بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل: تفاوت میان نسخه‌ها

(غنی سازی متن)
 
(۲۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR04982.jpg|بندانگشتی|وحید بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل]]
[[پرونده:NUR04982.jpg|بندانگشتی|وحید بهبهانی، محمدباقر]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type="authorName" |وحید بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل
! نام!! data-type="authorName" |وحید بهبهانی، محمدباقر
|-
|-
|نام های دیگر  
|نام‌های دیگر  
| data-type="authorOtherNames" | آق‍ا ب‍ه‍ب‍ه‍ان‍ی
| data-type="authorOtherNames" | آق‍ا ب‍ه‍ب‍ه‍ان‍ی


خط ۳۹: خط ۳۹:
|- class="articleCode"
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE4982AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE04982AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>
 
{{کاربردهای دیگر|محقق ثالث (ابهام زدایی)}}
[[وحید بهبهانی، محمدباقر|محمدباقربن محمد اكمل وحيد بهبهانى]] (۱۱۱۷ق، اصفهان - ۲۹ شوال ۱۲۰۵ هـ. ق، کربلا)، معروف به وحيد بهبهانى،  
{{کاربردهای دیگر|بهبهانی (ابهام‌زدایی)}}
'''محمدباقر بن محمد اكمل وحيد بهبهانى''' (۱۱۱۷ - ۱۲۰۵ق)، معروف به وحيد بهبهانى، مجتهد، فقیه و احیاگر مکتب اصولی، مبارزه با اخباری گری، [[طباطبایی کربلایی، علی بن محمدعلی|سيد على طباطبايى]] خواهر زاده و داماد ایشان است و [[کرمانشاهی، محمدعلی|آقا محمدعلى کرمانشاهى]] فرزند ایشان است. 


== ولادت ==
== ولادت ==
خط ۵۶: خط ۵۷:
وى، پس از سى سال پراكندن عطر حضورش در بهبهان و ارشاد مردم و تدريس و اقامه نماز جماعت در آن ديار، در 1159ق، راهى عتبات عاليات شد. او، ابتدا به نجف اشرف رفت، اما در محافل علمى استادان آن‌جا چيز تازه‌اى كه بر دانش و معلوماتش بيفزايد، نيافت؛ ازاين‌رو، به سوى كربلا ره سپرد تا نهضت اصلاحى و انقلاب فرهنگى خويش را در آن‌جا ادامه دهد.
وى، پس از سى سال پراكندن عطر حضورش در بهبهان و ارشاد مردم و تدريس و اقامه نماز جماعت در آن ديار، در 1159ق، راهى عتبات عاليات شد. او، ابتدا به نجف اشرف رفت، اما در محافل علمى استادان آن‌جا چيز تازه‌اى كه بر دانش و معلوماتش بيفزايد، نيافت؛ ازاين‌رو، به سوى كربلا ره سپرد تا نهضت اصلاحى و انقلاب فرهنگى خويش را در آن‌جا ادامه دهد.


از كارهاى مهم و اساسى ايشان، تربيت دانشمندان و فضلاى گران‌قدرى است كه بيش از سى تن از آنان به مقام مرجعيت رسيدند. شاگردان وى، روانه شهرهاى اسلامى گرديدند و در نشر معارف الهى و فقه جعفرى كوشيدند. علامه بحر العلوم، ميرزاى قمى، ملا مهدى نراقى و پسرش، حاج [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|ملا احمد نراقى]]، نمونه‌هايى از شاگردان ايشانند.
از كارهاى مهم و اساسى ايشان، تربيت دانشمندان و فضلاى گران‌قدرى است كه بيش از سى تن از آنان به مقام مرجعيت رسيدند. شاگردان وى، روانه شهرهاى اسلامى گرديدند و در نشر معارف الهى و فقه جعفرى كوشيدند. علامه بحرالعلوم، ميرزاى قمى، ملا مهدى نراقى و پسرش، حاج [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|ملا احمد نراقى]]، نمونه‌هايى از شاگردان ايشانند.


وى، با دقت، نظم و پشت‌كار فراوان، از فرصت‌هاى به دست آمده در طول عمر با بركت خود، به بهترين شيوه استفاده مى‌كرد. در كنار تربيت شاگردان، قلم به دست گرفته، فرهنگ، انديشه و تعاليم زرين دين را به نگارشى ديگر آراست. وى، بيش از 73 جلد كتاب در فقه، اصول، رجال و حديث نوشت كه همگى از بهترين كتاب‌هاى علمى شيعه هستند. وى، به‌عنوان قوى‌ترين سنگردار انقلاب فرهنگى در قرن خود، در جهان اسلام درخشيد.
وى، با دقت، نظم و پشت‌كار فراوان، از فرصت‌هاى به دست آمده در طول عمر با بركت خود، به بهترين شيوه استفاده مى‌كرد. در كنار تربيت شاگردان، قلم به دست گرفته، فرهنگ، انديشه و تعاليم زرين دين را به نگارشى ديگر آراست. وى، بيش از 73 جلد كتاب در فقه، اصول، رجال و حديث نوشت كه همگى از بهترين كتاب‌هاى علمى شيعه هستند. وى، به‌عنوان قوى‌ترين سنگردار انقلاب فرهنگى در قرن خود، در جهان اسلام درخشيد.
خط ۶۸: خط ۶۹:
وقتى از ايشان پرسيدند، چگونه به اين مقام علمى و عزت و مقبوليت رسيده‌اى؟ در جواب مى‌نويسد: كه ابدا خود را صاحب مقامى نمى‌دانم و در رديف علماى موجود به شمار نمى‌آورم و اگر هم توفيقى باشد از اين است كه هيچ‌گاه از تعظيم و بزرگداشت علما و نام آنان را به نيكى بردن، خوددارى نکردم و هيچ‌وقت دانش اندوختن را تا آن‌جا كه در توانم بود، ترك نكردم و هميشه آن را بر تمام كارها مقدّم مى‌داشتم.
وقتى از ايشان پرسيدند، چگونه به اين مقام علمى و عزت و مقبوليت رسيده‌اى؟ در جواب مى‌نويسد: كه ابدا خود را صاحب مقامى نمى‌دانم و در رديف علماى موجود به شمار نمى‌آورم و اگر هم توفيقى باشد از اين است كه هيچ‌گاه از تعظيم و بزرگداشت علما و نام آنان را به نيكى بردن، خوددارى نکردم و هيچ‌وقت دانش اندوختن را تا آن‌جا كه در توانم بود، ترك نكردم و هميشه آن را بر تمام كارها مقدّم مى‌داشتم.


معروف است كه ايشان، زمانى كه براى زيارت به حرم سيد الشهداء(ع) مشرف مى‌شد، ابتدا آستان كفش‌كنِ آن جناب را مى‌بوسيد و صورت مبارك خود را بدان مى‌ماليد، پس از آن، با خضوع، خشوع و رقّت قلب، به اندرون حرم مشرف مى‌شد و زيارت مى‌كرد و در مصيبت امام حسين(ع) كمال اهتمام را مراعات مى‌فرمود.
معروف است كه ايشان، زمانى كه براى زيارت به حرم سيدالشهداء(ع) مشرف مى‌شد، ابتدا آستان كفش‌كنِ آن جناب را مى‌بوسيد و صورت مبارک خود را بدان مى‌ماليد، پس از آن، با خضوع، خشوع و رقّت قلب، به اندرون حرم مشرف مى‌شد و زيارت مى‌كرد و در مصيبت امام حسين(ع) كمال اهتمام را مراعات مى‌فرمود.
 
==وفات==
 
سرانجام، اين عالم فرزانه، پس از 87 سال عمر بابركت، در 29 شوال 1205ق، در كربلا درگذشت و در پايين پاى شهداى كربلا مدفون گرديد.


== آثار ==
== آثار ==
خط ۸۵: خط ۹۰:
و...
و...


==وفات==


سرانجام، اين عالم فرزانه، پس از 87 سال عمر بابركت، در 29 شوال 1205ق، در كربلا درگذشت و در پايين پاى شهداى كربلا مدفون گرديد.
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}


== وابسته‌ها ==
{{وابسته‌ها}}
[[الحاشیه علی مدارک الاحکام]]
[[الحاشیه علی مدارک الاحکام]]


خط ۹۹: خط ۱۰۱:


[[رساله عملیه (مع التعلیقات للمجدد الشیرازی)]]
[[رساله عملیه (مع التعلیقات للمجدد الشیرازی)]]
[[التعليقة البهبهانية]]


[[الرسائل الأصولیة]]
[[الرسائل الأصولیة]]
خط ۱۱۰: خط ۱۱۴:
[[حاشیة الوافي]]
[[حاشیة الوافي]]


[[التحفه الحسینیه]]
[[التحفة الحسینیة]]


[[آداب التجاره]]
[[آداب التجاره]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]