شرح نهج‌البلاغه (محمد عبده): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رده:علی بن ابی‌طالب(ع)' به 'رده:امام علی(ع)'
جز (جایگزینی متن - 'صفوة شروح نهج البلاغة' به 'صفوة شروح نهج‌البلاغة')
جز (جایگزینی متن - 'رده:علی بن ابی‌طالب(ع)' به 'رده:امام علی(ع)')
برچسب‌ها: واگردانی دستی ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۳: خط ۲۳:
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =3
| تعداد جلد =3
| کتابخانۀ دیجیتال نور =5072
| کتابخانۀ دیجیتال نور =03472
| کتابخوان همراه نور =03472
| کتابخوان همراه نور =03472
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
خط ۲۹: خط ۲۹:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
{{کاربردهای دیگر|شرح نهج‌البلاغه (ابهام‌‌زدایی)}}
   
   
'''شرح نهج‌البلاغه'''، تأليف [[عبده، محمد|محمد عبده]] نویسنده مصرى؛ از جمله شروحى است كه بيشتر به جنبه‌هاى ادبى نهج‌البلاغه پرداخته است. اين شرح نشانه‌اى از تساهل مذهبى نویسنده و دلبستگى او به وحدت مسلمانان است.
'''شرح نهج‌البلاغه'''، تأليف [[عبده، محمد|محمد عبده]] نویسنده مصرى؛ از جمله شروحى است كه بيشتر به جنبه‌هاى ادبى نهج‌البلاغه پرداخته است. اين شرح نشانه‌اى از تساهل مذهبى نویسنده و دلبستگى او به وحدت مسلمانان است.
خط ۳۶: خط ۳۹:


== گزارش محتوا==
== گزارش محتوا==
[[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] عنوانى را براى نهج‌البلاغه برگزيد كه مناسب‌ترين عنوان بود. عبده در مقدمه‌اى كه بر شرح خود بر نهج‌البلاغه نوشته است، درباره اين عنوان مى‌نويسد: «اين كتاب جليل، مجموعه‌اى است، از سخنان سيد و مولاى ما [[امام على(ع)|اميرمؤمنان على بن‌ابى‌طالب كرم‌الله وجهه]] كه [[شریف الرضی، محمد بن حسین|سيد شريف رضى]] از سخنان متفرق آن حضرت گزينش و گردآورى كرده و نام آن را نهج‌البلاغه نهاده است، و من اسمى مناسب‌تر و شايسته‌تر از اين اسم كه دلالت بر معناى آن بكند، سراغ ندارم و بيشتر از آنچه اين اسم بر آن دلالت دارد، نمى‌توانم آن را توصيف كنم.»
[[شریف‌ رضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] عنوانى را براى نهج‌البلاغه برگزيد كه مناسب‌ترين عنوان بود. عبده در مقدمه‌اى كه بر شرح خود بر نهج‌البلاغه نوشته است، درباره اين عنوان مى‌نويسد: «اين كتاب جليل، مجموعه‌اى است، از سخنان سيد و مولاى ما [[امام على(ع)|اميرمؤمنان على بن‌ابى‌طالب كرم‌الله وجهه]] كه [[شریف الرضی، محمد بن حسین|سيد شريف رضى]] از سخنان متفرق آن حضرت گزينش و گردآورى كرده و نام آن را نهج‌البلاغه نهاده است، و من اسمى مناسب‌تر و شايسته‌تر از اين اسم كه دلالت بر معناى آن بكند، سراغ ندارم و بيشتر از آنچه اين اسم بر آن دلالت دارد، نمى‌توانم آن را توصيف كنم.»


[[عبده، محمد|محمد عبده]] مى‌گويد: «از مطالعه نهج‌البلاغه، دولت فصاحت وصولت بلاغت، در نظرم مجسم گشت و به يقين دانستم كه مدير اين دولت و قهرمان اين صولت و پرچمدار پيروزمندش [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]] است، و افكار واهى كسانى كه در [انتساب نهج‌البلاغه به على‌عليه‌السلام] شك و شبهه كرده‌اند، در نظرم دريده گشت و خيالات باطل و افكار فاسد آن‌ها نابود شد».
[[عبده، محمد|محمد عبده]] مى‌گويد: «از مطالعه نهج‌البلاغه، دولت فصاحت وصولت بلاغت، در نظرم مجسم گشت و به يقين دانستم كه مدير اين دولت و قهرمان اين صولت و پرچمدار پيروزمندش [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]] است، و افكار واهى كسانى كه در [انتساب نهج‌البلاغه به على‌عليه‌السلام] شك و شبهه كرده‌اند، در نظرم دريده گشت و خيالات باطل و افكار فاسد آن‌ها نابود شد».
خط ۵۴: خط ۵۷:
و اما اين گفته محيى‌الدين كه شرح عبده را بهترين شرح‌هاى نهج‌البلاغه دانسته، مبالغه‌آميز به نظر مى‌رسد. كتاب شريف نهج‌البلاغه از قديم‌الايام تا به امروز چندين بار شرح شده كه شمارى از آن شرح‌ها، اكنون در دست نيست. از ميان شروحى كه قبل از [[شرح نهج‌البلاغة (ابن ابي‌الحديد)|شرح ابن ابى‌الحديد]] انجام يافته، شرح [[قطب راوندی، سعید بن هبةالله |قطب راوندى]] به نام منهاج‌البراعة است. و ديگر ترجمه و شرح‌گونه‌اى است، دقيق و صحيح در دو مجلد از مترجمى نامعلوم كه طبق نظر مصحح دقيق و دانشمند آن، از سبک انشاء و قرائن ديگرى حدس زده مى‌شود، از آثار قرن پنجم و ششم بوده باشد و نيز در آن اثرى از يكى از لهجه‌هاى نواحى خراسان ديده مى‌شود. چند شرح ديگر هم بعد از [[شرح نهج‌البلاغة (ابن ابي‌الحديد)|شرح ابن ابى‌الحديد]] نوشته شده كه بايد ميان آن‌ها و شرح عبده مقايسه شود و در اين مقال نمى‌گنجد.
و اما اين گفته محيى‌الدين كه شرح عبده را بهترين شرح‌هاى نهج‌البلاغه دانسته، مبالغه‌آميز به نظر مى‌رسد. كتاب شريف نهج‌البلاغه از قديم‌الايام تا به امروز چندين بار شرح شده كه شمارى از آن شرح‌ها، اكنون در دست نيست. از ميان شروحى كه قبل از [[شرح نهج‌البلاغة (ابن ابي‌الحديد)|شرح ابن ابى‌الحديد]] انجام يافته، شرح [[قطب راوندی، سعید بن هبةالله |قطب راوندى]] به نام منهاج‌البراعة است. و ديگر ترجمه و شرح‌گونه‌اى است، دقيق و صحيح در دو مجلد از مترجمى نامعلوم كه طبق نظر مصحح دقيق و دانشمند آن، از سبک انشاء و قرائن ديگرى حدس زده مى‌شود، از آثار قرن پنجم و ششم بوده باشد و نيز در آن اثرى از يكى از لهجه‌هاى نواحى خراسان ديده مى‌شود. چند شرح ديگر هم بعد از [[شرح نهج‌البلاغة (ابن ابي‌الحديد)|شرح ابن ابى‌الحديد]] نوشته شده كه بايد ميان آن‌ها و شرح عبده مقايسه شود و در اين مقال نمى‌گنجد.


در هر حال اگر چه سخن محيى‌الدين كه شرح عبده را بهترين شرح دانسته، مبالغه است؛ اما شايد بتوان گفت؛ از جمله بهترين شرح‌هاست؛ زيرا تقريباً حشو و زوائد ندارد. روان و سهل‌الوصول است. در مقابل ديگر شرح‌ها فروتنى كرده و شرح خود را تعليقه يا حاشيه ناميده است. كمتر گرد تعصب گشته است، حتى در خطبه شقشقيه، هيچ اظهار نظرى نكرده، تنها در شرح «فيا عجبا بينا هو يستقيلها فى حياته». گفته است: «ابوبكر پس از بيعت، به مردم خطاب كرد و گفت: اقيلونى فلست بخيركم: مرا از خلافت معذور داريد، كه بهتر از شما نيستم و عبارت امام(ع) اشاره به همين است؛ ولى جمهور اهل‌تسنن مى‌گويند، ابوبكر چنين گفت: وليتكم و لست بخيركم: امير شما شدم و از شما بهتر نيستم». با توجه به اين كه سند خطبه شقشقيه و رسيده سلسله سند به ابن‌عباس، مسلم است و سخن [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] هم به نوعى است كه هيچ كس ديگر قدرت انشاى مثل آن را ندارد، بنابراین در صحت صدور اين سخن از آن حضرت، هيچ جاى ترديدى نيست.
در هر حال اگر چه سخن محيى‌الدين كه شرح عبده را بهترين شرح دانسته، مبالغه است؛ اما شايد بتوان گفت؛ از جمله بهترين شرح‌هاست؛ زيرا تقريباً حشو و زوائد ندارد. روان و سهل‌الوصول است. در مقابل ديگر شرح‌ها فروتنى كرده و شرح خود را تعليقه يا حاشيه ناميده است. كمتر گرد تعصب گشته است، حتى در خطبه شقشقيه، هيچ اظهار نظرى نكرده، تنها در شرح «فيا عجبا بينا هو يستقيلها فى حياته». گفته است: «ابوبكر پس از بيعت، به مردم خطاب كرد و گفت: اقيلونى فلست بخيركم: مرا از خلافت معذور داريد، كه بهتر از شما نيستم و عبارت امام(ع) اشاره به همين است؛ ولى جمهور اهل‌تسنن مى‌گويند، ابوبكر چنين گفت: وليتكم و لست بخيركم: امير شما شدم و از شما بهتر نيستم». با توجه به اين كه سند خطبه شقشقيه و رسيده سلسله سند به ابن‌ عباس، مسلم است و سخن [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] هم به نوعى است كه هيچ كس ديگر قدرت انشاى مثل آن را ندارد، بنابراین در صحت صدور اين سخن از آن حضرت، هيچ جاى ترديدى نيست.


سخن آخر اين كه [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]] در مقدمه شرح خود، داستانى موهن درباره شريف مرتضى از ابوحامد محمد بن محمد اسفراينى، فقيه شاشفعى نقل كرده كه به احتمال قريب به يقين، جعلى و بى‌اساس است. از جمله دلايلى بر اين مدعا عبارت است از:
سخن آخر اين كه [[عبده، محمد|شيخ محمد عبده]] در مقدمه شرح خود، داستانى موهن درباره شريف مرتضى از ابوحامد محمد بن محمد اسفراينى، فقيه شاشفعى نقل كرده كه به احتمال قريب به يقين، جعلى و بى‌اساس است. از جمله دلايلى بر اين مدعا عبارت است از:
خط ۷۵: خط ۷۸:


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:امام علی(ع)]]