جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تاسيس' به 'تأسیس'
جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ')
جز (جایگزینی متن - 'تاسيس' به 'تأسیس')
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
{{کاربردهای دیگر|کشورهای اسلامی (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر| جغرافیا (ابهام‌زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر| جغرافیای تاریخی (ابهام‌زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|کشورهای اسلامی (ابهام‌زدایی)}}
'''جغرافياى تاريخى كشورهاى اسلامى'''، نوشته دكتر [[قرچانلو، حسین|حسین قرچانلو]]، كتابى است به زبان فارسى كه به بررسى جغرافياى تاريخى كشورهاى اسلامى می‌پردازد.
'''جغرافياى تاريخى كشورهاى اسلامى'''، نوشته دكتر [[قرچانلو، حسین|حسین قرچانلو]]، كتابى است به زبان فارسى كه به بررسى جغرافياى تاريخى كشورهاى اسلامى می‌پردازد.


خط ۴۹: خط ۵۱:
جغرافيا دانشى است كه از مختصات جغرافيايى مكان‌هاى مختلف، محيط طبيعى، آب و هوا، شرايط جوى و...بحث و گفتگو مى‌كند. وى سپس به شاخه‌هاى گوناگون علم جغرافيا از جمله: جغرافياى رياضى، جغرافياى طبيعى، جغرافياى زيستى، جغرافياى اقتصادى، جغرافياى سياسى و بالاخره جغرافياى تاريخى كه شاخه جديدى از علم جغرافيا، پرداخته است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=5&viewType=html ر.ک: همان]</ref>.
جغرافيا دانشى است كه از مختصات جغرافيايى مكان‌هاى مختلف، محيط طبيعى، آب و هوا، شرايط جوى و...بحث و گفتگو مى‌كند. وى سپس به شاخه‌هاى گوناگون علم جغرافيا از جمله: جغرافياى رياضى، جغرافياى طبيعى، جغرافياى زيستى، جغرافياى اقتصادى، جغرافياى سياسى و بالاخره جغرافياى تاريخى كه شاخه جديدى از علم جغرافيا، پرداخته است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=5&viewType=html ر.ک: همان]</ref>.


نویسنده در ادامه به بحث از جغرافيا از ديدگاه جغرافيانويسان اسلامى اشاره كرده<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=8&viewType=html ر.ک: همان، ص8]</ref> و سپس در مبحثى ديگر زمينه‌ها و عوامل موثر در پيدايش و رشد دانش جغرافيا نزد مسلمانان را برشمرده و تشريح كرده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=9&viewType=html ر.ک: همان، ص9]</ref>.
نویسنده در ادامه به بحث از جغرافيا از ديدگاه جغرافيانويسان اسلامى اشاره كرده<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=8&viewType=html ر.ک: همان، ص8]</ref> و سپس در مبحثى ديگر زمينه‌ها و عوامل مؤثر در پيدايش و رشد دانش جغرافيا نزد مسلمانان را برشمرده و تشريح كرده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=9&viewType=html ر.ک: همان، ص9]</ref>.


فصل دوم از بخش اول كتاب، به پيدايش مكاتب جغرافيايى در اسلام مى‌پردازد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=25&viewType=html ر.ک: همان، ص25]</ref>. نویسنده در تقسيم بندى كه انجام داده از دو مكتب عراقى<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=27&viewType=html ر.ک: همان، ص27]</ref> و مكتب بلخى<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=34&viewType=html ر.ک: همان، ص34]</ref> ياد كرده و كوشيده است تا آثار جغرافيايى و مهم‌ترين جغرافيانويسان اسلامى را در پرتو اين دو مكتب مورد شرح و بررسى قرار دهد.
فصل دوم از بخش اول كتاب، به پيدايش مكاتب جغرافيايى در اسلام مى‌پردازد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=25&viewType=html ر.ک: همان، ص25]</ref>. نویسنده در تقسيم بندى كه انجام داده از دو مكتب عراقى<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=27&viewType=html ر.ک: همان، ص27]</ref> و مكتب بلخى<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=34&viewType=html ر.ک: همان، ص34]</ref> ياد كرده و كوشيده است تا آثار جغرافيايى و مهم‌ترين جغرافيانويسان اسلامى را در پرتو اين دو مكتب مورد شرح و بررسى قرار دهد.
خط ۵۵: خط ۵۷:
فصل سوم از بخش اول، به بحث پيدايش جغرافياى رياضى نزد مسلمانان اختصاص دارد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=41&viewType=html ر.ک: همان، ص41]</ref>. نویسنده در ابتدا به سابقه اطلاعات نجومى و جغرافيايى اعراب پيش از اسلام و آغاز اسلام اشاره كرده و آن را بسيار ابتدايى و سطحى توصيف مى‌كند. وى معتقد است كه بسيارى از اين اطلاعات نجومى نيز از بابليان و مهاجران يهود كه در سرزمين آنان اقامت كرده بودند، اخذ شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=41&viewType=html ر.ک: همان، ص41]</ref>. به گمان نویسنده در دوره خلفاى راشدين و امويان از لحاظ علوم عقلى و توجه به نجوم و علوم ديگر، تفاوتى با دوره جاهليت به چشم نمى‌خورد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=44&viewType=html ر.ک: همان، ص44]</ref>؛ اما از دوره عباسيان، با انتقال پايتخت از دمشق به بغداد، اعراب و مسلمانان با جغرافيا به گونه‌اى علمى آشنا شدند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=47&viewType=html ر.ک: همان، ص47]</ref>.
فصل سوم از بخش اول، به بحث پيدايش جغرافياى رياضى نزد مسلمانان اختصاص دارد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=41&viewType=html ر.ک: همان، ص41]</ref>. نویسنده در ابتدا به سابقه اطلاعات نجومى و جغرافيايى اعراب پيش از اسلام و آغاز اسلام اشاره كرده و آن را بسيار ابتدايى و سطحى توصيف مى‌كند. وى معتقد است كه بسيارى از اين اطلاعات نجومى نيز از بابليان و مهاجران يهود كه در سرزمين آنان اقامت كرده بودند، اخذ شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=41&viewType=html ر.ک: همان، ص41]</ref>. به گمان نویسنده در دوره خلفاى راشدين و امويان از لحاظ علوم عقلى و توجه به نجوم و علوم ديگر، تفاوتى با دوره جاهليت به چشم نمى‌خورد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=44&viewType=html ر.ک: همان، ص44]</ref>؛ اما از دوره عباسيان، با انتقال پايتخت از دمشق به بغداد، اعراب و مسلمانان با جغرافيا به گونه‌اى علمى آشنا شدند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=47&viewType=html ر.ک: همان، ص47]</ref>.


فصل چهارم از بخش اول، به مبحث آغاز سير و سفر و پيدايش كتب جغرافياى عمومى و سفرنامه‌ها پرداخته است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=86&viewType=html ر.ک: همان، ص86]</ref>. مؤلف دو قشر عمده از مسلمانان؛ يعنى بازرگانان و دانشمندان مسلمان را در پيدايش اين دست آثار در جغرافياى عمومى و سفرنامه‌ها موثر دانسته و از آثارى در اين زمينه نام مى‌برد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=86&viewType=html ر.ک: همان، ص86]</ref>
فصل چهارم از بخش اول، به مبحث آغاز سير و سفر و پيدايش كتب جغرافياى عمومى و سفرنامه‌ها پرداخته است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=86&viewType=html ر.ک: همان، ص86]</ref>. مؤلف دو قشر عمده از مسلمانان؛ يعنى بازرگانان و دانشمندان مسلمان را در پيدايش اين دست آثار در جغرافياى عمومى و سفرنامه‌ها مؤثر دانسته و از آثارى در اين زمينه نام مى‌برد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=86&viewType=html ر.ک: همان، ص86]</ref>


فصل پنجم از بخش اول، به بحث از آغاز دريانوردى مسلمانان به منظور اكتشاف جغرافيايى و توسعه تجارت و بازرگانى اختصاص يافته است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=101&viewType=html ر.ک: همان، ص101]</ref>.
فصل پنجم از بخش اول، به بحث از آغاز دريانوردى مسلمانان به منظور اكتشاف جغرافيايى و توسعه تجارت و بازرگانى اختصاص يافته است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?sectionNumber=2&pageNumber=101&viewType=html ر.ک: همان، ص101]</ref>.
خط ۸۳: خط ۸۵:
نویسنده با اشاره به فتوحات مسلمين در شام و ذكر وجوه تسميه متعدد آن از نظرگاه جغرافيادانان اسلامى به تقسيمات مختلف اين ناحيه از ديدگاه [[ابن خردادبه، عبیدالله بن عبدالله|ابن خردادبه]] اشاره كرده و سرانجام با اساس قرار دادن نظر برخى نويسندگان جديد در تقسيم شام به هفت اردوگاه به تبيين جغرافياى تاريخى آن و شهرهاى هر يك پرداخته است.
نویسنده با اشاره به فتوحات مسلمين در شام و ذكر وجوه تسميه متعدد آن از نظرگاه جغرافيادانان اسلامى به تقسيمات مختلف اين ناحيه از ديدگاه [[ابن خردادبه، عبیدالله بن عبدالله|ابن خردادبه]] اشاره كرده و سرانجام با اساس قرار دادن نظر برخى نويسندگان جديد در تقسيم شام به هفت اردوگاه به تبيين جغرافياى تاريخى آن و شهرهاى هر يك پرداخته است.


نویسنده عواصم(كرسى‌نشين‌ها) را نخستين اردوگاه هفت گانه شام دانسته كه مركزيت آن شهر انطاكيه است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?volumeNumber=8&viewType=html ر.ک: همان، ص8]</ref>. با تبيين جغرافياى تاريخى انطاكيه از بدو تاسيس و جايگاه اين شهر در دوره فتوحات، امويان، عباسيان به ويژه مماليك و سپس توصيف شهر اسكندرونه يا اسكندريه به عنوان دومين شهر اين اردوگاه، بحث در باب عواصم خاتمه يافته و از آن پس به دومين اردوگاه شام؛ يعنى قنسرين پرداخته شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?volumeNumber=12&viewType=html ر.ک: همان، ص12]</ref>. پس از آن به اردوگاه سوم؛ يعنى حمص<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?volumeNumber=22&viewType=html ر.ک: همان، ص22]</ref> و سپس به اردوگاه چهارم؛ يعنى دمشق پرداخته شده<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?volumeNumber=35&viewType=html ر.ک: همان، ص 35]</ref> و از اردوگاه پنجم؛ يعنى اردن<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?volumeNumber=61&viewType=html ر.ک: همان، ص61]</ref>، اردوگاه ششم؛ فلسطين سخن گفته شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?volumeNumber=89&viewType=html ر.ک: همان، ص89]</ref>؛ اما از اردوگاه هفتم؛ يعنى ثغور سخنى به ميان نيامده است.
نویسنده عواصم(كرسى‌نشين‌ها) را نخستين اردوگاه هفت گانه شام دانسته كه مركزيت آن شهر انطاكيه است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?volumeNumber=8&viewType=html ر.ک: همان، ص8]</ref>. با تبيين جغرافياى تاريخى انطاكيه از بدو تأسیس و جايگاه اين شهر در دوره فتوحات، امويان، عباسيان به ويژه مماليك و سپس توصيف شهر اسكندرونه يا اسكندريه به عنوان دومين شهر اين اردوگاه، بحث در باب عواصم خاتمه يافته و از آن پس به دومين اردوگاه شام؛ يعنى قنسرين پرداخته شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?volumeNumber=12&viewType=html ر.ک: همان، ص12]</ref>. پس از آن به اردوگاه سوم؛ يعنى حمص<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?volumeNumber=22&viewType=html ر.ک: همان، ص22]</ref> و سپس به اردوگاه چهارم؛ يعنى دمشق پرداخته شده<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?volumeNumber=35&viewType=html ر.ک: همان، ص 35]</ref> و از اردوگاه پنجم؛ يعنى اردن<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?volumeNumber=61&viewType=html ر.ک: همان، ص61]</ref>، اردوگاه ششم؛ فلسطين سخن گفته شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?volumeNumber=89&viewType=html ر.ک: همان، ص89]</ref>؛ اما از اردوگاه هفتم؛ يعنى ثغور سخنى به ميان نيامده است.


فصل ششم كتاب كه در واقع دومين فصل اين جلد به شمار مى‌رود، به مصر اختصاص دارد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?volumeNumber=132&viewType=html ر.ک: همان، ص132]</ref>. نویسنده پس از تبيين حدود جغرافيايى مصر و ذكر تاريخ باستانى آن، اين سرزمين را به دو قسمت: مصر عليا و مصر سفلى تقسيم كرده و به اختصار به بررسى سير فتوحات اسلامى در مصر مى‌پردازد. وصف تاريخى اماكن جغرافيايى مصر كه بر مبناى تقسيم‌بندى فوق انجام گرفته باقى مطالب اين فصل است.
فصل ششم كتاب كه در واقع دومين فصل اين جلد به شمار مى‌رود، به مصر اختصاص دارد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10882?volumeNumber=132&viewType=html ر.ک: همان، ص132]</ref>. نویسنده پس از تبيين حدود جغرافيايى مصر و ذكر تاريخ باستانى آن، اين سرزمين را به دو قسمت: مصر عليا و مصر سفلى تقسيم كرده و به اختصار به بررسى سير فتوحات اسلامى در مصر مى‌پردازد. وصف تاريخى اماكن جغرافيايى مصر كه بر مبناى تقسيم‌بندى فوق انجام گرفته باقى مطالب اين فصل است.