دوردست؛ زن در ادبیات ایران: زن در آثار محمدعلی جمالزاده: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۶: | خط ۶: | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[شکاری، حسن]] (نویسنده) | [[شکاری، حسن]] (نویسنده) | ||
[[جمالزاده، سید محمدعلی]] (نویسنده) | |||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان = | ||
| خط ۴۸: | خط ۴۹: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:مقالات(دی) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(دی) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 بهمن 1403]] | ||
[[رده:فاقد اتوماسیون]] | [[رده:فاقد اتوماسیون]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۸:۲۷
| دوردست | |
|---|---|
| پدیدآوران | شکاری، حسن (نویسنده) جمالزاده، سید محمدعلی (نویسنده) |
| ناشر | دائو |
| مکان نشر | تهران |
| سال نشر | 1398 |
| شابک | 1ـ7ـ98542ـ600ـ978 |
| کد کنگره | |
دوردست؛ زن در ادبیات ایران: زن در آثار محمدعلی جمالزاده تألیف حسن شکاری، در این کتاب نویسنده بر آن است تا طی نوشتارهایی به چگونگی حضور زنان در داستانهای جمالزاده بپردازد.
ساختار
کتاب در نه بخش تدوین شده است.
گزارش کتاب
در میان آثار برگزیدۀ نویسندگان بزرگ معاصر، آثاری وجود دارد که یا «زن» هستۀ آنهاست و تمام عناصر به گرد این هسته میچرخند و شکل میگیرند یا «زن» به عنوان یکی از عمدهترین و برجستهترین عناصر، تأثیری عمیق بر کلیت این آثار گذاشته است؛ زیرا این آثار درخشان که از انسان جانمایه گرفتهاند و اساساً خلاقیت ادبی در این آثار به مفهوم پرداختن به انسان و زندگیاش بوده است، نویسنده را ناگزیر کرده تا تاروپود اثرش را با زندگی او درآمیزد و بنا بر این اساس و بنا بر ضرورتی خاص ـ شاید ـ و ویژگیهای دورانی بااهمیت، این نیاز در او جان گرفته است که به زن بپردازد.
آنجا که نویسنده میخواهد نیم دیگر بشریت را بشناسد و بشناساند؛ لحظاتی که نویسنده ناشناختهها را در زن جستجو میکند تا شاید در او کشفشان کند؛ دورانی که نویسنده دیگر نمیتواند جهان را از پشت پلکهای یک مرد ببیند و با دستهای یک مرد آن را بکاود؛ آن سالهایی که نویسنده مردها را درمانده و ناتوان مییابد و زنی که میخواهد به واسطۀ وجود او، به کمک و تبانی او زندگی را دریابد، به کمک حس او، غریزۀ او، ادراک او و به مدد تواناییهای پنهان او به جستجو درافتد. دورانی که نویسنده از مردان به دلیل خودسری و خودکامگی و جاهطلبیشان روی گردانده، به زنان رو میکند؛ شاید به این دلیل که آنها افسون قدرت نمیشوند، لذتی در کشف و قدرت نمییابند و در نتیجه به دنبال آن میروند، چشم به زندگی و بارورتر کردن آن دارند و نه تسلط بر آن و به این دلیل به بیراهه نمیروند، فقط به بار مینشینند و بار میآورند؛ لحظاتی نادر که این خواست در نویسنده پا گرفته تا با چشمان زن به دنیا بنگرد، همقدم با او شود، همدل و همزبان با او و شریک در سرگذشت او تا به درک و تجربۀ زندگی با همۀ بزرگی و کوچکیاش برسد.
محمدعلی جمالزاده نخستین نویسندۀ ایرانی بود که به نوشتن داستان کوتاه به شیوۀ اروپایی پرداخت. اولین مجموعۀ او «یکی بود یکی نبود» را سرآغاز ادبیات واقعگرایی ایران دانستهاند. مهمترین مضامین مطرحشده در داستانهای جمالزاده، مضامین اجتماعی و سیاسی است. یکی از این موضوعها، مسئلۀ زنان است. از آنجا که جمالزاده در دورۀ کودکی، محیط و فرهنگ ایران عصر مشروطه را از نزدیک دیده و با خاطرۀ آن از ایران خارج شده و پس از چندی تقریباً تا پایان عمر به میهنش بازنگشته است، زنان قصههای او عموماً زنان دورۀ قاجارند: کماطلاع، سطحی و عموماً بیسواد و خرافاتی. در این کتاب نویسنده بر آن است تا طی نوشتارهایی به چگونگی حضور زنان در داستانهای جمالزاده بپردازد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات