۱۴۶٬۹۶۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'شرح کشف المراد (ابهام زدایی)' به 'شرح کشف المراد (ابهامزدایی)') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'علمالهدی، علی بن حسین' به 'سید مرتضی، علی بن حسین') |
||
| خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
[[ربانی گلپایگانی، علی|ربانی گلپایگانی]] در ابتدای کتاب مقدمهای نوشته و در آن مطالبی درباره تبیین مسائل عقیدتی با استفاده از ادله عقلیه بیان نموده است. ایشان معتقد است که دعوت به خداشناسی و بیان مسائل عقیدتی و پاسخ به سؤالات و شبهات از مهمترین وظایف پیامبران الهی و جانشینان آنان بوده است. شریعت اسلام نیز یکی از وظایف خویش را دعوت به خداشناسی میداند. بر همین اساس خداوند در قرآن چنین فرموده است: «فَلاَ تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَ جَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَاداً كَبِيراً» ﴿الفرقان: 52﴾. | [[ربانی گلپایگانی، علی|ربانی گلپایگانی]] در ابتدای کتاب مقدمهای نوشته و در آن مطالبی درباره تبیین مسائل عقیدتی با استفاده از ادله عقلیه بیان نموده است. ایشان معتقد است که دعوت به خداشناسی و بیان مسائل عقیدتی و پاسخ به سؤالات و شبهات از مهمترین وظایف پیامبران الهی و جانشینان آنان بوده است. شریعت اسلام نیز یکی از وظایف خویش را دعوت به خداشناسی میداند. بر همین اساس خداوند در قرآن چنین فرموده است: «فَلاَ تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَ جَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَاداً كَبِيراً» ﴿الفرقان: 52﴾. | ||
جهاد در اینجا با توجه ضمیر «به» در آیه شریفه که به قرآن کریم برمیگردد، به معنای جهاد کلامی است؛ لذا صاحب «مجمع البيان»، مرحوم طبرسی میگوید: بزرگترین جهاد نزد خداوند سبحان، جهاد متکلمین است در رفع شبهه مبطلان و دشمنان دین<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-6</ref>. بیان مسائل اعتقادی، نهتنها در زمان پیامبر و ائمه، بلکه پس از آن نیز رونق داشت و بسیاری از علما از جمله بزرگانی از امامیه، همچون [[ | جهاد در اینجا با توجه ضمیر «به» در آیه شریفه که به قرآن کریم برمیگردد، به معنای جهاد کلامی است؛ لذا صاحب «مجمع البيان»، مرحوم طبرسی میگوید: بزرگترین جهاد نزد خداوند سبحان، جهاد متکلمین است در رفع شبهه مبطلان و دشمنان دین<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-6</ref>. بیان مسائل اعتقادی، نهتنها در زمان پیامبر و ائمه، بلکه پس از آن نیز رونق داشت و بسیاری از علما از جمله بزرگانی از امامیه، همچون [[سید مرتضی، علی بن حسین|شریف مرتضی]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]، [[ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم|ابوالصلاح حلبی]]، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیر طوسی]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]]، [[ابن میثم، میثم بن علی|ابن میثم بحرانی]] و [[فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله|فاضل مقداد]] و... دست به نگارش آثاری در اینباره زدند که در آن نظرات و آراء مختلف در مسائل اعتقادی و کلامی را بیان نموده و نظر برگزیده را با دلیل و برهان انتخاب کردند<ref>ر.ک: همان، ص6-7</ref>. | ||
شارح در بخشی از این مقدمه به نوشتههای گوناگون کلامی خواجه نصیر اشاره میکند، سپس توضیحاتی درباره تجرید و شروح آن ارائه میدهد. در ادامه به معرفی [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] و آثار کلامی ایشان میپردازد<ref>ر.ک: همان، ص8-16</ref> و توضیحاتی ویژه درباره «كشف المراد» ارائه میدهد<ref>ر.ک: همان، ص17-18</ref>. | شارح در بخشی از این مقدمه به نوشتههای گوناگون کلامی خواجه نصیر اشاره میکند، سپس توضیحاتی درباره تجرید و شروح آن ارائه میدهد. در ادامه به معرفی [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] و آثار کلامی ایشان میپردازد<ref>ر.ک: همان، ص8-16</ref> و توضیحاتی ویژه درباره «كشف المراد» ارائه میدهد<ref>ر.ک: همان، ص17-18</ref>. | ||