۱۴۶٬۵۶۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' مى ش' به ' میش') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى') |
||
| خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
وی نزد ابوالسعادات اسعد بن عبدالقاهر بن اسعد اصفهانى و كمالالدين على بن سليمان بحرانى دانش آموخت. اگرچه در منابع اشارتى به محل تحصيلات او نشده، ولى محتملاً در عراق و در مراكز تجمع شیعیان مانند حله به تحصيل علم پرداخت. اما ظاهراً پس از آن به بحرين بازگشت و گوشۀ عزلت برگزيد تا آنكه دانشمندان عراق، خاصه اهل حله كه او را مردى دانشمند میشمردند، از او خواستند كه به تربيت شاگردان و تأليف و تصنيف بپردازد. ابن میثم در آغاز از سفر تن زد، اما سپس به عراق رفت و به احتمال قوى در حله اقامت گزيد. كسانى كه از او روايت كردهاند مانند سيد عبدالكريم بن طاووس حلى و [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]] اهل حله هستند. وى با [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] معاصر بود و گفتهاند كه خواجه نزد او فقه | وی نزد ابوالسعادات اسعد بن عبدالقاهر بن اسعد اصفهانى و كمالالدين على بن سليمان بحرانى دانش آموخت. اگرچه در منابع اشارتى به محل تحصيلات او نشده، ولى محتملاً در عراق و در مراكز تجمع شیعیان مانند حله به تحصيل علم پرداخت. اما ظاهراً پس از آن به بحرين بازگشت و گوشۀ عزلت برگزيد تا آنكه دانشمندان عراق، خاصه اهل حله كه او را مردى دانشمند میشمردند، از او خواستند كه به تربيت شاگردان و تأليف و تصنيف بپردازد. ابن میثم در آغاز از سفر تن زد، اما سپس به عراق رفت و به احتمال قوى در حله اقامت گزيد. كسانى كه از او روايت كردهاند مانند سيد عبدالكريم بن طاووس حلى و [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]] اهل حله هستند. وى با [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] معاصر بود و گفتهاند كه خواجه نزد او فقه مىخواند و ابن میثم در كلام شاگرد خواجه بودهاست. در واقع شهرت عمدۀ ابن میثم در كلام است و حتى در شرحى كه بر نهجالبلاغة نوشته، روش كلامى و فلسفى در پيش گرفتهاست. | ||
وى در طرح مسائل و سبک استدلال به روش خواجه نصيرالدين در تجريد الاعتقاد نظر داشته و مستند استدلالهاى او، برخلاف [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]]، بيشتر عقل است نه نقل: اگرچه از نظر چيرگى بر همۀ آراء و عقايد گونون متكلمان از [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]] ضعيف تر | وى در طرح مسائل و سبک استدلال به روش خواجه نصيرالدين در تجريد الاعتقاد نظر داشته و مستند استدلالهاى او، برخلاف [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]]، بيشتر عقل است نه نقل: اگرچه از نظر چيرگى بر همۀ آراء و عقايد گونون متكلمان از [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]] ضعيف تر مىنمايد. | ||
ابن میثم، معرفت و شناخت خدا را عقلاً واجب دانسته و بر آن است كه این معرفت از روى تقليد و به موجب نقل قابل حصول نيست. وى ظاهراً در باب اثبات صانع، نظر معتزله را بر اشاعره برترى دادهاست. وى در باب نبوت، سبک دقيق فلسفى در پيش گرفته و آن را به مطالب «ما، هل، لِمَ، كيف و من» تطبيق داده و بيان كردهاست. دربارۀ حشر و معاد نظر ابوالحسن بصرى را پذيرفته و بر آن است كه اجزاء اصلیۀ انسان كه تحول و تغيير نمى يابد، محشور میشود. | ابن میثم، معرفت و شناخت خدا را عقلاً واجب دانسته و بر آن است كه این معرفت از روى تقليد و به موجب نقل قابل حصول نيست. وى ظاهراً در باب اثبات صانع، نظر معتزله را بر اشاعره برترى دادهاست. وى در باب نبوت، سبک دقيق فلسفى در پيش گرفته و آن را به مطالب «ما، هل، لِمَ، كيف و من» تطبيق داده و بيان كردهاست. دربارۀ حشر و معاد نظر ابوالحسن بصرى را پذيرفته و بر آن است كه اجزاء اصلیۀ انسان كه تحول و تغيير نمى يابد، محشور میشود. | ||
| خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
دربارۀ تاريخ درگذشت ابن میثم اگرچه بيشتر منابع679ق/ 1280م را ذكر كردهاند، ولى با توجه به این نكته كه وى در 681ق تأليف الشرح الصغير لنهجالبلاغة را به پایان رساند، | دربارۀ تاريخ درگذشت ابن میثم اگرچه بيشتر منابع679ق/ 1280م را ذكر كردهاند، ولى با توجه به این نكته كه وى در 681ق تأليف الشرح الصغير لنهجالبلاغة را به پایان رساند، مىبايست پس از آن تاريخ درگذشته باشد؛ كنتورى نيز در یک جا 699ق1300/م را تاريخ درگذشت او دانستهاست (قبر او را در دو جا: الدونج يا هلتا در ماحوز بحرين دانستهاند). | ||
نورى يادآور شده كه براساس قراين و شواهد قبر او | نورى يادآور شده كه براساس قراين و شواهد قبر او مىبايست در هلتا باشد، ولى برخى اشاره كردهاند كه قبر واقع در الدونج، از آنِ نياى او میثم بن معلى است نه كمالالدين ابن میثم. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
| خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
# الاستغاثة في بدع الثلاثة كه [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]] آن را از تصنيفات شريف ابوالقاسم على بن احمد كوفى (متوفای 352ق) دانسته و كنتورى پس از تأييد این مطلب، نام اصلى آن را البدع المحدثة ذكر كردهاست؛ | # الاستغاثة في بدع الثلاثة كه [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ]] آن را از تصنيفات شريف ابوالقاسم على بن احمد كوفى (متوفای 352ق) دانسته و كنتورى پس از تأييد این مطلب، نام اصلى آن را البدع المحدثة ذكر كردهاست؛ | ||
# استقصاء النظر في امامة ائمة الاثنیعشر كه افندى اصفهانى در صحت انتساب آن به ابن میثم ترديد كردهاست؛ | # استقصاء النظر في امامة ائمة الاثنیعشر كه افندى اصفهانى در صحت انتساب آن به ابن میثم ترديد كردهاست؛ | ||
# اصول البلاغة، كه آن را برای نظامالدين منصور پسر عطاملك جوینى نوشت. این کتاب به تجريد البلاغة نيز نامبردار است و دو نسخه از آن یکى در کتابخانۀ سپهسالار و ديگرى در کتابخانۀ مجلس شوراى اسلامى شمارۀ 2 موجود است. به نظر | # اصول البلاغة، كه آن را برای نظامالدين منصور پسر عطاملك جوینى نوشت. این کتاب به تجريد البلاغة نيز نامبردار است و دو نسخه از آن یکى در کتابخانۀ سپهسالار و ديگرى در کتابخانۀ مجلس شوراى اسلامى شمارۀ 2 موجود است. به نظر مىرسد كه کتاب تجريد الاصول في علم البلاغة كه به ابن میثم منسوب است و نسخهاى از آن در جامع كبير صنعا وجود دارد. همین اصول البلاغة باشد؛ | ||
# رسالة في الامامة؛ | # رسالة في الامامة؛ | ||
# بحرالخضم در الهيات؛ | # بحرالخضم در الهيات؛ | ||
| خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
# رسالة في الوحى و الالهام، يا الوحى و الالهام و الفرق بينهما و الاشراق. | # رسالة في الوحى و الالهام، يا الوحى و الالهام و الفرق بينهما و الاشراق. | ||
برای ديگر نسخ خطى او | برای ديگر نسخ خطى او مىتوان به بروكلمان مراجعه كرد.<ref>سجادی، سید جعفر، ج4، ص717-716</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||