گفتارهای فلسفی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۵: خط ۵:
    |پدیدآورندگان  
    |پدیدآورندگان  
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[دستغيب، عبدالعلي]] (نویسنده)
    [[دستغیب، سید عبدالعلی]] (نویسنده)
    [[کمانی، اشرف‌السادات]] (گردآورنده)
    [[کمانی، اشرف‌السادات]] (گردآورنده)
    |زبان  
    |زبان  

    نسخهٔ ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۴۷

    گفتارهای فلسفی
    گفتارهای فلسفی
    پدیدآوراندستغیب، سید عبدالعلی (نویسنده) کمانی، اشرف‌السادات (گردآورنده)
    ناشرسیب سرخ
    مکان نشرتهران
    سال نشر1397
    چاپدوم
    شابک4ـ87ـ7348ـ964ـ978
    کد کنگره

    گفتارهای فلسفی تألیف عبدالعلی دست‌غیب به کوشش اشرف‌السادات کمانی، این کتاب، حاصل گفتگوهایی است که بین نگارنده و تنی چند از دوست‌داران به فلسفه و اندیشه‌ورزی‌های فیلسوفان صورت گرفته است.

    گزارش کتاب

    این کتاب، حاصل گفتگوهایی است که بین نگارنده و تنی چند از دوست‌داران به فلسفه و اندیشه‌ورزی‌های فیلسوفان صورت گرفته است. محتوای این کتاب تقویمی نیست، بلکه موضوعی است و مشکل‌ها از نظرگاه‌های فلسفه‌های مدرن به بحث گذاشته شده است. کار در این کتاب از کانت و کتاب دوران‌ساز او «نقد خرد ناب» آغاز شده و سپس به سراغ فیلسوفان دیگر ـ کلاسیک و مدرن ـ رفته شده است. مراد در این گفتارها این است که از نظر فلسفه‌های جدید به اندیشه‌ورزی، نظریه‌های شناخت و تنوع سیستم‌های فلسفی نظری افکنده شود. هدف نویسنده بر این بوده که محتوای کتاب برای کسانی که تخصص یا آگاهی کافی از فلسفه و فلسفه‌های مدرن ندارند نیز درک‌پذیر و خواندنی باشد.

    در نوشتار دوم این کتاب دربارۀ خرد از دیدگاه یونانیان آمده است: «خرد را یونانی‌های می‌گفتند لوگوس. لوگوس یعنی متر، یعنی با حواس نمی‌توانیم شناسایی درست و حسابی داشته باشیم اما وقتی خردمندانه به اشیاء و به دنیا نگاه کنیم، می‌بینیم که عقلانیتی هست. در واقع در کار دنیا، این دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم، کل این سیستم حساب و کتابی دارد و الکی نیست. اینشتین هم این را قبول دارد و می‌گوید قانونی که بر کل این سیستم حاکم است، قانون ریاضی است. یک قانون هندسی بر جهان حکم می‌کند». (ص 22)

    در نوشتار «ساختار زبان» دربارۀ انقلاب کوپرنیکی کانت می‌خوانیم: «انقلاب کوپرنیکی کانت این بود که راه حل پیشینیان خود را واژگون کند. هیوم گفته بود ما نمی‌توانیم از خودمان بیرون برویم تا ببینیم آیا فهم ما در عمل با جهان تطبیق می‌کند یا نه؟ کانت می‌گوید شاید این نیروی فهم نیست که با جهان تطبیق می‌شود، بلکه جهان است که با فهم ما تطابق می‌نماید. احساس، آگاهی خود را از جهان می‌گیرد اما این نیروی فهم است که آگاهی‌های حس را به صورت گزاره‌ها و داوری‌های بامعنا ترکیب می‌کند» (ص 67)

    نویسنده در نوشتار «حدود شناسایی» دربارۀ حد و حدود فلسفه می‌گوید: «فلسفه و اندیشه‌ورزی، کاری دل‌خواسته نیست و ریشه‌های ژرفی دارد؛ البته جامعه‌های بسته و تمامیت‌خواه به علت محروم بودن از آزادی و آزادگی نسبی، فلسفه و اندیشه‌ورزی ندارند. برای افرادی که در جامعۀ بسته زندگانی می‌کنند نظریۀ تازه و تفکری رو به والاشدن وجود ندارد. نظریۀ مجموعۀ سامان‌مند، ایدۀ بدیعی است که به فکر اندیشمندان می‌آید یا دست‌آورد دانایی کنونی ماست که به ما کمک می‌کند وضعیت موجود تاریخی و اجتماعی خود را بهتر بشناسیم و بر امکان‌های خود بیفزاییم». (ص 121) [۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها