفات نشئت گرفته از قوه ى وهميه سخن رانده<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/191 همان، ص191]</ref> و اشاره مى‌كند كه: "قبلا گفتيم كه از تعديل قوّه‌ى وهميّه عدالت و از افراط آن ظلم و از تفريط آن انظلام (ستم پذيرى) ايجاد می‌گردد; ولى مرحوم ملا محمّد مهدى نراقى، در [[جامع السعادات]] و هم چنين فرزند برومندش در معراج السعادۀ، جداگانه در مورد اين سه صفت ناشى از قوّه ى وهميّه بحث نفرموده‌اند، بلكه آنها را مندرج در صفات و آثارى كه از سه قوه ى شهويه و غضبيّه و عقليه سرچشمه می‌گيرند دانسته‌اند، ولى اين بنده ى ناچيز بر حسب وعده‌اى كه در اوّل كتاب دادم درباره ى سه صفت ظلم و انظلام و عدالت، مطالبى را هر چند مختصر، به صورت مستقل عرض مى‌كنم."<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/193 همان، ص193]</ref>  


در فصل ششم صفات مربوط به سه قوه ى عاقله، شهويه و غضبيّه را بررسى نموده<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/201 همان، ص201]</ref> و بعضى از صفاتى كه از سه قوه ى عاقله و غضبيّه و شهويه يا از دوتا از اين قوا سرچشمه مى گيرند، بيان مى‌دارد.
در فصل ششم صفات مربوط به سه قوه ى عاقله، شهويه و غضبيّه را بررسى نموده<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/201 همان، ص201]</ref> و بعضى از صفاتى كه از سه قوه ى عاقله و غضبيّه و شهويه يا از دوتا از اين قوا سرچشمه می‌گيرند، بيان مى‌دارد.


سپس در پايان كتاب راه شكرگزارى از نعمتهاى الهى را بيان كرده و مى‌گويد: شكر نعمت‌هاى الهى به چند چيز است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/268 همان، ص268]</ref>:
سپس در پايان كتاب راه شكرگزارى از نعمتهاى الهى را بيان كرده و مى‌گويد: شكر نعمت‌هاى الهى به چند چيز است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17160/2/268 همان، ص268]</ref>:
خط ۸۶: خط ۸۶:
اوّل، معرفت و شناخت نعمت‌هاى ظاهر و باطن، كه سرتاپاى انسان غرق نعمت است;
اوّل، معرفت و شناخت نعمت‌هاى ظاهر و باطن، كه سرتاپاى انسان غرق نعمت است;


دوّم، نظر و دقّت به پايين دست تر از خود در امور دنيايى، نه به بالاترها، كه اگر اين جور باشد انسان هميشه خود را از خدا طلبكار مى بيند;
دوّم، نظر و دقّت به پايين دست تر از خود در امور دنيايى، نه به بالاترها، كه اگر اين جور باشد انسان هميشه خود را از خدا طلبكار مى‌بيند;


سوم، اين كه فرض كند او مرده بود و نمى توانست از اين نعمت استفاده كند، ولى اكنون زنده است و آن را دارد و چه بسيار مردگان و رفتگان كه آرزوى آمدن در دنيا و قدرشناسى از اين نعمت‌ها را دارند;
سوم، اين كه فرض كند او مرده بود و نمى توانست از اين نعمت استفاده كند، ولى اكنون زنده است و آن را دارد و چه بسيار مردگان و رفتگان كه آرزوى آمدن در دنيا و قدرشناسى از اين نعمت‌ها را دارند;
خط ۹۲: خط ۹۲:
چهارم، گرفتارى‌ها و بيمارى‌ها و سختى هايى را كه در ايام عمرمان داشتيم به خاطر بياوريم و از اين كه از آنها نجات پيدا كرديم و خلاص شديم آن را غنيمت بشماريم;
چهارم، گرفتارى‌ها و بيمارى‌ها و سختى هايى را كه در ايام عمرمان داشتيم به خاطر بياوريم و از اين كه از آنها نجات پيدا كرديم و خلاص شديم آن را غنيمت بشماريم;


پنجم آن كه اگر گرفتارى و مرض و مصيبتى داريم، فكر كنيم اگر بدتر از اين داشتيم چه مى شد و چه مى توانستيم بكنيم.
پنجم آن كه اگر گرفتارى و مرض و مصيبتى داريم، فكر كنيم اگر بدتر از اين داشتيم چه می‌شد و چه مى‌توانستيم بكنيم.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
[[اخلاق اسلامی (محفوظی)]]
[[اخلاق اسلامی (محفوظی)]]


[[اخلاق اسلامی در نهج‌البلاغة (خطبه متقین)]]
[[اخلاق اسلامی در نهج‌البلاغه (خطبه متقین)]]


[[اخلاق اسلامی (سادات)]]
[[اخلاق اسلامی (سادات)]]