الهه خدایی: گذری بر عرفان زنانه: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:مقالات(دی) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(دی) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 دی 1403]] | ||
[[رده:فاقد اتوماسیون]] | [[رده:فاقد اتوماسیون]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۶
الهه خدایی | |
---|---|
پدیدآوران | مریدی، فاطمه (نویسنده) |
ناشر | خانه اندیشه زحل |
مکان نشر | قم |
سال نشر | 1403 |
شابک | 9ـ21ـ5223ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
الهه خدایی: گذری بر عرفان زنانه تألیف فاطمه مریدی، در این کتاب عرفان زنانه بهاختصار بررسی شده است و ارتباط عرفان و بانوان بهتفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.
گزارش کتاب
زن در عالم خلقت، مظهر زیبایی و لطافت است. مظهری که میتواند همراه مناسبی در روشنایی جان باشد. همراهی که حس و عاطفۀ بشری را در شکلی کامل و جامع از مهرورزی، وفاداری، سلامتبخشی و اطمینانافزایی به برگرفته است. زیبایی از دیگر عناصر برجستۀ هویت زنانه است که از مؤلفههای اشعار عرفانی به شمار میآید؛ این مؤلفه قرنها پس از تطور نحلههای زاهدانۀ عرفانی در قالب عشق و ثمرۀ آن، جای خود را در میان سایر مفاهیم و کلیدواژههای عرفانی بهخوبی باز کرده است.
در طول تاریخ زن در عرفان و از منظر عارفان، همانند دیگر تلاشهای علمی و عملی بشر جایگاه درخور و شایستهای نداشته است. عمدۀ نحلههای عرفانی که مبتنی بر خوف و زهد هستند، زن را مصداق نفس اماره و پیروی از وی را راهی به سوی آتش تلقی میکنند. زن عامل هبوط و دستیار شیطان معرفی شده و پرهیز از او اصل کلیدی در وادی سیروسلوک و بوده و هنوز هم شاید باشد.
محییالدین ابن عربی آغازگر مهمترین و بدیعترین دیدگاه عارفانه به زنان است؛ گرچه او هم در ابتدا مانند دیگر صوفیان از زنان دوری میجست، بعدها به لزوم پابندی به زنان در سیر معنوی خود نایل آمد. او در ارتباط میان خدا و انسان به اهمیت والای زن اذعان میکند و در مواجههاش با حدیث نبوی مشهور، به حقیقت عارفانۀ زن بیشتر پی میبرد. بر این اساس زن در حیات عرفانی و تربیت معنوی ابن عربی جایگاه والایی دارد.
عرفان بانوان از معدود مناطقی است که به دلایلی از جمله میراث کماهمیتبودن جایگاه زن در جامعه و نگاه دینی و نیز حساسیتبرانگیزبودن ورود به آن از ملاحظه و مداقه به دور مانده است. گرچه در عالم مسیحیت موضوع معنویت زنان موقعیت قابل توجهی دارد و زنان نامآوری در این عرضه ظهور و بروز داشتهاند؛ تا جایی که در مواردی مکتب و نحلۀ مخصوص خود را راهاندازی کردهاند؛ اما همچنان در عالم اسلام بهویژه مکتب اهلبیت و دایرۀ جمهوری اسلامی، نگاه عارفانه به زن در کنار نگاه زنانه به عرفان، مسکوت یا مهمل باقی مانده است.
در این کتاب عرفان زنانه بهاختصار بررسی شده است و ارتباط عرفان و بانوان بهتفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. از مهمترین موضوعاتی که در این کتاب بدان پرداخته شده، عرفان عاشقانه است. عرفان عاشقانه موضوعی است که به بررسی ارتباط عرفان بانوان و رهیافت عاشقانه در عرفان میپردازد و میتواند راهگشای بسیاری از مسائل نظری و سلوکی در هر دو عرصه باشد.
نویسنده در این کتاب بعد از مباحثی دربارۀ چیستی عرفان و دیدگاه ابن عربی دربارۀ زن، به موضوع زن و سلوک میپردازد. زن در انسانشناسی فلسفی در ادامه مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه نویسنده به این مسئله میپردازد که عارفان چه نگاهی به زنان داشتهاند و در کدام آثار از زنان سخن به میان آمده است. موضوع بعدی که در این کتاب به آن پرداخته میشود، بانوان و مکاتب عرفانی است که بانوان در مکاتب عرفانی بصره، شام و خراسان مورد بررسی قرار گرفتهاند. عرفان عملی و عرفان نظری و مباحث این دو مربوط به زنان هم در ادامه بررسی شده است. بانوان در مکتب مولوی و نیز بانوان در دیوانهای عارفانه از دیگر موضوعات این کتاب هستند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات