۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''سیر العباد الی المعاد''' نوشته [[سنایی، مجدود بن آدم|ابو المجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی]] ( | '''سیر العباد الی المعاد''' نوشته [[سنایی، مجدود بن آدم|ابو المجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی]] (متوفای 545ق) شاعر و عارف شهیر ایرانی منظومهای است در ادبیات عرفانی با قالب مثنوی که شرح تکامل روح انسان را نشان داده و به تصحیح و توضیح [[رنجبر، مريم السادات|مریم السادات رنجبر]] است. | ||
شاعر در این مثنوی، موضوعی فلسفی را با مدح ممدوح خود که او را نمونه انسان کامل | شاعر در این مثنوی، موضوعی فلسفی را با مدح ممدوح خود که او را نمونه انسان کامل میداند، همراه کرده و برای بیان این مطلب، بعد از مقدمه و طرح موضوع اصلی یعنی مراحل رشد روح، به مدح وارد شده است. <ref> پیشگفتار ص 1</ref> او در صدد بوده تا حقیقت انسان را با توجه به زندگی مادی و سیر او توضیح دهد. <ref> رک: همان، ص3 </ref> | ||
[[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] این منظومه را در سن سی و سه سالگی و به منظور آشنایی خود با ابو المفاخر [[محمد منصور سرخسی]] واعظ و ملقب به مفتی مشرق که او را انسانی کامل برشمرده سروده است. <ref> رک: همان، ص5؛ راوندى، محمد بن على، ص 473</ref>او در مدح مراد خود در برخی ابیات بسیار اغراق کرده است که به گونهای توجیه شده است. <ref>پیشگفتار، ص 12 </ref> | [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] این منظومه را در سن سی و سه سالگی و به منظور آشنایی خود با ابو المفاخر [[محمد منصور سرخسی]] واعظ و ملقب به مفتی مشرق که او را انسانی کامل برشمرده سروده است. <ref> رک: همان، ص5؛ راوندى، محمد بن على، ص 473</ref>او در مدح مراد خود در برخی ابیات بسیار اغراق کرده است که به گونهای توجیه شده است. <ref>پیشگفتار، ص 12 </ref> | ||
| خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
مثنوی با چکامهای آغاز شده که مشتمل بر خطاب رمزآمیزی به باد است و برای ورود به متن اصلی که نشان دهنده سیر روح به مدارج مختلف است با بیانی اندرزگونه پایان یافته است. <ref> رک: همان، ص1 </ref> تامل در این مثنوی این نتیجه را به دست میدهد این اثر آمیختهای از جنبههای دنیایی و مذهبی است که ویژگیهای بارز و کلی شعر تعلیمی است. <ref> رک: همان، ص4 </ref> | مثنوی با چکامهای آغاز شده که مشتمل بر خطاب رمزآمیزی به باد است و برای ورود به متن اصلی که نشان دهنده سیر روح به مدارج مختلف است با بیانی اندرزگونه پایان یافته است. <ref> رک: همان، ص1 </ref> تامل در این مثنوی این نتیجه را به دست میدهد این اثر آمیختهای از جنبههای دنیایی و مذهبی است که ویژگیهای بارز و کلی شعر تعلیمی است. <ref> رک: همان، ص4 </ref> | ||
با توجه به مدحی بودن منظومه میتوان دریافت کرد که هدف نویسنده از مطرح کردن مساله معاد و نیز ستایش مردی زاهد و عالم که از مشایخ صوفیه است تلقین برخی اصول اخلاقی و مذهبی در قالب عباراتی منسجم به خواننده است. نویسنده در این راستا | با توجه به مدحی بودن منظومه میتوان دریافت کرد که هدف نویسنده از مطرح کردن مساله معاد و نیز ستایش مردی زاهد و عالم که از مشایخ صوفیه است تلقین برخی اصول اخلاقی و مذهبی در قالب عباراتی منسجم به خواننده است. نویسنده در این راستا تأثیر بیانی را بیش از معنای لفظی مد نظر داشته است. اشاره به موضوع معاد در این مثنوی گواه این است که شاعر به مفاهیمی توجه داشته که همگی بیان کننده وظایف اخلاقی و مذهبی انسان در این جهان است. نکته قابل توجه دیگر در این اثر گریز شاعر از سفر خیالی به مدح ممدوح است که او را به عنوان انسان کامل معرفی میکند. <ref> رک: همان، ص3-4 </ref> | ||
به تعبیری دیگر هدف [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] در این منظومه، این بوده که به مخاطب («باد» که به کنایه، خواننده چکامه است) بیاموزد که خود را وقف وظایفی کند که مقتضای وجود است: «رشد دادن اخلاق و فضایل معنوی خود». او بیان رمز آفرینش را با کلام خلاق الهی «امر کن» آغاز میکند که در واقع، همان پا به هستی گذاشتن بشر است. مراحل بعد از آن، بیانگر رشد جنینی (زندگی گیاهی)، مرحله حیوانی و بالاخره بیداری روح ناطقه است که در پرتو هدایت عقل، حاصل میشود و در نهایت، به مدح ممدوح منجر میگردد. بخش مدحیه نیز تقریبا یک سوم تمام منظومه را به خود اختصاص داده است<ref>همان، ص1- 2</ref>. | به تعبیری دیگر هدف [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] در این منظومه، این بوده که به مخاطب («باد» که به کنایه، خواننده چکامه است) بیاموزد که خود را وقف وظایفی کند که مقتضای وجود است: «رشد دادن اخلاق و فضایل معنوی خود». او بیان رمز آفرینش را با کلام خلاق الهی «امر کن» آغاز میکند که در واقع، همان پا به هستی گذاشتن بشر است. مراحل بعد از آن، بیانگر رشد جنینی (زندگی گیاهی)، مرحله حیوانی و بالاخره بیداری روح ناطقه است که در پرتو هدایت عقل، حاصل میشود و در نهایت، به مدح ممدوح منجر میگردد. بخش مدحیه نیز تقریبا یک سوم تمام منظومه را به خود اختصاص داده است<ref>همان، ص1- 2</ref>. | ||