دوران بیخبری؛ نخستین گزارش، گنج زیویه و دردنامۀ روستاییان زیویه: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURدوران بیخبریJ1.jpg | عنوان =دوران بیخبری | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = کیخسروی، رشید (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =آرتامیس | مکان نشر =تهران | سال نشر =1398 | کد اتوماسیون =...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۵۸
| دوران بیخبری | |
|---|---|
| پدیدآوران | کیخسروی، رشید (نویسنده) |
| ناشر | آرتامیس |
| مکان نشر | تهران |
| سال نشر | 1398 |
| شابک | 5ـ0ـ91854ـ600ـ978 |
| کد کنگره | |
دوران بیخبری؛ نخستین گزارش، گنج زیویه و دردنامۀ روستاییان زیویه تألیف رشید کیخسروی، این کتاب گزارشی میدانی و پژوهشی منطقهای از حفاریهای آثار باستانی زیویه کردستان است که نگارنده شاهد حفاریهای آن منطقه در دوره پهلوی بوده و گزارشاتی در این خصوص نوشته است.
ساختار
کتاب از نه فصل تشکیل شده است.
گزارش کتاب
در جهان امروزی که کشورها به دنبال این هستند که برای خود پیشینه و تاریخی بسازند و یا از داشتههای خود نگهداری کنند، ایرانزمین خود دارای تاریخ و تمدن کهن است. ایران بزرگ سرزمینی است که نخستین شکلگیریهای فرهنگ و تمدن انسان هوشمند در این پهنه از کرۀ زمین به وجود آمده. شاید این سرزمین را نتوان به تنهایی سرآمد فرهنگ و تمدن جهانی دانست، اما بیگمان ویژهترین آن را داراست. از دوران زندگی غارنشینی مردم ایران در دل کوههای البرز و زاگرس ریشهها و پایههای فرهنگی آن نیز شکل گرفته و رفته رفته با دگرگونی زیست ایرانیان از دل کوهها و غارها به پهنای دشتخا حاصلخیز و کنار رودخانهها پایههای تمدن نیز در این پهنه گیتی به وجود آمد. با توجه به آثار یافت شده باستانی تاکنون از جای جای فلات ایران پیشینۀ زندگی انسان هوشمند دستکم در حدود هشتاد هزار سال پیش با غارنشینی آغاز شده و تقریباً در حدود سیزده هزار سال پیش با شکلگیری روستاها و سپس شهرها ریشههای تمدن جهانی در آن پایهگذاری شده است. البته که این آمار با توجه به کشف و یافتن آثار به دست آمده در فلات ایران است. همچنین باید توجه داشت که بسیاری از تپهماهورهای باستانی و آثار زیر خاک و درون غارها و کوههای ایران هنوز کاوش و کشف نشده است. به این ترتیب میتوان گفت که سرزمین ایران از آغاز شکلگیری فرهنگی تاکنون و در هر دورۀ تاریخی و فرهنگی کهن دارای آثار باستانی بسیار است. از اینرو این سرزمین از آغاز باستانشناسی رسمی همواره مورد توجه پژوهشگران باستانشناسی و ایرانشناسان و شرقشناسان قرار داشته و دارد.
تقریباً بیش از دو سده که باستانشناسی و کاوش در تپهماهورها و سازههای باستانی ایران آغاز شده پژوهندگان و کاوشگران بسیاری از کشورهای دور و نزدیک به ویژه از اروپا و آمریکا برای یافتن آثار کهن و تاریخ بشری به این سرزمین روی آوردهاند و آنرا مورد کاوش و پژوهش قرار دادهاند. هر چند که این کاوشها همواره قانونی و رسمی نبوده است و در این بین بسیاری از آثار بدون در نظر گرفتن حق و حقوق تاریخی و فرهنگی مردم ایران به تاراج رفته و در موزههای خصوصی دیگران راه یافته و نیز گاهی برخی از آنها بدون اجازه رسمی از دولتهای وقت ایران از این سرزمین بیرون رفته و دیگر برنگشته است. در پی این کاوشها و یافتههای آثار باستانی گزارشها و کتابهایی در این زمینه از سوی دانشمندان و پژوهشگران مربوطه نوشته شده است. غمانگیزتر آنجایی است که در بسیاری از آنها اشتباهاتی آورده شده که میتوان گفت که تا حدودی مغرضانه است. البته این تنها مربوط به باستانشناسان و پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی نبوده، بسیاری از کسان بودند که نه از دانش باستانشناسی آگاهی داشتند و نه دانشی دربارۀ فرهنگ و تاریخ ایران، که بدون اجازه دست به تاراج و چپاول آثار کهن فرهنگ و تمدن ایرانی دراز کرده و آنرا به یغما بردهاند.
روشن است که وظیفۀ مسئولان دولتهای مربوطه ایران بوده است که پیگیر و مانع این چپاولهای ارزشمند فرهنگی و تاریخی باشند که گاهی این مسئولیت بهطور عمد و گاهی بهطور سهوی انجام گرفته نشده است، اما در این دوران بودند کسانی که از دل و جان همواره پیگیر و معترض و ناقد این غارتهای فرهنگی و میراثی بودهاند و آمار و آثار این گونه بیدادگری بر جان فرهنگ و تاریخ ایران را افشا و آشکار کردهاند. یکی از مردان بزرگی که بهطور پویا و پیگیر و بدون خستگی و افتادگی در پی آشکار کردن این نا برابرهای چپاولگرانه آثار ایران بود شادروان رشید کیخسروی است.
همانگونه که در متن کتابهای مربوطه به گزارشهای ایشان آمده، ما به خوبی راه و روش دزدی و چپاول آثار ایران را میخوانیم و میبینیم. نوشتهها و پیگیریهای شادروان رشید کیخسروی اشارهای تلخ و جانسوز به این گونه نابرابریها و بیدادهای بیگانه و خویش بر آثار کهن ایران است و چگونگی چپاول و دزدی وحشیانه تاریخ و فرهنگ و آثار ارزشمند باستانی ایران را بیان میدارد. متن کتاب و گزارشها خود گویا و روشن در این زمینه است و خوانندۀ کتاب به خوبی با وضعیت نابسامان دولتها و مسئولین مربوطه دربارۀ دزدی آثار ایران آشنا میشود.
این کتاب گزارشی میدانی و پژوهشی منطقهای از حفاریهای آثار باستانی زیویه کردستان است که نگارنده شاهد حفاریهای آن منطقه در دوره پهلوی بوده و گزارشاتی در این خصوص نوشته است. موضوع این گزارشها غارت آثار باستانی و مظاهر تمدن و فرهنگ ایران باستان و بالاخص مناطق باستانی زیویه و قاپلانتو در استان کردستان است. نویسندۀ کتاب درصدد است تا خواننده را با خود به عمق فاجعه و تراژدی تلخ غارت آثار باستانی و خسارتهای جبرانناپذیر ناشی از اقدامات غارتگران مظاهر تمدن و آثار باستانی ایران ببرد تا دریابند که در گوشه و کنار سرزمین کهن و پهناور ایران چه جنایتهای سازمانیافتهای توسط غارتگران بینالمللی آثار باستانی صورت گرفته است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات