۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى') |
||
| (۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۶: | خط ۶: | ||
گزیده سیر العارفین | گزیده سیر العارفین | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[جمالی دهلوی، حامد بن فضلالله]] ( | [[جمالی دهلوی، حامد بن فضلالله]] (نویسنده) | ||
[[پورجوادی، نصرالله]] (مصحح) | [[پورجوادی، نصرالله]] (مصحح) | ||
| خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| شابک =964-7040-80-6 | | شابک =964-7040-80-6 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11139 | |||
| کتابخوان همراه نور =11139 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| المعانی (ابهامزدایی)}} | |||
'''مرآت المعاني''' به انضمام گزيده «سير العارفين»، به زبان فارسى، از حامد [[جمالی دهلوی، حامد بن فضلالله|جمالى دهلوى]] است. اولى، منظوم و از نوع تعريفنامههايى است كه پارهاى از صوفيان، در باب تعريف الفاظ و اصطلاحات شعر صوفيانه پارسى، نظير زلف و روى، چشم و ابرو، خط و خال، مىو ميخانه و خرابات و... نوشتهاند و دومى، منثور و اولياءنامهاى است همانند«تذكرة الاولياء»، در شرح حال برخى از مشايخ صوفيه. | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
| خط ۴۱: | خط ۴۶: | ||
اين يك دسته از الفاظى است كه جمالى درباره معانى رمزى آنها توضيح داده است. | اين يك دسته از الفاظى است كه جمالى درباره معانى رمزى آنها توضيح داده است. | ||
دسته دوم، الفاظى است كه به مىخانه و مىخوارى مربوط مىشود؛ از جمله ساقى و جام و | دسته دوم، الفاظى است كه به مىخانه و مىخوارى مربوط مىشود؛ از جمله ساقى و جام و مىو باده و شراب و مىفروش و رند و قلاش. دسته سوم، الفاظ مربوط به بتپرستى است؛ از جمله بت و بتخانه و زنار و كفر. دسته چهارم، الفاظى است كه به احوال و مقامات مربوط مىشود و جزو اصطلاحات كلاسيك تصوف است؛ از قبيل صبر و شكر و تسليم و رضا و سكر و صحو و قرب و بعد. در ضمن، درباره معانى پارهاى از اصطلاحات و تعابير صوفيانه ديگر، مانند شاهدبازى، شاهدپرستى، سلامت و ملامت و همچنين بعضى از مسائل عرفانى، مانند برترى ولايت از نبوت، توضيح داده است. جمالى همه اين الفاظ و اصطلاحات را، «اصطلاح صوفيان» مىنامد. | ||
جمالى، روشى را كه براى بيان معناى هر لفظ و اصطلاح در پيش مىگيرد، اين است كه ارتباط آن را با الفاظ ديگر نيز ملحوظ مىكند؛ به عبارت ديگر، در مورد اعضاى صورت و بدن معشوق، هر عضوى را نه به تنهايى و استقلال، بلكه همراه با اعضاى ديگر و در يك مجموعه در نظر مىگيرد؛ همانگونه كه در واقع و نفس الامر چنين است؛ مثلاً در هنگام بيان معناى روى، نقش زلف و همچنين اجزاى چهره؛ يعنى چشم و ابرو و خط و خال را نيز در نظر مىگيرد؛ حتى خود چشم را هم وقتى مىخواهد بررسى كند، پس از بيان معناى آن، به معناى مژگان و غمزه و حتى حالتهاى خواب و مستى كه به چشم، دست مىدهد، اشاره مىكند. | جمالى، روشى را كه براى بيان معناى هر لفظ و اصطلاح در پيش مىگيرد، اين است كه ارتباط آن را با الفاظ ديگر نيز ملحوظ مىكند؛ به عبارت ديگر، در مورد اعضاى صورت و بدن معشوق، هر عضوى را نه به تنهايى و استقلال، بلكه همراه با اعضاى ديگر و در يك مجموعه در نظر مىگيرد؛ همانگونه كه در واقع و نفس الامر چنين است؛ مثلاً در هنگام بيان معناى روى، نقش زلف و همچنين اجزاى چهره؛ يعنى چشم و ابرو و خط و خال را نيز در نظر مىگيرد؛ حتى خود چشم را هم وقتى مىخواهد بررسى كند، پس از بيان معناى آن، به معناى مژگان و غمزه و حتى حالتهاى خواب و مستى كه به چشم، دست مىدهد، اشاره مىكند. | ||
| خط ۵۳: | خط ۵۸: | ||
علاوه بر اينكه جمالى سعى كرده است، هر عضو اصلى را با اعضاى فرعى و حالتهاى آن عضو در نظر گيرد، تعداد اعضايى هم كه در اين مثنوى ذكر كرده است، از رسائل مشابه؛ مثلاً«گلشن راز» [[شبستری، محمود|شبسترى]] و «مرآت عشاق» و «رشف الالحاظ فى كشف الالفاظ» بيشتر است. | علاوه بر اينكه جمالى سعى كرده است، هر عضو اصلى را با اعضاى فرعى و حالتهاى آن عضو در نظر گيرد، تعداد اعضايى هم كه در اين مثنوى ذكر كرده است، از رسائل مشابه؛ مثلاً«گلشن راز» [[شبستری، محمود|شبسترى]] و «مرآت عشاق» و «رشف الالحاظ فى كشف الالفاظ» بيشتر است. | ||
علاوه بر روى و اسامى وابسته بدان؛ يعنى زلف و خط و خال و چشم و ابرو و دهان و لب، ساعد و دست و انگشتان آن، قامت و سايه آن، پاى و انگشتان آن و ميان معشوق كه همچون موى باريك است، شرح داده شده است. در مورد الفاظ ديگرى كه در غزل صوفيانه پارسى به كار مىرود، مانند كفر و بت و بتخانه و | علاوه بر روى و اسامى وابسته بدان؛ يعنى زلف و خط و خال و چشم و ابرو و دهان و لب، ساعد و دست و انگشتان آن، قامت و سايه آن، پاى و انگشتان آن و ميان معشوق كه همچون موى باريك است، شرح داده شده است. در مورد الفاظ ديگرى كه در غزل صوفيانه پارسى به كار مىرود، مانند كفر و بت و بتخانه و مىو مىخانه و شراب و ساقى و... نيز اين حكم تا حدودى صادق است. | ||
«سير العارفين» كه مصحح آن را به كتاب ملحق نموده است، در واقع اولياءنامهاى است همانند«[[تذكرة الأولياء (زوار)|تذكرة الاولياء]]» [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريدالدين عطار نيشابورى]] كه جمالى آن را در شرح احوال 13 تن از مشايخ صوفى هند، در حدود سال 940ق، نوشته است. | «سير العارفين» كه مصحح آن را به كتاب ملحق نموده است، در واقع اولياءنامهاى است همانند«[[تذكرة الأولياء (زوار)|تذكرة الاولياء]]» [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريدالدين عطار نيشابورى]] كه جمالى آن را در شرح احوال 13 تن از مشايخ صوفى هند، در حدود سال 940ق، نوشته است. | ||
اين كتاب، علاوه بر اطلاعات ارزشمند و گاه، دست اولى كه درباره وضع تصوف در اواخر قرن نهم و اوايل قرن دهم در اختيار ما مىگذارد، ما را با حالات و افكار و سفرهاى | اين كتاب، علاوه بر اطلاعات ارزشمند و گاه، دست اولى كه درباره وضع تصوف در اواخر قرن نهم و اوايل قرن دهم در اختيار ما مىگذارد، ما را با حالات و افكار و سفرهاى نویسنده به شهرهاى مختلف كشورهاى عربى و بهخصوص شهرهاى ايران و همچنين نثر پارسى نویسنده آشنا مىسازد. | ||
دوستان جمالى، در مسافرتهايى كه وى به مكه و شام و بين النهرين و ايران داشت، از وى درخواست كردند كه درباره اوليايى كه در اين سفرها ديده است، كتابى بنويسد، ولى او از انجام اين كار سر باز زد و در عوض، به نوشتن شرح حال تنى چند از مشايخ هند پرداخت. اين مشايخ عبارتند از: شيخ معينالدين چشتى، بهاءالدين زكريا ملتانى، قطبالدين بختيار كاكى، فريدالدين گنج شكر، صدرالدين عارف، نظامالدين اولياء، ركنالدين ابوالفتح ملتانى، نجيبالدين متوكل، حميدالدين ناگورى، جلالالدين تبريزى، نصيرالدين محمود چراغ دهلوى، جلالالدين مخدوم جهانيان، شيخ سماءالدين كنبوه. در ضمن شرح حال اين مشايخ، از پارهاى از مريدان ايشان نيز ياد شده است؛ مثلاً در ضمن شرح حال بهاءالدين زكريا، از شيخ [[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|فخرالدين عراقى]] و كتاب «لمعات» او ياد شده است. | دوستان جمالى، در مسافرتهايى كه وى به مكه و شام و بين النهرين و ايران داشت، از وى درخواست كردند كه درباره اوليايى كه در اين سفرها ديده است، كتابى بنويسد، ولى او از انجام اين كار سر باز زد و در عوض، به نوشتن شرح حال تنى چند از مشايخ هند پرداخت. اين مشايخ عبارتند از: شيخ معينالدين چشتى، بهاءالدين زكريا ملتانى، قطبالدين بختيار كاكى، فريدالدين گنج شكر، صدرالدين عارف، نظامالدين اولياء، ركنالدين ابوالفتح ملتانى، نجيبالدين متوكل، حميدالدين ناگورى، جلالالدين تبريزى، نصيرالدين محمود چراغ دهلوى، جلالالدين مخدوم جهانيان، شيخ سماءالدين كنبوه. در ضمن شرح حال اين مشايخ، از پارهاى از مريدان ايشان نيز ياد شده است؛ مثلاً در ضمن شرح حال بهاءالدين زكريا، از شيخ [[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|فخرالدين عراقى]] و كتاب «لمعات» او ياد شده است. | ||
| خط ۶۳: | خط ۶۸: | ||
اولياءنامه جمالى به نثر است، ولى در ابتداى ذكر هر يك از مشايخ فوق، ابياتى هم در نعت وى سروده و سپس اوصافى را به تقليد از «[[تذكرة الأولياء (زوار)|تذكرة الاولياء]]»، براى شيخ مورد نظر ذكر نموده است. | اولياءنامه جمالى به نثر است، ولى در ابتداى ذكر هر يك از مشايخ فوق، ابياتى هم در نعت وى سروده و سپس اوصافى را به تقليد از «[[تذكرة الأولياء (زوار)|تذكرة الاولياء]]»، براى شيخ مورد نظر ذكر نموده است. | ||
جمالى در نوشتن اين كتاب، از منابع مختلف استفاده كرده است، ولى در عين حال پارهاى از مشاهدات خود را نيز ذكر كرده است. اهميت اين اثر نيز در ذكر همين مشاهدات و تجربههاى شخصى | جمالى در نوشتن اين كتاب، از منابع مختلف استفاده كرده است، ولى در عين حال پارهاى از مشاهدات خود را نيز ذكر كرده است. اهميت اين اثر نيز در ذكر همين مشاهدات و تجربههاى شخصى نویسنده است؛ مثلاً وى در بغداد شيخى را مىبيند به نام شهابالدين احمد كه صاحب سجاده و نمايند طريق [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدين سهروردى]] است. | ||
در شيراز با مردى به نام نظامالدين محمود ملاقات مىكند كه از مريدان شاه نعمتالله ولى است. در هرات با [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]] ملاقات مىكند و با او درباره «لمعات» عراقى بحث مىكند. بيشتر تجربهها و مشاهدات | در شيراز با مردى به نام نظامالدين محمود ملاقات مىكند كه از مريدان شاه نعمتالله ولى است. در هرات با [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]] ملاقات مىكند و با او درباره «لمعات» عراقى بحث مىكند. بيشتر تجربهها و مشاهدات نویسنده، در فصلى آمده است كه وى درباره شيخ و مرشد خود، شيخ سماءالدين كنبوه نوشته است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
| خط ۷۳: | خط ۷۸: | ||
فهرست مطالب، در آغاز كتاب و «آيات و احاديث» و «نمايه» در پايان آن ذكر شده است. پاورقىها به ذكر موارد اختلاف نسخ اختصاص يافته است. | فهرست مطالب، در آغاز كتاب و «آيات و احاديث» و «نمايه» در پايان آن ذكر شده است. پاورقىها به ذكر موارد اختلاف نسخ اختصاص يافته است. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | [[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | ||
[[رده:نویسندگان و آثار انفرادی]] | [[رده:نویسندگان و آثار انفرادی]] | ||