الحاشیة علی استصحاب القوانین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وحید بهبهانی، محمدباقر' به 'بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل'
جز (جایگزینی متن - 'مخصوصا' به 'مخصوصاً')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'وحید بهبهانی، محمدباقر' به 'بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل')
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۰: خط ۳۰:
| شابک =964-5662-70-2
| شابک =964-5662-70-2
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =3807
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02721
| کتابخوان همراه نور =02721
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''حاشيه على استصحاب القوانين''' از اولین تأليفات [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم مرتضى انصارى]] تسترى (متوفاى 1281ق) است. كتاب به اصطلاح شرح بالقول (قوله... اقول) است.تاريخ دقيق تأليف كتاب مشخص نيست اما احتمالا بين سالهاى 1235 تا1245ق بوده است.
'''حاشيه على استصحاب القوانين''' از اولین تأليفات [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم مرتضى انصارى]] تسترى (متوفاى 1281ق) است. كتاب به اصطلاح شرح بالقول (قوله... اقول) است.تاريخ دقيق تأليف كتاب مشخص نيست اما احتمالا بين سالهاى 1235 تا1245ق بوده است.


خط ۵۴: خط ۵۴:
ويژگى ديگر كتاب طرح مباحث فرضى در كتاب مى‌باشد تا ذهن خواننده توانايى بيشترى در درك مسائل اصولى پيدا كند به عنوان نمونه: ثم إن هذا المثال مثال فرضي فلا يناقش فيه، بأنّه ليس في الفقه من هذا عين و لا أثر.(صفحه 43)
ويژگى ديگر كتاب طرح مباحث فرضى در كتاب مى‌باشد تا ذهن خواننده توانايى بيشترى در درك مسائل اصولى پيدا كند به عنوان نمونه: ثم إن هذا المثال مثال فرضي فلا يناقش فيه، بأنّه ليس في الفقه من هذا عين و لا أثر.(صفحه 43)


از نكات مهم ديگر برخورد محترمانه شيخ با بزرگان علم اصول مخصوصاً صاحب قوانين مى‌باشد. مؤلف اگر چه به نقد و بررسى نظريات صاحب قوانين مى‌پردازد امّا در اكثر موارد سعى در توجيه نظريات ايشان داشته و در صورت امكان كلام او را حمل بر صحت مى‌كند. در تعبير از ساير بزرگان نيز با احترام از آنان نام مى‌برد مثلاًاز [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]](ره) اينگونه ياد مى‌كند: ما أحسن ما قاله رئيس المجتهدين العلامة البهبهاني.(صفحه 140)
از نكات مهم ديگر برخورد محترمانه شيخ با بزرگان علم اصول مخصوصاً صاحب قوانين مى‌باشد. مؤلف اگر چه به نقد و بررسى نظريات صاحب قوانين مى‌پردازد امّا در اكثر موارد سعى در توجيه نظريات ايشان داشته و در صورت امكان كلام او را حمل بر صحت مى‌كند. در تعبير از ساير بزرگان نيز با احترام از آنان نام مى‌برد مثلاًاز [[بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل|وحيد بهبهانى]](ره) اينگونه ياد مى‌كند: ما أحسن ما قاله رئيس المجتهدين العلامة البهبهاني.(صفحه 140)


از خصوصيات با ارزش كتاب دقت نظر محققین و مصححين كتاب مى‌باشد كه با توجه به مباحث كتاب و قرائن ديگر اگر صفحاتى از كتاب افتاده باشد يا كامل نباشد در حواشى كتاب تذكر مى‌دهند.(صفحه 221)
از خصوصيات با ارزش كتاب دقت نظر محققین و مصححين كتاب مى‌باشد كه با توجه به مباحث كتاب و قرائن ديگر اگر صفحاتى از كتاب افتاده باشد يا كامل نباشد در حواشى كتاب تذكر مى‌دهند.(صفحه 221)
خط ۶۲: خط ۶۲:
از جمله ابتكارات شيخ اعظم بيان انواع استصحاب به صورتى مبسوط و مفصل است كه در کتاب‌هاى اصولى قبل از ايشان ديده نمى‌شود. به عنوان نمونه در بحث تقسيمات استصحاب منشأ تكثر اقسام استصحاب را به اعتبار مستصحب يا اعتبار شك ذكر مى‌كنند و مستصحب را يا حكم شرعى و يا متعلّق حكم شرعى مى‌دانند و حكم شرعى را يا حكم تكليفى و يا وضعى و همينطور منشأ شك را يا شك در بقاى حالت سابقه و يا شك در مقتضى و يا شك در رافع مى‌دانند.(صفحه 45)
از جمله ابتكارات شيخ اعظم بيان انواع استصحاب به صورتى مبسوط و مفصل است كه در کتاب‌هاى اصولى قبل از ايشان ديده نمى‌شود. به عنوان نمونه در بحث تقسيمات استصحاب منشأ تكثر اقسام استصحاب را به اعتبار مستصحب يا اعتبار شك ذكر مى‌كنند و مستصحب را يا حكم شرعى و يا متعلّق حكم شرعى مى‌دانند و حكم شرعى را يا حكم تكليفى و يا وضعى و همينطور منشأ شك را يا شك در بقاى حالت سابقه و يا شك در مقتضى و يا شك در رافع مى‌دانند.(صفحه 45)


از طرفى استصحاب را به نظر مدرك ثبوت حكم سابق به استصحاب حال عقل و شرع تقسيم كرده و استصحاب حال شرع را نيز به استصحاب حال اجماع و غير اجماع تقسيم مى‌كنند.(صفحه 48)
از طرفى استصحاب را به نظر مدرک ثبوت حكم سابق به استصحاب حال عقل و شرع تقسيم كرده و استصحاب حال شرع را نيز به استصحاب حال اجماع و غير اجماع تقسيم مى‌كنند.(صفحه 48)


بيان علت تقدم استصحاب موضوعى بر استصحاب حكمى به اينكه شك در حكم، مسبب از شك در موضوع است و استصحاب در موضوع برطرف كننده استصحاب در حكم مى‌باشد، از ديگر ابتكارات شيخ اعظم است.(صفحه 52)
بيان علت تقدم استصحاب موضوعى بر استصحاب حكمى به اينكه شك در حكم، مسبب از شك در موضوع است و استصحاب در موضوع برطرف كننده استصحاب در حكم مى‌باشد، از ديگر ابتكارات شيخ اعظم است.(صفحه 52)