روش تحقیق پدیدارشناسی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURروش تحقیق پدیدارشناسیJ1.jpg | عنوان =روش تحقیق پدیدارشناسی | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = بودلایی، حسن (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =اندیشه احسان | مکان نشر =تهران | سال نشر...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''روش تحقیق پدیدارشناسی''' تألیف حسن | '''روش تحقیق پدیدارشناسی''' تألیف [[بودلایی، حسن|حسن بودلایی]]، ساختار این کتاب از فصول مستقلی تشکیل شده است که هر کدام به بخشی از چالشها و مسائل پیش روی پژوهشگران، در بهکارگیری پدیدارشناسی در وجه روش تحقیق پاسخ میدهد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
در واقع دیدگاه پدیدارشناسی در قلمرو فلسفی محدود نمانده و در طی نیم قرن اخیر به دلیل مبانی نظری خاص خود، علوم انسانی از جمله جامعهشناسی را تحت تأثیر قرار داده است. این تأثیر در بعد روششناسی چشمگیر بوده و در موضع مقابله با پوزیتویسم قرار گرفته است. روش تحقیق پدیدارشناسی، تجارب زیسته مشارکتکنندگان در پژوهش را با هدف دستیابی به جوهرۀ آن موضوع، مورد بررسی قرار میدهد. اما پدیدارشناسی در وجه روش چالشبرانگیز است. در واقع در کشور ما روش تحقیق پدیدارشناسی برای بسیاری از علاقمندان به روشهای کیفی، کمتر شناخته شده است. انگیزۀ اصلی از نگارش این کتاب، ایجاد و ترویج شرایط بهکارگیری روش تحقیق پدیدارشناسی در انجام پژوهشهای حوزۀ علوم رفتاری و سازمانی است. برای این منظور به مهمترین موضوعات دربارۀ روش تحقیق پدیدارشناسی بهگونهای پرداخته شده که پژوهشگران بتوانند با درصد اطمینان بالایی از ابزار پدیدارشناسی در جریان یک پژوهش استفاده کنند. | در واقع دیدگاه پدیدارشناسی در قلمرو فلسفی محدود نمانده و در طی نیم قرن اخیر به دلیل مبانی نظری خاص خود، علوم انسانی از جمله جامعهشناسی را تحت تأثیر قرار داده است. این تأثیر در بعد روششناسی چشمگیر بوده و در موضع مقابله با پوزیتویسم قرار گرفته است. روش تحقیق پدیدارشناسی، تجارب زیسته مشارکتکنندگان در پژوهش را با هدف دستیابی به جوهرۀ آن موضوع، مورد بررسی قرار میدهد. اما پدیدارشناسی در وجه روش چالشبرانگیز است. در واقع در کشور ما روش تحقیق پدیدارشناسی برای بسیاری از علاقمندان به روشهای کیفی، کمتر شناخته شده است. انگیزۀ اصلی از نگارش این کتاب، ایجاد و ترویج شرایط بهکارگیری روش تحقیق پدیدارشناسی در انجام پژوهشهای حوزۀ علوم رفتاری و سازمانی است. برای این منظور به مهمترین موضوعات دربارۀ روش تحقیق پدیدارشناسی بهگونهای پرداخته شده که پژوهشگران بتوانند با درصد اطمینان بالایی از ابزار پدیدارشناسی در جریان یک پژوهش استفاده کنند. | ||
ساختار این کتاب از فصول مستقلی تشکیل شده است که هر کدام به بخشی از چالشها و مسائل پیش روی پژوهشگران، در بهکارگیری پدیدارشناسی در وجه روش تحقیق پاسخ میدهد. فصل اول به این موضوع پرداخته که پدیدارشناسی به عنوان نوعی روش یا استراتژی تحقیق چیست؟ در واقع هدف این فصل ارائۀ کلیات پدیدارشناسی در قالب یک استراتژی تحقیق و در اصل به عنوان نوعی ابزار پژوهشی میباشد | ساختار این کتاب از فصول مستقلی تشکیل شده است که هر کدام به بخشی از چالشها و مسائل پیش روی پژوهشگران، در بهکارگیری پدیدارشناسی در وجه روش تحقیق پاسخ میدهد. فصل اول به این موضوع پرداخته که پدیدارشناسی به عنوان نوعی روش یا استراتژی تحقیق چیست؟ در واقع هدف این فصل ارائۀ کلیات پدیدارشناسی در قالب یک استراتژی تحقیق و در اصل به عنوان نوعی ابزار پژوهشی میباشد. | ||
هدف فصل چهارم طراحی چارچوبی منسجم بر اساس مبانی فلسفۀ پدیدارشناسی برای انجام مصاحبههای عمیق پدیدارشناسی است. فصل پنجم نیز بر اساس الگویی نظاممند به شیوۀ تحلیل دادههای پدیدارشناختی میپردازد. در سه فصل شش، هفت و هشت به ارائۀ نمونههایی از بهکارگیری روش تحقیق پدیدارشناسی پرداخته شده است. در فصل ششم نوعی پژوهش پدیدارشناسی معرفی شده که به جستجوی اکتشاف و توصیف تجارب زیسته کارآفرینان پرداخته است تا از این طریق به ترسیم تعریف و موضوع پژوهشی کارآفرینی نائل گردد. در فصل هفتم پژوهشی معرفی شده که به اکتشاف و توصیف تجارب زیسته سه کارآفرین مردمی پرداخته تا از این طریق به توصیف پدیدارشناختی جوهره کارآفرینی مردمی دست یابد. در فصل هشتم و پایانی نیز نوعی پژوهش پدیدارشناسی پدیدآمده از تجارب زیسته شش کارآفرین مشارکتکننده با هدف کشف و توصیف شایستگیهای آنها مورد بررسی قرار گرفته است.<ref>[https://literaturelib.com/books/4033 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | فصل دوم تلاشی است برای تبیین ماهیت مستقل پژوهش پدیدارشناسی از سایر روشهای پژوهش کیفی. هدف این فصل، مقایسۀ سه استراتژی تحقیق پژوهش کیفی است که میتوانند در مطالعات علوم انسانی مورد استفاده قرار گیرند که عبارتند از: پدیدارشناسی، تجزیه و تحلیل گفتمان و تئوری دادهبنیاد. فصل سوم به قلب پژوهش پدیدارشناسی و بنیادیترین اصل آن میپردازد. | ||
در این فصل چارچوبی مفهومی برای افزایش توجه در زمینۀ براکتکردن و همچنین به منظور ارتقای مهارت در اجرای اصلیترین مفهوم پدیدارشناسی یعنی «اپوخه» در فرآیند پژوهش، پیشنهاد شده است. | |||
هدف فصل چهارم طراحی چارچوبی منسجم بر اساس مبانی فلسفۀ پدیدارشناسی برای انجام مصاحبههای عمیق پدیدارشناسی است. | |||
فصل پنجم نیز بر اساس الگویی نظاممند به شیوۀ تحلیل دادههای پدیدارشناختی میپردازد. در سه فصل شش، هفت و هشت به ارائۀ نمونههایی از بهکارگیری روش تحقیق پدیدارشناسی پرداخته شده است. | |||
در فصل ششم نوعی پژوهش پدیدارشناسی معرفی شده که به جستجوی اکتشاف و توصیف تجارب زیسته کارآفرینان پرداخته است تا از این طریق به ترسیم تعریف و موضوع پژوهشی کارآفرینی نائل گردد. | |||
در فصل هفتم پژوهشی معرفی شده که به اکتشاف و توصیف تجارب زیسته سه کارآفرین مردمی پرداخته تا از این طریق به توصیف پدیدارشناختی جوهره کارآفرینی مردمی دست یابد. در فصل هشتم و پایانی نیز نوعی پژوهش پدیدارشناسی پدیدآمده از تجارب زیسته شش کارآفرین مشارکتکننده با هدف کشف و توصیف شایستگیهای آنها مورد بررسی قرار گرفته است.<ref>[https://literaturelib.com/books/4033 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | |||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
نسخهٔ ۵ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۰۲
| روش تحقیق پدیدارشناسی | |
|---|---|
| پدیدآوران | بودلایی، حسن (نویسنده) |
| ناشر | اندیشه احسان |
| مکان نشر | تهران |
| سال نشر | 1398 |
| شابک | 9ـ49ـ6026ـ622ـ978 |
| کد کنگره | |
روش تحقیق پدیدارشناسی تألیف حسن بودلایی، ساختار این کتاب از فصول مستقلی تشکیل شده است که هر کدام به بخشی از چالشها و مسائل پیش روی پژوهشگران، در بهکارگیری پدیدارشناسی در وجه روش تحقیق پاسخ میدهد.
ساختار
کتاب در هشت فصل تدوین شده است.
گزارش کتاب
ناکارآمدی شیوههای کمّی در شناخت انسان و پدیدههای مرتبط با انسان، موجب شده تا شیوههای تحقیق کیفی در کمک به پژوهشگران برای درک انسان و بسترهای اجتماعی و فرهنگی که انسانها در آنها زندگی میکنند (از جمله سازمان که به عنوان پدیدهای اجتماعی متأثر از اعمال و نیات انسان است) گزینۀ مناسبتری به نظر برسند. بنابراین برای استفادۀ صحیح از چنین روشهای تحقیق کیفی، ضروری است تا شناخت مطلوبی از این روشها به عمل آید. یکی از روشهای تحقیق کیفی که کمتر مورد توجه قرار گرفته، روش تحقیق پدیدارشناسی است.
در واقع دیدگاه پدیدارشناسی در قلمرو فلسفی محدود نمانده و در طی نیم قرن اخیر به دلیل مبانی نظری خاص خود، علوم انسانی از جمله جامعهشناسی را تحت تأثیر قرار داده است. این تأثیر در بعد روششناسی چشمگیر بوده و در موضع مقابله با پوزیتویسم قرار گرفته است. روش تحقیق پدیدارشناسی، تجارب زیسته مشارکتکنندگان در پژوهش را با هدف دستیابی به جوهرۀ آن موضوع، مورد بررسی قرار میدهد. اما پدیدارشناسی در وجه روش چالشبرانگیز است. در واقع در کشور ما روش تحقیق پدیدارشناسی برای بسیاری از علاقمندان به روشهای کیفی، کمتر شناخته شده است. انگیزۀ اصلی از نگارش این کتاب، ایجاد و ترویج شرایط بهکارگیری روش تحقیق پدیدارشناسی در انجام پژوهشهای حوزۀ علوم رفتاری و سازمانی است. برای این منظور به مهمترین موضوعات دربارۀ روش تحقیق پدیدارشناسی بهگونهای پرداخته شده که پژوهشگران بتوانند با درصد اطمینان بالایی از ابزار پدیدارشناسی در جریان یک پژوهش استفاده کنند.
ساختار این کتاب از فصول مستقلی تشکیل شده است که هر کدام به بخشی از چالشها و مسائل پیش روی پژوهشگران، در بهکارگیری پدیدارشناسی در وجه روش تحقیق پاسخ میدهد. فصل اول به این موضوع پرداخته که پدیدارشناسی به عنوان نوعی روش یا استراتژی تحقیق چیست؟ در واقع هدف این فصل ارائۀ کلیات پدیدارشناسی در قالب یک استراتژی تحقیق و در اصل به عنوان نوعی ابزار پژوهشی میباشد.
فصل دوم تلاشی است برای تبیین ماهیت مستقل پژوهش پدیدارشناسی از سایر روشهای پژوهش کیفی. هدف این فصل، مقایسۀ سه استراتژی تحقیق پژوهش کیفی است که میتوانند در مطالعات علوم انسانی مورد استفاده قرار گیرند که عبارتند از: پدیدارشناسی، تجزیه و تحلیل گفتمان و تئوری دادهبنیاد. فصل سوم به قلب پژوهش پدیدارشناسی و بنیادیترین اصل آن میپردازد.
در این فصل چارچوبی مفهومی برای افزایش توجه در زمینۀ براکتکردن و همچنین به منظور ارتقای مهارت در اجرای اصلیترین مفهوم پدیدارشناسی یعنی «اپوخه» در فرآیند پژوهش، پیشنهاد شده است.
هدف فصل چهارم طراحی چارچوبی منسجم بر اساس مبانی فلسفۀ پدیدارشناسی برای انجام مصاحبههای عمیق پدیدارشناسی است.
فصل پنجم نیز بر اساس الگویی نظاممند به شیوۀ تحلیل دادههای پدیدارشناختی میپردازد. در سه فصل شش، هفت و هشت به ارائۀ نمونههایی از بهکارگیری روش تحقیق پدیدارشناسی پرداخته شده است.
در فصل ششم نوعی پژوهش پدیدارشناسی معرفی شده که به جستجوی اکتشاف و توصیف تجارب زیسته کارآفرینان پرداخته است تا از این طریق به ترسیم تعریف و موضوع پژوهشی کارآفرینی نائل گردد.
در فصل هفتم پژوهشی معرفی شده که به اکتشاف و توصیف تجارب زیسته سه کارآفرین مردمی پرداخته تا از این طریق به توصیف پدیدارشناختی جوهره کارآفرینی مردمی دست یابد. در فصل هشتم و پایانی نیز نوعی پژوهش پدیدارشناسی پدیدآمده از تجارب زیسته شش کارآفرین مشارکتکننده با هدف کشف و توصیف شایستگیهای آنها مورد بررسی قرار گرفته است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات